توی زندگیم نگاه میکنم واقعا هیچ غمی نمیبینم شایدم هست اما من عینک خوش بینی زدم و نمیخوام ببینمش من یبار بیشتر زندگی نمیکنم و دوس ندارم این زندگی رو با گریه کردن و ایه یاس خوندن هیچش کنم ادمیم که از قضاوت شدن نمیترسم مهم نیست اگه کناریم فک کنه دیوونم مهم نیست اگه از کارم خوشش نیاد مهم اینه اونکار حس خوبی بهم میده دوس دارم با صدای بلند بخندم و گل بچینم و بدون هیچ فکر و خیال دیگه ای به دور و بریام هدیش بدم از احساساتم حرف بزنم و چیزیو پنهون نکنم به گلام برسم و با رشد کردنشون و برگ دادنشون ذوق کتم لباسای موردعلاقمو بپوشم و خط چشم رنگی بزنم به دور و بریام بگم که دوسشون دارم زیر بارون قدم بزنم و خیس شم موقع طلوع خورشید بیدار باشم و تماشا کنم و به ادمای تو خیابون لبخند بزنم
میخوام به روح طبیعت و زندگی وصل شم بوی زندگی رو استشمام کنم زیر سایه درختا بشینم به صدای پرنده ها گوش بدم اهنگ باز کنم و صداشو بلند کنم و بدون هیچ باکی زیبایی باطنی و ظاهریشون رو بهشون یاداوری کنم و از مورد توجه قرار گرفتن نترسم
اینکه به گذشته فک کنم اصلا کار سختی نیست برام درسته اشتباهاتی داشتم و اتفاقای تلخی برام رقم خورده اما اونا منو ساختن
امروز رو مدیون اون روزام مدیون ادم هایی که چه به اشتباه و چه بجا به زندگیم راه دادم الان که دارم اینو میگم تک تک اون ادما میان به ذهنم و لبخند میزنم به زیبایی این زندگی
واقعا این زندگی با تموم چاله چوله هاش بی نظیره فقط باید درست ببینیم و درست بیندیشیم و وقایع را دریابیم