۱. پدر در سینمای ایران معاصر
در سینمای ایران تصویر غالب از پدر یا سنتی است یا بحرانزده.
اقتدارگر و سنتی: پدر در فیلم برادران لیلا نماد مردی است که هم فرسوده است و هم اسیر سنتهای پوسیده. او بهجای حمایت از فرزندان، بار و مانع آنهاست. غرور و تعصب، رابطهاش را با فرزندان به بنبست میکشاند.
پدر بهمثابه مسأله روانی: در پیرپسر، پدر بیشتر یک گره روانی و ریشه زخمهای فرزند است. رابطه پدر و پسر پر از تنش و ناتوان از گفتوگو است.
غیبت پدر: در بسیاری از فیلمهای اجتماعی ایرانی (مثل برخی آثار اصغر فرهادی یا حتی فیلمهای کیمیایی)، پدر یا غایب است، یا حضوری کمرنگ دارد، یا در نهایت به منبع بحران تبدیل میشود.
نکته: در این روایتها، پدر کمتر بهعنوان همراه و دوست دیده میشود. او یا باید کنار زده شود یا با او جنگید.
۲. پدر در سینمای غرب
سینمای غرب تصویر بسیار متنوعتر و مثبتتری از پدر ارائه میدهد.
پدرِ فداکار و همراه: در فیلم زندگی زیباست (روبرتو بنینی)، پدر با خلاقیت و شوخطبعی، پسرش را از وحشت اردوگاه نازیها حفظ میکند. پدر اینجا منبع امید و انرژی است.
پدرِ همسفر و پشتیبان: در فیلم در جستجوی خوشبختی (با بازی ویل اسمیت)، پدر در بدترین شرایط فقر و بیخانمانی، به فرزندش تکیهگاه میشود. او نقش یک «حامی مدرن» را بهخوبی نمایندگی میکند.
پدرِ انسانی و شکننده: حتی در فیلمهایی مثل پدر (با بازی آنتونی هاپکینز)، که پدر با آلزایمر دست و پنجه نرم میکند، او همچنان بهعنوان انسان دیده میشود، نه صرفاً یک بار یا مشکل. این نگاه انسانی و مدرن است.
در غرب، پدر بیشتر به شکل یک سوژه مستقل و یک انسان همپای فرزند بازنمایی میشود.
۳. تفاوتهای بنیادی
1. جایگاه پدر:در ایران: پدر همچنان در سایه سنت و اقتدار یا بحران روانی تصویر میشود.
در غرب: پدر بیشتر در نقش حامی، همراه و همسفر دیده میشود.
2. زاویه دید هنرمند:در ایران: نگاه اغلب انتقادی و برساخته بر زخمهاست. هنرمند بیشتر میخواهد تضاد را نشان دهد.
در غرب: نگاه متوازنتر است؛ پدر هم زخم دارد، هم امید، هم ضعف دارد، هم قدرت.
3. ریشه اجتماعی:
در ایران: هنوز تجربه «پدر مدرن» در سطح اجتماعی کامل شکل نگرفته، به همین دلیل بازنمایی آن در سینما هم ناقص است.
در غرب: تجربه پدر مدرن با تحولات خانواده، حقوق زنان و کودکان و دگرگونی اجتماعی عجین شده و طبیعیتر وارد هنر شده است.
۴. نتیجهگیری
میتوان گفت که در ایران هنوز «پدر مدرن» به مثابه یک الگوی فرهنگی و اجتماعی به رسمیت شناخته نشده است. سینما و ادبیات بیشتر درگیر پدر سنتی، پدر بحرانزده یا پدر غایب هستند. در حالی که در غرب، پدر به یک سوژه انسانی مدرن بدل شده است: نه فرشته است و نه دیو، بلکه انسانی است با ضعفها و قدرتها که در نهایت همراه و پشتیبان فرزند است.