رمان جین ایر اثر شارلوت برونته داستان زندگی دختری یتیم به نام جین است.این کتاب با توصیفات و تشبیه های زیبایی که به کاربرده است خواننده را به عمق ماجرا میبرد.به طوری که وقتی خلنگزار ها و آسمان و درختان اطراف ثورنفیلد را توصیف میکند ، احساس میکنیم واقعا آنجا هستیم.همچنین به خوبی احساسات و حالت چهره ی شخصیت ها را به تصویر میکشد.
از خواندن این داستان هیجان انگیز هرگز خسته نمیشویم زیرا ناگهان اتفاق غیرمنتظره ای میافتد و شکه میشویم.
هنگامی که ادوارد راچستر از جین خواستگاری میکند ، جین باید تصمیم مهمی بگیرد. ما نیز در آن لحظه خودمان را جای او میگذرایم. اول ممکن است از تصمیمی که گرفت ناراحت شویم و او را سرزنش کنیم ولی بعد میفهمیم که با گرفتن این تصمیم هم خود را از عذاب وجدان ابدی نجات داده و هم به عشقش رسیده.اگر هنگام گرفتن تصمیمات زندگی اش تسلیم میشد یعنی هنگامی که ادوارد راچستر از او خواستگاری میکرد قبول میکرد که با او ازدواج کند تا آخر عمر عذاب وجدان داشت.همچنین اگر به خواستگاری پسر عمه اش جواب مثبت میداد و با او ازدواج میکرد عمرش را تباه میکرد و مجبور بود با مردی که دوستش ندارد و فقط به خاطر رسیدن به اهدافش او را میخواهد زندگی کند.
جین دوست نداشت مثل زنان دیگر یک معشوقه ی زندانی باشد.او دوست داشت آزاد باشد و با غلبه بر امیالش توانست این کار را انجام دهد.
اما مهمترین ویژگی ای که باعث می شود رمان جین ایر جذاب و خواندنی باشد این است که شخصیت هایش بد مطلق یا خوب مطلق نیستند.
جالب است بدانید این کتاب در زندگی خود نویسنده یعنی شارلوت برونته ریشه داشته.