ویرگول
ورودثبت نام
سایه‌نویس✨
سایه‌نویس✨میان سطرها گم می‌شوم، میان سایه‌ها می‌نویسم. شاید روزی کلماتم پیدا شوند…
سایه‌نویس✨
سایه‌نویس✨
خواندن ۱ دقیقه·۸ ماه پیش

خاطره‌ها شبیه آدم‌ها نیستند؛ نمی‌میرند...




آدم‌ها می‌رن.
دور می‌شن.
کم‌رنگ می‌شن.
یه روز صداشون یادت نیست، یه روز دیگه خنده‌شون، یه روز حتی اسمشون...
اما خاطره‌ها؟
نه.
خاطره‌ها نمی‌میرن.

گاهی فقط گوشه‌ای می‌مونن، ساکت، مثل یه گلدون خاک‌خورده‌ی قدیمی پشت پنجره.
ولی همون لحظه‌ای که بوی یه عطر آشنا می‌پیچه،
یا یه آهنگ قدیمی یهو پخش می‌شه،
یا یه خیابون تکراری ناگهان حال‌و‌هوای اون‌روزا رو می‌گیره...
خاطره می‌پره وسط زندگی‌ت.
پررنگ‌تر از همیشه.
زنده‌تر از آدم‌هایی که توش بودن.

خاطره‌ها بی‌اجازه میان.
نه در می‌زنن، نه پیام می‌دن.
فقط میان.
با همه‌ی جزئیات، با همه‌ی صداها، تصویرها، دردها، خنده‌ها.
با همون دقت لعنتی که نمی‌ذاره فراموش کنی.

و عجیب‌تر این‌که...
ما باهاشون زندگی می‌کنیم.
حتی اگه نخواهیم.
خاطره‌ها گاهی می‌شن بالش شب‌هامون،
دلیل اشک‌هامون،
یا لبخند بی‌دلیل وسط یه روز معمولی.

آدم‌ها که می‌رن، می‌رن.
اما چیزی ازشون می‌مونه که نه می‌تونیم بندازیمش دور، نه بغلش کنیم.
یه تکه از خودشون، که توی خاطره‌ها جا مونده.
و اون تکه، درست همون‌جایی می‌مونه که بیشتر از همه دلتنگ می‌شیم.

شاید ما همه‌مون یه صندوقچه‌یم،
پر از خاطره‌هایی که دیگه مالِ هیچ‌کس نیستن.
جز ما......✨

می
۳
۲
سایه‌نویس✨
سایه‌نویس✨
میان سطرها گم می‌شوم، میان سایه‌ها می‌نویسم. شاید روزی کلماتم پیدا شوند…
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید