هکرها متفکران سیستم هستند. آنها نگرشی دارند که به آنها امکان می دهد فرصت هایی را برای ایجاد تأثیرات بزرگ به صورت خلاقانه، سریع و مدبرانه شناسایی کنند، حتی در سیستم هایی که برای دور نگه داشتن آنها طراحی شده اند. همچنین هک کردن همیشه مخرب نیست و به دنیای محاسبات محدود نمی شود. همانطور که Paul Buchheit، خالق و توسعهدهنده اصلی Gmail، زمانی نوشت: «هرجا سیستمهایی وجود دارد، پتانسیل هک وجود دارد، و سیستمها در همه جا وجود دارند».
هک کردن به ما کمک میکند تا از اصول مدیریتی کارآمد قدیمی، برنامهریزی بلندمدت، تصمیمگیری سلسله مراتبی و اطلاعات کامل یک گام به عقب برداریم و در عوض استراتژیهای سازگارتر را اتخاذ کنیم. اتخاذ یک نگرش مانند هکرها می تواند به مدیران کمک کند تا در کنار موانع کار کنند، فرصتها را سیلوها بیابند، فرهنگ عمل گرایی را پرورش دهند، کارکنان را به جای اهداف نهایی حول فرآیندها بسیج کنند و موقعیتهایی را که در آن پاسخ واضح یا انتخاب روشنی وجود ندارد، هدایت کنند.
. در اطراف موانع کار کنید
طبیعت انسان این است که با موانع روبرو شود، اما این روبرویی اغلب باعث میشود که سرمان را به دیوار بکوبیم یا احساس کنیم کاملاً فلج شدهایم. راز هکرها در این است که به جای اجتناب یا مقابله با تنگناهایی که سر راهشان قرار دارد، آنها را دور می زنند. این راهحل ممکن است مشکلات را به یکباره حل نکند، اما به هکرها اجازه میدهد تا به نتایج کافی اما خوب دست یابند – و پیروزیهای سریع گاهی اوقات میتوانند راه را برای تغییرات بزرگ پیشبینی نشده هموار کنند.
این روشی بود که Airbnb از آن برای پیشرفت استفاده کرد. سایت Airbnb در ابتدا بازدید چندانی نداشت و شناخته شده نبود، این شرکت میدانست که مخاطبان هدف آن یعنی افرادی که نیاز به اقامت دارند، اما نمیخواهند در هتلها بمانند در سایت Craigslist، وبگاهی برای طبقهبندی تبلیغات در مورد خرید، استخدام و انواع خدمات، هستند که پایگاه کاربری گستردهای داشت. Airbnb راهحل هوشمندانهای را پیادهسازی کرد: هر بار که یک میزبان Airbnb فهرستی ایجاد میکرد، Airbnb یک ایمیل با پیوندی برای آنها ارسال میکرد. هرگاه که شخصی در Craigslist گشت و گذار می کرد، فهرستی را مییافت که منشا آن Airbnb بود و شخص روی پیوندی کلیک میکرد که او را به پلتفرم Airbnb تغییر مسیر میداد. این روش هم به معنی ترافیک سایت رایگان و ثبت نام های جدید و هم به معنی اقامت کنندگان احتمالی برای Airbnb بود. در نهایت، کاربران مستقیماً به Airbnb رفتند و Craigslist را برای نیازهای اقامت خود نادیده گرفتند.
. فرصت ها را در میان سیلوها پیدا کنید
سازمانها اغلب تلاش میکنند تا مسئولیتها را بهتر تخصیص دهند، جریان کاری ثابتی داشته باشند و انتظارات ذینفعان کلیدی را برآورده کنند. در این سازمانها، کارمندان میتوانند برنامههایی را تهیه کنند و سریعتر چک لیستهای خود را بررسی کنند. آنها در زمان آینده نزدیک زندگی میکنند و همیشه منتظر آنچه در آینده میآید، هستند. برخلاف آنها، یک هکر از فرضیات زیادی شروع نمیکند. هکرها مناطق ناشناخته را کاوش میکنند، و این اغلب به آنها امکان میدهد جفتهای نامتعارفی را پیدا کنند که فوق العاده خوب کار میکنند.
یک سازمان غیرانتفاعی به نام ColaLife ماموریتش افزایش دسترسی به داروی اسهال در مناطق دورافتاده زامبیا بود. در بیشتر موارد اسهال را می توان با داروهای ارزان قیمت و بدون نسخه که به طور گسترده در دسترس نبود، درمان کرد. اما اکثر بازیگران مراقبتهای بهداشتی سعی میکردند با ایجاد موانعی مانع دسترسی به دارو شوند. جین و سیمون بری، بنیانگذاران ColaLife، متوجه شدند که کوکاکولا به طور گسترده در این کشور در دسترس است و حتی به دورافتادهترین مکانها نیز دسترسی دارد، اما داروهای نجات دهنده این امکان را ندارند. پس تصمیم گرفتند از جعبههای کوکاکولا برای ارسال داروی اسهال استفاده کنند. آنها نقشهای کلیدی توزیع کوکاکولا را ترسیم کردند و کوکاکولا را متقاعد کردند که میتواند با جابهجایی و فروش داروی اسهال نیز سود ببرد. آنها با تفکری مانند هکرها از موفقیت بخش کالاهای مصرفی در حال حرکت، برای رسیدگی به یک مشکل دائمی مراقبتهای بهداشتی استفاده کردند. در سال 2019، شرکت داروسازی شریک بیش از 615000 کیت را در زامبیا توزیع کرد و جان هزاران نفر را نجات داد.
. فرهنگ عمل گرایی را پرورش دهید
اتخاذ طرز فکر یک هکر می تواند به ایجاد فرهنگ عمل گرایی، ارزش گذاری رویکردهای تجربی و ناقص کمک کند. مدیران اغلب بر آنچه که کمبود دارند تمرکز میکنند و منابعی را که در اختیار دارند و میتوانند از آن استفاده مجدد کنند، نادیده میگیرند. اما هکرها میدانند که منابع چیزی بیش از سخت افزار را نشان میدهند. آنها با ارزش گذاری روی نقص و بازنگری در عملکرد یک شی، در مسیر رسیدن به فرصتهای جدید یا در حال تکامل قدم برمیدارند.
مهندس Topher White زمانی که رویکردی نوآورانه برای مقابله با یکی از بزرگترین چالش های زیست محیطی جهان ایجاد کرد، بسیار هکر بود: هدف او جلوگیری از قطع غیرقانونی درختان بود. نظارت بر جنگلهای وسیع جهان بسیار پرهزینه و دشوار است. اما وایت در Borneo متوجه شد که خدمات تلفن همراه حتی در برخی از دورافتادهترین مناطق جنگلهای بارانی، یعنی صدها مایل دورتر از نزدیکترین جاده، در دسترس است. او تصمیم گرفت تلفنهای همراه قدیمی را برای "گوش دادن" به صدای ارههای برقی تغییر دهد. این تلفن ها با انرژی خورشیدی شارژ میشوند و در جعبههای محافظ پنهان شده در سایبان درختان قرار میگیرند و در سراسر جنگل های بارانی توزیع میشوند تا پوشش را به حداکثر برسانند. از آنجایی که تلفنها به یک شبکه متصل هستند، وقتی صدای ارههای برقی را میشنوند، یک هشدار به همراه وقعیت مکانی به سیستم افراد روی زمین ارسال میکنند که باعث میشود بتوان در حین انجام این کار، آنها را دستگیر کرد.
. تیم خود را به جای اهداف یا نتایج حول یک فرآیند بسیج کنید
کارمندان ممکن است آنطور که بسیاری از رهبران کسب و کار فکر میکنند با پاداشهای سنگین انگیزه نداشته باشند. محققان مدیریت به طور فزایندهای بر اهمیت بسیج کارکنان حول اهدافی که فراتر از کسب سود هستند مانند مسئولیت اجتماعی یا احساس تعلق تاکید کردهاند. بیشتر هکرها آن دسته از هکرهای کلیشه ای نیستند که روی لپ تاپ خمیده اند و به طور مخربی کارتهای اعتباری را می دزدند. در عوض، آنها گروههای خودسازمانده و متنوعی از افراد هستند که بیشتر علاقهمند به آغاز فرآیندهای هیجانانگیز هستند تا هدف نهایی از پیش تعیینشده یا مالکیت یک نتیجه. هکرها میخواهند با تواناییهای هک خود شناخته شوند، "نه معیارهای جعلی مانند مدرک تحصیلی، سن، نژاد، جنس یا موقعیت". این هکرها از فرآیند کاوش در ناشناختهها لذت میبرند.
هکرها بسیار کارآفرین هستند و با برخی از چالشهای حاکمیتی مشابه سازمانهای سنتیتر مواجه میشوند، اما راههای مختلفی برای سازماندهی خود پیدا میکنند. برای مثال، دیدن پروژههای open-source و خودگردان که نیاز به پاسخگویی و قضاوت را با همکاری و انعطافپذیری متعادل میکنند، گزینه مناسبی است. از طریق این رویکرد، هر کسی میتواند پیشرفتها را اعمال کند و در حین حرکت به سمت جلو تغییراتی ایجاد کند، اما در مورد اختلافات یا تصمیمات بزرگ، موسس حرف آخر را میزند.
درست مانند هکرها، مدیران نیز میتوانند راههای ایجاد انگیزه در کارکنان و تسکین ناراحتی را شناسایی کنند و به آنها کمک کنند تا مشکلات گیجکننده را درک کنند و در عین حال به افراد انعطافپذیری بدهند. این به جلوگیری از رقابت غیرضروری برای مالکیت کمک میکند و به دیگران امکان میدهد از نوآوریهای جدید لذت ببرند.
. موضوعات را ساده اما در عین حال پیچیده نگه دارید
بسیاری از بزرگترین چالشهای امروزی کثیف هستند. آنها معماهای منظمی نیستند که فقط با یک راه حل شوند، بنابراین منطقی نیست که به آنها نزدیک شوید. همانطور که Rick Hickey، خالق زبان برنامه نویسی Clojure، در یک سخنرانی عمومی گفت: "غلبه بر پیچیدگی کار نیست، اتلاف است."
هکرها هم در موقعیتهای پیچیده برتری مییابند، زیرا بر آنچه که به «پیچیدگی اساسی» معروف است، یا ویژگیهای کلیدی چالشی که بر عهده گرفتهاند، تمرکز میکنند. آنها سعی میکنند «پیچیدگی تصادفی» یا چالشهای غیرعمدی را که اغلب بدیهی هستند، اما میتوانند حواس آنها را از کاری که در دست دارند منحرف کنند، از بین ببرند.
برنامه نویسان کامپیوتر به من آموختند که کلید یک نرم افزار قوی یا شبکههای دیجیتال اغلب در ایجاد و اتصال اجزای ساده نهفته است. به عبارت دیگر، سادگی قابلیت استفاده را به همراه دارد: با بلوکهای ساختمانی ساده، میتوانید یک قلعه، یک پل، یک خانه و بسیاری مجموعههای دیگر بسازید.
وقتی مدیران بر این باورند که هر مشکل پیچیدهای نیاز به راه حل پیچیدهای دارد، تلاش خود را برای مقابله با موانع به پایان میرسانند و در تجزیه پیچیدگی اساسی از تصادفی شکست میخورند. برخی از سختترین چالشهای جهان پیچیدهاند، زیرا دائماً در حال تکامل و درهم تنیدگی هستند و حلکنندههای بالقوهای که سعی میکنند به هر جنبهای بپردازند، مطمئناً پاسخگوی خوبی نیستند. درست است که سادگی کارها را آسان نمیکند، اما تمرکز روی آن شما را با چالشهای در حال تحول سازگارتر میکند.
به گفته Paul Graham، خالق زبان برنامه نویسی Lisp و یکی از بنیانگذاران Y Combinator، شرکتهای فناوری پیشرفته، مانند گوگل، اغلب با ذهنیت هکر شروع میکنند. با این حال، با رشد شرکتها، زمانی که هکرها به مدیر عاملی تبدیل میشوند، نگرش هکرها بر روی اصول مدیریت برنامهریزی بلندمدت، تصمیمگیری سلسله مراتبی، اولویت ارزش سهامداران و تاکید بر کارایی اثر میگذارد. بررسی «اشتراک»های جدید بین مدیریت و هک کردن و ایجاد تعادل بین حاکمیت با طرز فکر هکر آزاد که امکان به چالش کشیدن وضعیت موجود را فراهم میکند، میتواند به شرکتها کمک کند تا پویایی روزهای اولیه خود را در کنار افزایش سن سازمان حفظ کنند.