یهو یه روز صبح وقتی بیدار شدم، احساس کردم انگار وارد یه دنیای دیگه شدم. خیلی عجیب بود، همه چیز خیلی راحتتر و سریعتر از همیشه. معمولاً صبحها یه کم گیج میزنم و به خودم وقت میدم تا بیدار بشم، اما اون روز هیچچی عادی نبود. اولین چیزی که یادم اومد این بود که باید به مامان سلام کنم. سریع سلام دادم، یه نگاهی به ساعت انداختم و دیدم که اصلاً وقت ندارم بیشتر بمونم توی رختخواب. امروز میخواستیم بریم پارک آبی و کلی برنامه داشتیم.
رفتم آشپزخونه، یه سری شیرینی خوردم و بعد گوشیمو برداشتم. قبل از اینکه به بلیطها فکر کنم، یهو یه پیامی از بانک اومد: "پرداخت شما موفقیتآمیز بود." اولش گیج شدم، گفتم: «آخه من که هیچ چیزی رو نزدم!» گوشیمو دقیق نگاه کردم و یهو یادم افتاد که دیگه نیازی به کارت و رمز نیست! همهچی از دایرکت دبیت بود! یعنی با یه دکمه پول خودش از حسابم کم شد، من اصلاً نفهمیدم کی، چی، چطور!
خلاصه دیگه سریع از خونه زدم بیرون. ماشینو روشن کردم و شروع کردم به رانندگی به سمت پارک آبی. توی راه، خیلی به این فکر میکردم که چقدر دنیا عوض شده. دیگه اصلاً نیازی نیست با خودم کارت یا پول نقد بیارم. همهچیز خودکار شده، همه کارا یه دکمهای شده. خیلی راحتتر از همیشه بود.
وقتی رسیدم پارک آبی، دیگه همه چیز راحتتر از چیزی که فکر میکردم بود. هیچ صفی برای بلیط نبود، فقط یه کد QR داشتم که میزدیم و میرفتیم داخل. هیچکس معطل نمیکرد، همه توی صف بودن برای بازی و سرگرمی. منم توی دلم گفتم: «آخی این دیگه چه راحتیه!»
بعدش به این فکر میکردم که شاید یه روزی همهچیز همینطور بشه. نه فقط پرداختها، بلکه همهچیز با یه دکمه انجام بشه! از خریدهای روزمره گرفته تا یادآوریها و حتی کتاب خوندن! همهچیز سریع و بدون دردسر. مثلاً وقتی فراموش میکنم کجا گذاشتم گوشیمو، با یه دکمه همهچیز به یادم میاد!
اون روزم پر از لحظات راحت و جالب بود. دیگه مجبور نبودم مثل قدیم برای هر چیزی وقت بذارم یا نگران فراموش کردن چیزی باشم. از اون روز به بعد همیشه توی ذهنم میمونه که این دنیای جدید، یعنی جایی که همهچیز با یه دکمه انجام میشه، خیلی به درد میخوره. یه جور جادوی واقعی!