حمید چاوشی
حمید چاوشی
خواندن ۱ دقیقه·۳ ماه پیش

کربلایی حمید چاوشی

حمید چاوشی
حمید چاوشی

کربلایی حمید چاوشی

متن نوحه حضرت رقیه س


دیگه ندارم من به زندگی میلی
عمه نگاهم کن عوض شدم خیلی

بابا به موهای دخترش حساسه
الآن بیاد اینجا منو نمیشناسه

سخته برام عمه من آغوش بابامو میخواهم
سه سالمه نمیتونم دو قدم راه بیام

عمه ببخش گردن تو بوده زحمتای من
یه ماهه که خیلی تازیانه خوردی جای من

عمر کمه ولی حرف زیاد
عمه الآن بابام میاد

بیا ببین موهام شونه میخواهد
عمه الآن بابام میاد

سلام بابا جونم چشم و دلم روشن
نمیگی یک ماهه رفتی میمیرم من

اینی که میبینی خسته تر از اینم
زخم لبات یا من درست نمیبینم

آدم بد انقدر به لب و دندون تو زد
یه کاری کرد که صدای خیزرانم در اومد

تو با سر زخمی هم باشی پدر جان منی
دیدی بابا تو فقط قاری قرآن منی

تو مجلسش شکست دل حرم
من از یزید نمیگذرم

به خاطر غرور خواهرم
من از یزید نمیگذرم

من فقط از درد این دل آشفته ام
به ام کلثوم از گرسنگیم گفتم

گذشته این روزا با ناخوش احوالی
کربلا تا شام بود جای عموم خالی

بعضی چیزا میمونه به ذهن آدم همیشه
سخت گذشت کی میگه یه شب هزار شب نمیشه

شبی که زجر با من خسته مدارا نمیکرد
کاشکی بابا دیگه اون شب منو پیدا نمیکرد

صورت من اگه شده کبود عموم نبود
رفتیم اگه محله یهود عموم نبود




کربلایی حمید چاوشیحمید چاوشیمداح کربلایی حمید چاوشیکربلایی حمید چاوشی چشمام وشب
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید