دوستان یک انیمه خیلی خاص را میخواهم معرفی کنم.
موآنا دختری از یک قبیله سرخپوست است که در یک جزیره با قبیلهاش زندگی میکنند.
موآنا خیلی علاقهی زیادی به دریا و قایقرانی دارد ولی پدرش مخالفت جدی با این علاقهی موآنا نشان میدهد.
مادربزرگش زنی است که او را دیوانه میخوانند اما حکمت ها و حقایق زیادی از گذشته را میداند.
او داستان زمین را برای بچهها و موآنا خردسال تعریف میکند.
در ابتدا فقط دریا بود بعد الههی طبیعت یعنی "تپیتی" به دنیا آمد.
تپیتی با قلب مهربونش سبزیها و طبیعت را آفرید.
اما لشگری از تباهی ها دنبال قلب او بودند و مکارترین و زبلترین آنها یعنی "ماهویی" قلب تپیتی را دزدید و باعث شد تاریکی همهجا را در بر بگیرد.
و تکا هیولای گداخته متولد شود تکا با ماهویی درگیر میشود و چنگک او که اسباب قدرت و تغیرشکلش بود را همراه با قلب تپیتی به اعماق دریا پرت کرد.
اما یک نفر حتمن باید قیام کند و پیش ماهویی برود تا قلب تپیتی را سرجایش بگذارد و همه را نجات دهد.
پس از این داستان همهی بچههای کوچک غیر از موآنا ترسان و گریان به سمت پدر موآنا که رئیس قبیله هست میروند ولی موآنا به سمت دریا میرود و در آنجا دریا موآنا را به عنوان ناجی بعدی انتخاب میکند.
دختر بزرگ میشود و رویای مادربزرگش پس از ماجراهای بسیار قشنگ محقق میکند
اما قبل از آنکه بتواند اینکار را کند مادربزرگش عقبه مردم قبیله که کوچنشین در دریاها بودند را به او نشان میدهند.