اگر شرکت ها از نقطه نظر عمر و مدت زمان فعالیت به 2 دسته شرکتهای قدیمی و شرکتهای استارت آپ تقسیم کنیم، بحث تحول دیجیتال در شرکتهای قدیمی مهم تر و کلیدی تر خواهد بود. دلیل آن واضح است: مدل کسب و کار استارت آپ ها عموما بر مبنای رفتار مشتریان عصر دیجیتال طراحی شده است. ولی شرکتهای قدیمی تر که قبل از تغییرات عصر دیجیتال شکل گرفته اند، مدل کسب و کارشان بر مبنای مفروضات سنتی زمان تاسیس شکل گرفته است. بنابراین این شرکتها جهت انطباق با بازار جدید، نیاز به تحول دیجیتال خواهند داشت.
اما برای شروع پروژه های تحول دیجیتال باید از کجا شروع کرد. مدل "نقشه راه تحول دیجیتال" پاسخی است به چگونگی اجرای این تغییر در سازمان.
برای مدیریت موفق طرح های تحول دیجیتال، لازم است 5 حوزه زیر را در سازمان بازنگری کنید:
1. مشتریان
2. رقابت
3. داده ها
4. نوآوری
5. ارزش
به دلیل اینکه تحول دیجیتال برای هر شرکت شکل متفاوتی دارد، ارائه یک تعریف واحد از آن کاری دشوار است. اما، به طور کلی، تحول دیجیتال، یکپارچهسازی فناوریهای دیجیتال با تمام زمینههای کسب و کار است. این یکپارچه سازی سبب تغییرات بنیادینی در مورد عملکرد و نحوه ارزشرسانی به مشتری میشود. به علاوه اینکه این کار یک تغییر در فرهنگ سازمانی است که نیاز به چالش با وضعیت موجود دارد. به این معنی که گاهی نیاز است از فرآیندهای کسب و کار قدیمی که شرکت بر پایه آنها ساخته شده است کنار گذاشته شود تا بتوان به فعالیتهای جدید و متناسبتری را انجام داد.
با وجود تعداد زیادی تعاریف و مقالات درمورد تحول دیجیتال، فهم علت وجود سردرگمیها حول این موضوع مشخص است. برای مثال Greg Verdino بر روی دستاوردهای تحول دیجیتال برای یک کسب و کار تمرکز دارد. او میگوید: «تحول دیجیتال، فاصله میان انتظارات مشتری دیجیتال و ارزش واقعی تحویلی به او را از بین میبرد.»
یک تعریف از Agile Elephant بر روی تمام راههایی که کسب و کارها ممکن است برای بهبود وضعیت فعلی به کار رود تاکید دارد. بر اساس این تعریف «تحول دیجیتال نیاز به تغییر در رهبری، تفکر متفاوت، تشویق به نوآوری و مدلهای جدید کسب و کار و افزایش استفاده از تکنولوژی جهت بهبود تجربه کارکنان، مشتریان، تامینکنندگان، شرکا و ذینفعان است.»
نقشه راه یک روش برنامه ریزی تجاری است که اهداف کوتاه مدت و بلند مدت یک پروژه خاص را در یک بازه زمانی مشخص می کند. برای یک ارز در حال ظهور یا یک شرکت نوپا، نقشه راه باید اهداف و ایده های پروژه را در آینده بیان کند.
نقشه راه یکی از موثر ترین ابزارها برای بررسی جزئیات ریز و جلوگیری از هرج و مرج است و به شما این امکان را می دهد تا تمام اتفاقاتی که در میان تیم و پروژه مورد نظر می افتد، به راحتی کنترل کنید.
سرمایه گذاران با استفاده از نقشه راه می توانند نگرشی در مورد جهات مختلف پروژه داشته باشند که این امر کمک بسزایی در تصمیم گیری آنها دارد.
به طور کلی Roadmap یک دیدگاه بصری کلی از آینده پروژه می دهد که به کل سازمان کمک می کند تا برای معرفی برنامه های پیش رو و قدرت روند یک پروژه، اولویت بندی و برنامه ریزی داشته باشند.
بنابراین هر چه نقشه راه تیم پشتیبانی و توسعه یک پروژه فراگیرتر باشد، هنگام راه اندازی و معرفی از هماهنگی و حمایت سازمانی بیشتری برخوردار خواهد بود.
در حالت ایده آل، یک نقشه راه خوب باید شامل استراتژیک ها و اطلاعات زیر باشد:
نحوه ایجاد نقشه راه و مواردی که باید در آن گنجانده شود بستگی به اهداف یک پروژه دارد. اما به طور کلی، مجموعه ای از عناصر و ویژگی های اساسی وجود دارد که برای همه Roadmap ها کاربرد دارد که در ادامه به بررسی برخی از آنها خواهیم پرداخت.
اگر می خواهید در اجرای فرآیند ایجاد یک Roadmap در راه اندازی پروژه خود موفق باشید، باید آنها را به عنوان ابزارهای انعطاف پذیر در نظر بگیرید. تعیین استراتژی می تواند پیچیده، مبهم و نامشخص باشد. بنابراین شما به انعطاف پذیرترین ابزار نقشه برداری نیاز دارید که بتواند با آن واقعیت سازگار شود. به زبان ساده برنامه ریزی های شما برای پروژه باید انعطاف پذیر باشد و هرگونه مشکل یا چالش های احتمالی را در نظر بگیرد.
در مراحل اولیه برنامه ریزی نقشه راه، تیم توسعه دهنده باید به اعتراضات و نگرانی های یکدیگر گوش دهند و در مورد آنها استدلال داشته باشند. نظر اعضای تیم می تواند به دقیق بودن Roadmap و اطمینان از زمان بندی و واقع گرایی آن کمک کند.
طراحی خوب یک Roadmap یا نقشه راه ارتباط مستقیمی با شفافیت مطالب مربوطه دارد. سرمایه گذار باید با مشاهده Roadmap در زمان کوتاهی با کلیت پروژه آشنا شود.
مواردی مانند تاریخ ها و مراحل مهم میتواند تصویری خطی را ایجاد کند تا همه چیز برای سرمایه گذاران و طرفداران یک پروژه شفاف باشد و به راحتی بتوانند پیگیری کنند.
در یک نقشه راه خوب باید از انواع رنگ ها برای بیان اهداف و ایجاد روابط بین موارد موجود در آن استفاده شده باشد تا بحث جلوه های بصری را نیز پوشش دهد.
تدوین و طراحی یک نقشه راه اصولی به هیچ عنوان کار دشواری نخواهد بود. اما نیاز به برخی تحقیقات و جمع آوری اطلاعات دارد. به همین علت ممکن است کمی زمان بر باشد. در زیر نحوه و مراحل تدوین و طراحی نقشه راه را ذکر نمودهایم:
در مرحله اول برای تدوین نقشه راه (Roadmap) باید شرح داده شود که چگونه میتوان محصول جذاب، محبوب و پرطرفداری تولید نمود. سپس باید برنامه تبلیغات آن را در نقشه راه ذکر نمود. یعنی باید مشخص شود که آن محصول قرار است با چه نوع برنامه تبلیغاتی و بازاریابی به فروش برسد و در بازار عرضه گردد.
در مرحله بعد باید برای تدوین نقشه راه رقبا را آنالیز نمود. در واقع باید شرح داده شود که رقبا چه کسانی هستند و چه واکنشی به محصولات تولید شده توسط برند شما نشان خواهند داد.
هزینههایی که در طی نمودن مسیر موفقیت طی میشوند، قطعا برای همه کسب و کارها بسیار مهم خواهند بود. باید در این مرحله مشخص کنید که چه مقدار هزینه ای در این مسیر صرف میشود و میزان احتمال هدر رفت آن چقدر است.
آخرین مرحله تدوین نقشه راه مشتری مداری است. باید در نقشه راه ذکر کنید که از چه روشهایی قصد جلب رضایت مشتریان خود را دارید. برای مثال میتوانید اموری مثل بالا بردن کیفیت محصول و خدمات، برخورد صمیمانه را برای جلب رضایت مشتریان انجام دهید. پس از ذکر نمودن روشهای مشتری مداری، نقشه راه شما آماده است و میتوانید از آن در پیشرفت کسب و کارتان استفاده کنید.
برای توسعه استراتژی های تحول دیجیتال می توان از 9 ابزار زیر برای ترسیم نقشه راه استفاده کرد: