
فلسفه از طریق فراهمآوری سازوکارهای لازم برای تفکر نقادانه، هدایت اخلاقی، تحقق نفسانی، و تبیین مبانی نظری حوزههای گوناگون معرفت، نقشی محوری در زندگی انسان ایفا مینماید. این رشته از محدوده نظریهپردازی صرف و انتزاعی فراتر رفته و بر فرآیندهای تصمیمگیری روزمره، ساختارهای اجتماعی، و ادراک ما از هستی تأثیرات بسزایی میگذارد.
در این نوشتار کارکردهای اساسی فلسفه در زندگی را در ۷ بخش زیر پیگیر خواهیم بود، اگرچه فلسفه کارکردی بسیار گسترده تر از آنچه خواهیم گفت، کاربرد و کارکردی به درازای تاریخ، در خود دارد.
بخش اول _ پرورش تفکر انتقادی و قوای استدلالی
بخش دوم _ تدارک چارچوبهای هنجاری و اخلاقی
بخش سوم - تعمیق خودشناسی و توسعه فردی
بخش چهارم _ تأثیرگذاری بر نظامهای اجتماعی و حکومتی
بخش پنجم _ ایجاد مبانی معرفت شناختی برای سایر رشته های علوم
بخش ششم _ تقویت مهارتهای ارتباطی و بیانی
بخش هفتم _ یاریرسانی در مدیریت عدم قطعیت و تحول

بخش اول : پرورش تفکر انتقادی و قوای استدلالی
فلسفه عبارت است از مطالعه اصول و روشهای استنتاج (منطق). این حوزه افراد را جهت تحلیل دقیق مفاهیم، استدلالها و مسائل، آموزش میدهد و در تمییز استدالهای معتبر از غیرمعتبر، شناسایی سوگیریهای شناختی، و ارزیابی مؤثر شواهد یاریرسان است. پرورش تفکر انتقادی و قوای استدلالی مهارتی اساسی است که در تمام جنبههای زندگی، از تصمیمگیری شخصی گرفته تا حل مسائل پیچیده حرفهای، کاربرد دارد. این فرایند شامل سه گام کلیدی است:
گام اول _ درک مفاهیم اساسی
تفکر انتقادی (critical thinking) شامل توانایی تجزیه و تحلیل حقایق برای تشکیل یک قضاوت است. استدلال (reasoning) نیز فرآیند استفاده منطقی از اطلاعات برای رسیدن به یک نتیجهگیری یا توضیح است.
گام دوم . روشهای پرورش تفکر انتقادی
برای تقویت این مهارتها، میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید:
پرسیدن سؤالات عمیق: به جای پذیرش اطلاعات به صورت سطحی، سؤالاتی مانند «چگونه به این نتیجه رسیدیم؟»، «شواهد پشتیبان چیست؟» و «آیا فرضیات دیگری وجود دارد؟» بپرسید.
بررسی منابع متعدد: از منابع اطلاعاتی متنوع و معتبر استفاده کنید تا دیدگاههای مختلف را بسنجید و از سوگیری جلوگیری کنید.
تشخیص سوگیریها: آگاه باشید که همه افراد و منابع دارای سوگیری (تعصب) هستند. سعی کنید سوگیریهای خود و دیگران را شناسایی کنید.
استفاده از منطق: تمرین کنید تا استدلالهای خود را بر اساس شواهد و منطق استوار کنید، نه احساسات یا باورهای شخصی.
تجزیه و تحلیل استدلالها: یاد بگیرید که ساختار یک استدلال را تشخیص دهید (مقدمات و نتیجهگیری) و نقاط ضعف آن را پیدا کنید.
گوش دادن فعال: با دقت به دیدگاههای دیگران گوش دهید و سعی کنید موضع آنها را از پایه درک کنید، حتی اگر با آن موافق نیستید.
گام سوم. تمرین عملی
بحث و گفتگو: در بحثهای محترمانه شرکت کنید و سعی کنید از دیدگاه مخالف خود دفاع کنید. این کار به شما کمک میکند تا استدلالهای طرف مقابل را بهتر درک کنید.
حل پازل و بازیهای فکری: فعالیتهایی مانند شطرنج، حل معما، و بازیهای استراتژیک میتوانند قوای استدلالی شما را تقویت کنند.
یادگیری فعال: به جای حفظ کردن اطلاعات، سعی کنید مفاهیم را واقعاً درک کنید و بتوانید آنها را با کلمات خود توضیح دهید.
با تمرین مداوم این روشها، میتوانید به تدریج مهارتهای تفکر انتقادی و استدلال خود را بهبود بخشید.
اکنون بیایید دو نمونه سناریوی تفکر انتقادی را بررسی کنیم.
سناریو اول : استخدام ناعادلانه
یک شرکت بزرگ فناوری آگهی استخدام برای موقعیت «مدیر پروژه ارشد» منتشر کرده است. شرایط اعلام شده شامل حداقل ۱۰ سال سابقه کار مرتبط و مدرک کارشناسی ارشد در رشته مدیریت است.
شما (به عنوان متقاضی) هر دو شرط را دارید و سابقه کار شما در شرکتهای رقیب بسیار موفق بوده است. شما در مصاحبه عملکرد بسیار خوبی داشتهاید و بازخورد اولیه بسیار مثبتی دریافت کردهاید.
با این حال، شرکت در نهایت فرد دیگری را برای این موقعیت استخدام میکند که فقط ۸ سال سابقه کار دارد و مدرک کارشناسی مدیریت بازرگانی (بدون ارشد) دارد.
شما از طریق یک منبع داخلی مطلع میشوید که فرد استخدام شده، برادرزاده مدیرعامل شرکت است،
سؤالات تفکر انتقادی:
حالا با استفاده از قوای استدلالی خود به سؤالات زیر پاسخ دهید:
۱. شواهد مستقیم و غیرمستقیم در این سناریو کدامند؟ (حقایق قابل اثبات را از اطلاعات شنیده شده جدا کنید)
۲. ادعای اصلی شما (به عنوان متقاضی) چیست و بر چه فرضیاتی بنا شده است؟
۳. آیا میتوانید استدلالهای متقابل از سوی شرکت (برای توجیه استخدام آن فرد) ارائه دهید؟ (نقاط ضعف احتمالی در استدلال خودتان را پیدا کنید)
۴. با توجه به تمام شواهد و استدلالهای احتمالی، نتیجهگیری منطقی شما چیست و چه اقدامی انجام میدهید؟
پاسخهای خود را بنویسید تا با هم بررسی کنیم.

اکنون بیایید یک پرسش یا سناریوی فلسفی برای تأمل و تفکر طرح کنیم،
سناریوی دوم: مسئله اراده آزاد و جبرگرایی است.
موضع سازگارگرایی (Compatibilism) تجربه درونی ما از انتخاب کردن چقدر قابل اعتماد است؟
این یکی از کهنترین و دشوارترین مسائل در فلسفه است که مستقیماً قوای استدلالی ما را به چالش میکشد
بیایید از بذر پرسش آغاز کنیم، آنجا که سقراط همیشه مکالمه را شروع میکرد.
گام اول: تعریف مسئله سقراط نخست میپرسید: «آنچه دربارهاش سخن میگوییم چیست؟» پاسخ : مسئله اراده آزاد و جبرگرایی
پرسشگری سقراطی :
۱. «اراده آزاد» یعنی چه؟ آیا به معنای توان انتخاب میان چند امکان است؟ یا به معنای کنترل کامل بر رفتار؟ یا چیزی ظریفتر: قدرت گفتن «بله» یا «نه» به تمایلات درونی؟ اگر انسانی بخواهد کاری نکند، اما درونش میلِ قوی او را به سمت آن کار بکشد، آیا هنوز اراده آزاد دارد؟
برای تفکر بیشتر
اگر بپذیریم که تمام رویدادهای جهان، از جمله اعمال و افکار ما، توسط علل و قوانین فیزیکی پیشین از پیش تعیین شدهاند (جبرگرایی یا Determinsm)، آیا مفهوم "مسئولیت اخلاقی" معنایی دارد؟»
گام دوم: صورتبندی جبر حال سقراط میپرسید:
«جبر را چگونه تشخیص میدهی؟»
۲. «جبر» از کجا سرچشمه میگیرد؟ از زیستشناسی و ژنتیک؟ از ساختارهای اجتماعی و اقتصادی؟ یا حتی از قوانین سختگیرانهی طبیعت؟
پرسش سقراطی:
اگر همه انتخابهای ما بر پایه گذشته، زیستشناسی و محیط ساخته شوند، آیا میتوانیم بگوییم حتی یک تصمیم کاملاً «از خود» ماست؟
گام سوم: نقطهی تماس اراده و جبر
اینجا سقراط معمولاً تناقض را آشکار میکرد.
۳. اگر بخشی از انتخابهای ما از قبل تعیین شده باشد، آیا این کافی است که بگوییم اراده آزاد نداریم؟ یا ممکن است «میزانی از آزادی» کافی باشد؟
پرسش سقراطی: آیا آزادی باید کامل باشد تا واقعی باشد؟ یاا آزادی نسبی نیز آزادی است؟
گام چهارم: تجربهی زیسته
سقراط همیشه سؤال را به زندگی فردی برمیگرداند.
۴. در زندگی خودت کجا حس کردی «واقعاً آزاد» بودی؟و کجا حس کردی که «قدرت انتخاب» نداشتی، حتی اگر ظاهراً انتخاب با تو بود؟
پرسش سقراطی: آیا لحظههایی که از دلترین خواسته ات پیروی کردی، بیشترین آزادی را حس کرده ای؟ یا اتفاقاً آن لحظهها هستند که بیش از همه توسط گذشته شکل گرفتهاند؟
گام پنجم: جمعبندی موقت
(سقراط همیشه «موقت» جمعبندی میکرد؛ چون حقیقت، مسیر است نه مقصد.)
اینک پرسش پایانی برای آغاز گفتوگو ( آنرا مرحله دومگفتگو مینامیم):
۵. آیا ممکن است اراده آزاد و جبر هر دو در ما باشند، مانند دو خط موازی که فقط در نقطهای پنهان تلاقی میکنند؟
با پاسخ به این سولات، وجمع بندی موقت، گفتگو وارد مرحله دوم ( روش سقراطی ) میشود و این الگو تا حصول نتیجه تکرار میگردد .

پرسشی برای اندیشیدن
«بهطور کلی توافق شدهاست که آنچه را خدا میخواهد، خوب و عادلانه است. اما این سؤال باقی میماند که آیا چیزی خوب و عادلانه است چون خدا آن را میخواهد یا اینکه خدا آن را میخواهد از آن سبب خوب و عادلانه است؟
به عبارت دیگر، آیا عدالت و خوبی اختیاری اند یا اینکه آنها مربوط به حقایق الزامی و ابدی در مورد ماهیت اشیا اند؟ »
ادامه دارد: ؛
در نوشتار آینده به موضوع زیر خواهیم پرداخت : بخش دوم _ تدارک چارچوبهای هنجاری و اخلاقی
__________________________________________________________________________________________
منابع :
1- Internet Encyclopedia of Philosophy https://iep.utm.edu/
2- An Historical and Philosophical Introduction By: John Marenbon, eBook Published : 2006I mprint: Routledge, London https://doi.org/10.4324/9780203968765
3- An Historical and Philosophical Introduction By :Ilham Dilman, eBook Published :2013 ,Imprint: Routledge, London https://doi.org/10.4324/9780203002384