Tina·۱ ماه پیشلذت های زندگیممیخوام یه لیست از لذت های کوچیک زندگیم که حالمو خوب میکنن و البته گاهی از وجودشون دریغ میشم رو بنویسم که هر موقع حالم خوب نبود یه نگاه بهش…
Tina·۱ ماه پیشاینروزااتقدر چیز برای نوشتن دارم که نمیدونم چجوری قراره روی کاغذ بیارم قبلنا میگفتم حرفامو به یه دوست ولی الان فهمیدم که نباید گفت چون هر کی با د…
Tina·۱ ماه پیشبازگشت به زندگیمن تنها میخواهم خودم باشم، تنها میخواهم زندگی کنم ، کینه و نفرت و حسادت نمیخواهم . از دروغ و ریا بیزارم. به اصل خود برمیگردم .همیشه حق با…
Tina·۵ ماه پیشمن کیم؟!واقعا من کیم؟!گاهی میشم نماد حماقت گاهی امید گاهی شادی و گاهی غم جدی چطور میتونم بعضی وقتا انقد حماقت کنم و کاری کنم که بعدا دو دستی بزنم…
Tina·۶ ماه پیشعنوان مناسبی براش پیدا نمیکنم...اشتباه میکردم. زمان نمیتونه چیزیو حل کنه اگه فقط بیخیالش بشی و یه موضوعی رو همینجوری دست نخورده بزاری کنار دوباره باز یروزی سر باز میکنه .…
Tina·۶ ماه پیش👀💭🧠💣دلممیخواد از چیزایی بنویسم که انقد بهم ذوق و هیجان میدن که بخاطر لرزش دستام نمیتونمگوشیو تو دستمنگه دارم یا اینکه ضربان قلبم انقدر میره…
Tina·۷ ماه پیشسکوت و هیاهو افکارماصولا اول موضوع انتخاب میکنن بعد مینویسن اما من اول مینویسم بعد موضوع انتخاب میکنم دارم به روزای گذشته فکرمیکنم ولی خیلی ادم مودی ام من هر…
Tina·۷ ماه پیشچرخ زندگی....توی زندگیم نگاه میکنم واقعا هیچ غمی نمیبینم شایدم هست اما من عینک خوش بینی زدم و نمیخوام ببینمش من یبار بیشتر زندگی نمیکنم و دوس ندارم این…
Tina·۷ ماه پیشکاغذای پر از حرفکتاب ها چیزای جالبی هستند تورو میبرن به زندگی که هرگز تجربه نکردی جاهایی که نرفتی حرفایی که نشنیدی و چیزایی که نمیدونی تو رو از دنیای جهالت…
Tina·۷ ماه پیشجنگ.امروز مجبور شدم به سربازی شلیک کنم… که وقتی روی زمین افتاد اسم زنش را صدا میکرد. ماریا… ماریا… و بعد جلوی چشمان من مُرد. به گردنش آویزی بو…