بازاریابی برند (Brand marketing) شامل توسعه نام تجاری و طراحی و درگیر شدن در فعالیت های بازاریابی است که اقلام شما را از رقبای شما متفاوت یا بهتر می کند. عوامل متعددی مانند جمعیت هدف، بودجه و بخش بندی، می توانند به شما اجازه دهند استراتژی بازاریابی برند مناسب برای محصول یا خدمات خود را تعیین کنید. یادگیری در مورد استراتژی های مختلف برند می تواند به شما کمک کند تصمیم بگیرید که کدام روش برای اهداف شما مناسب تر است.
در این مقاله 12 نمونه از استراتژی های برند را به اشتراک می گذاریم که می توانید از بین آنها انتخاب کنید.
1- برندسازی تمایز (Differentiation branding)
تمایز برند شامل ساختن یک شرکت منحصر به فرد و مطلوب تر از برندهای مشابه برای مصرف کنندگان است. یکی از جنبه های مهم این استراتژی ایجاد یک پیشنهاد منحصر به فرد است که رقبای شما ندارند. این ممکن است به این معنی باشد که برند شما سطح بالاتری از کیفیت را نسبت به همتایان شما ارائه می دهد. این استراتژی ممکن است به افزایش سهم بازار (Market share)، حجم فروش (Sales volume) و رشد درآمد (Revenue growth)شما کمک کند.
به عنوان مثال، تصور کنید دو شرکت به اشتراک گذاری سواری وجود دارد. یک شرکت راحتی و تخصص حرفه ای را در اولویت قرار می دهد. به عنوان مثال، رانندگان باید غذا و نوشیدنی تهیه کنند و از صندلی راحت برای بهبود تجربیات مشتریان استفاده کنند. شرکت دیگر خدمات شخصی تر ارائه می دهد و اجازه می دهد تا مسافران در جلو سوار شوند و رانندگان را تشویق می کند تا با آنها گفتگو کنند. این استراتژی به شرکت دوم کمک می کند تا از نظر عاطفی بیشتر با مشتریان ارتباط برقرار کند، که به آن اجازه می دهد گروهی از مشتریان وفادار (Loyal customers) بسازد که ارزش هایشان بیشتر با برندی که ارتباط را ترویج می کند، هماهنگ است.
2- برندسازی محصول (Product branding)
این یک نوع رایج از استراتژی برندسازی است. هدف از برندسازی محصول این است که یک محصول واحد قابل شناسایی باشد. نمادها یا گرافیک ها جنبه مهمی از برندسازی محصول هستند زیرا به مشتریان کمک می کنند فورا کالاهای شما را تشخیص دهند. به عنوان مثال، یک شرکت نوشیدنی انرژیزا ممکن است از بستهبندی و نشانهای متمایز بر روی تمام محصولات خود استفاده کند تا برند خود را از سایر نوشیدنیهای انرژیزا متمایز کند.
3- هدف گذاری مخاطبان جدید (New audience targeting)
هدف قرار دادن یک مخاطب جدید یک استراتژی رایج در صنایع مختلف است. این شامل ایجاد کمپین های بازاریابی یا تغییر تصویر یک نام تجاری برای جذب مخاطبانی است که شرکت قبلاً آنها را هدف قرار نمی داد. به عنوان مثال، یک بانک فیزیکی عمدتا مشتریان میانسال دارد. برای به دست آوردن درآمد بیشتر، بانک تصمیم می گیرد مخاطبان جدیدی از مشتریان جوان تر را هدف قرار دهد. این بانک شروع به ارائه خدمات آنلاین، مانند برنامه های بانکی در دستگاه های تلفن همراه برای تراکنش های پولی بدون تماس، برای جذب مخاطبان جدید می کند.
4- شناسایی نام (Name identification)
برای جذب مشتریان به محصولات و خدمات جدید، بسیاری از برندهای معروف تنها به شهرت خود متکی هستند. این بدان معنی است که مصرف کنندگان ممکن است یک برند خاص را تنها با دیدن نام، شعار، لوگو یا طرح رنگ آن شناسایی کنند. به عنوان مثال، یک برند فناوری با نام و نشانی قابل تشخیص، لپ تاپ های جدیدی را در بازار عرضه می کند. در حالی که سایر شرکتهای فناوری نیز محصولات مشابهی را به فروش میرسانند، بسیاری از خریداران دستگاههایی را از تولیدکنندگانی غیر از شرکت معروف در نظر نمیگیرند.
5- برندسازی فردی (Individual branding)
این استراتژی شامل داشتن یک برند مجزا برای هر محصول یا خدماتی است که یک شرکت ارائه می دهد. یک شرکت ممکن است یک نام تجاری جدید برای ارائه خط تولیدی جدا از هویت اصلی خود ایجاد کند. این در صورتی مفید است که خط تولید مخاطبین هدف خاص یا ویژگی های متفاوتی از سازمان داشته باشد. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است دارای سه برند باشد که به ترتیب محصولات مراقبت از دهان، مراقبت از نوزاد و مراقبت از خانه را ارائه می دهند. داشتن سه برند متمایز به شرکت اجازه می دهد تا محصولاتی را برای مصرف کنندگان هدف جداگانه ارائه دهد.
6- گسترش نام تجاری (Brand extension)
گسترش نام تجاری زمانی اتفاق می افتد که یک شرکت از تشخیص نام خود برای تبلیغ محصول جدیدی که با کالاها یا خدمات اصلی آن متفاوت است استفاده می کند. مشتریان فعلی شرکت ممکن است به دلیل پیوندهای موجود، احتمال بیشتری برای خرید اقلام از برند جدید داشته باشند. به عنوان مثال، یک شرکت خودروسازی ممکن است تصمیم بگیرد که یک شرکت چمنزنی با همان نام تجاری راهاندازی کند. با استفاده از برندی که برای وسایل نقلیه ایجاد شده است، این سازمان می تواند به یک برند معروف ماشین چمن زنی نیز تبدیل شود.
7- رویکرد بدون برند (No-brand approach)
رویکرد بدون برند یک استراتژی است که شامل ایجاد و بازاریابی محصولات یا خدمات عمومی است، نه ایجاد یک برند واضح. این اقلام عمومی برای مشتریان جذاب است زیرا به آنها اجازه می دهد پول کمتری خرج کنند و همچنان محصولات و خدمات با کیفیت را خریداری کنند. وقتی شرکتها اقلام عمومی را تولید میکنند که خریداران بتوانند به آنها اعتماد کنند، ممکن است بهتر با رقبای برند رقابت کنند. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است غلات صبحانه با کیفیت بالا را بفروشد که شبیه به غلات شناخته شده تر است، اما از نظر قیمت ارزان تر است و از بسته بندی های عمومی تری استفاده می کند.
8- نام تجاری آنلاین (Online branding)
برندسازی آنلاین، که گاهی اوقات به عنوان برندسازی اینترنتی شناخته میشود، به فرآیندی اطلاق میشود که یک شرکت خود را به عنوان یک شرکت کننده در بازار آنلاین قرار میدهد. وب سایت یک شرکت، وبلاگ ها، پلت فرم های رسانه های اجتماعی و سایر مطالب آنلاین بخشی از این دسته از برندسازی هستند. به عنوان مثال، یک شرکت معروف اسباب بازی، یک انجمن آنلاین برای طرفداران مجموعه اسباب بازی ایجاد می کند. انجمن به کاربران اجازه می دهد تا ایده های جدید طراحی را پیدا کرده و تبادل کنند. همچنین شامل مسابقه ای می شود که در آن طرفداران می توانند رای دهند و نظرات خود را در مورد طرح های اصلی اسباب بازی ارائه دهند. اگر طرحی 10000 رای به دست آورد، شرکت طرح را به عنوان یکی از مجموعه های رسمی خود قرار می دهد و سازنده بخشی از فروش نهایی را دریافت می کند.
9- برندسازی برچسب خصوصی (Private label branding)
برچسب های خصوصی راه دیگری برای شرکت ها برای سود بردن از نیاز مصرف کنندگان به اقلام عمومی است. خرده فروشان با عقد قرارداد با یک تولید کننده برای تولید یک کالا و سپس برندسازی آن با لوگوی خود به این امر دست می یابند. این به فروشگاه ها اجازه می دهد تا خط تولید خود را برای رقابت با محصولاتی که قبلا می فروختند راه اندازی کنند. آنها ممکن است قیمت ها را پایین نگه دارند زیرا درصد بیشتری از درآمد را از کالاهای دارای برچسب خصوصی به دست می آورند. به عنوان مثال، یک بازار خواربار فروشی آنلاین ممکن است با خرید اقلام از یک تولید کننده و فروش آنها با نام تجاری خود، از برچسب های خصوصی استفاده کند.
10. برندسازی نگرش (Attitude branding)
برندسازی نگرش شامل ساختن تصویری بر اساس ایجاد احساسات خاص در مصرف کنندگان است. استراتژی برندسازی نگرش یک شرکت می تواند شخصیتی متمایز به یک کسب و کار ارائه دهد و سبک زندگی خاصی را بیان کند که برای مشتریانش جذاب باشد. این می تواند یک راه موثر برای ترکیب مشتریان در برند شما باشد. به عنوان مثال، یک شرکت چند ملیتی لوازم ورزشی را توسعه داده و به فروش می رساند. شعار آن تشویق مشتریان به داشتن یک سبک زندگی سالم است، بنابراین بازاریابی و برندسازی شرکت بر روی افرادی تمرکز دارد که به اهداف ورزشی خود دست می یابند تا احساسات مثبت را در مصرف کنندگان برانگیزند.
11. برندسازی خدمات (Service branding)
برندسازی خدمات شامل بازاریابی یک محصول با تمرکز بر خدمات اضافی است که یک برند ارائه می دهد. هدف شرکت هایی که از این استراتژی استفاده می کنند ارائه خدمات با کیفیت بالا به مشتریان خود هستند. به عنوان مثال، دو شرکت خدمات مخابراتی محصولات و خدمات مشابهی را با قیمت یکسان ارائه می دهند. با این حال، با پاسخ سریع به مشتریان و ارائه راهحلهای ساده و مؤثر، خدمات بهتری به مشتریان ارائه میشود. خریداران معمولاً دوست دارند از برندی خرید کنند که خدمات مشتری با کیفیتی دارد، بنابراین از شرکت مفیدتر حمایت می کنند.
12. جمع سپاری (Crowdsourcing)
جمع سپاری شامل جمع آوری ایده ها و سایر منابع از مصرف کنندگان است. کسب و کارها از جمع سپاری برای اهداف مختلفی از جمله برنامه ریزی برند (Brand planning) استفاده می کنند. مشتریان و مشتریان بالقوه ای که در فرآیند برندسازی شرکت می کنند به توسعه برندی کمک می کنند که برای آنها جذاب باشد زیرا وابستگی عاطفی قوی تری به شرکت دارند و علاقه بیشتری به محصولات آن دارند. به عنوان مثال، یک شرکت فست فود رقابتی را سازماندهی می کند که در آن مصرف کنندگان طعم جدید چیپس را ایجاد می کنند. هنگامی که یک مصرف کننده برنده می شود، شرکت یک پیشنهاد تخفیف برای خرید بعدی و یک بسته چیپس رایگان به او می دهد.