کجا قرار است پیدایش کنم مجموعه پنج داستان کوتاه از هاروکی موراکامی است/
نوشتن خوب است ، معلم سال آخر پیش دانشگاهی توصیهای همیشگی به بچه های کنکور داشت : "یک ورق بردارید هرچی تو ذهنتان است بنویسید"
نوت های گوشی را باز میکنم و می نویسم بی آنکه بدانم کجا قرار است انتشار یابد. می نویسم و میگذارم داخل شیشه درش را می بندم و پرت میکنم وسط اقیانوس. معلوم نیست خوراک کدام موجود شود غواصی در قعر اقیانوس یا توریستی که لحظات خوشش را می گذراند روی سطح آب! قدیم ترها گاها در اینستاگرام میگذاشتمش ؛ خیلی وقت است آنرا بستهام ، خدا نکند مخاطب نداشته باشی ! آن وقت غزلی می شود که مست می کند شرابی صد ساله ، سرخی آلاله!
کجا ممکن است پیدایش کنم داستان وکیلی است که با پذیرفتن وکالت افرادی که بصورت غیرعادی مفقود شدهاند بدنبال دریچه ای می گردد. او نمیداند که این دریچه شبیه چیست ولی مطمئن است هر وقت آنرا ببیند, خواهد شناخت.
6 خرداد 1401
همین. تمام!