ویرگول
ورودثبت نام
Roghayeh
Roghayehنوشتن اما! تقدیرِ دست های بی رمقِ ما بود....
Roghayeh
Roghayeh
خواندن ۱ دقیقه·۷ ماه پیش

وطنم ، آغوش گرم من


کاش آنقدر سبک بودم که باد مرا با خودش میبرد
هر جا که دلش خواست مقصد به انتخاب خودش
از این سوی وطنم تا آن سوی وطنم
ایران را زیر و رو کنیم
من افکار قدیمی را اینجا میگذارم بماند
و با همین پوچی میروم
ولی با پوچی بر نخواهم گشت
کوله باری از تجربه همراه خود می‌آورم و بین خودمان تقسیم میکنم
به شیراز و تخت جمشید خواهم رفت
از نصف جهان و سی و سه پلش
از گلستان و مازندران و گیلان و لرستان و رشت دیدن خواهم کرد
کاش همیشه زیبایی های گیلان در خاطرم بماند
کاش ستون های سر به فلک کشیده ی تخت جمشید به فراموشی سپرده نشود

کاش من هم یک روزی دور جهان را بگردم و شاید هم ایران خودمان


۸
۰
Roghayeh
Roghayeh
نوشتن اما! تقدیرِ دست های بی رمقِ ما بود....
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید