
صبح یک روز پاییزی، وقتی از خواب بیدار شدم، اولین چیزی که دیدم گیاه پتوسم بود که برگهایش زرد شده بود. آهی کشیدم و با خودم گفتم: «باز هم فراموش کردم آبش بدهم...» این چهارمین گیاهی بود که به خاطر مشغلههایم قربانی شده بود. با یک حس عذاب وجدان، گلدان را کنار گذاشتم و در دلم آرزو کردم که کاش راهی بود تا این گیاهان بیچاره خودشان آب بخورند.
همان شب، خواب عجیبی دیدم. در خواب، دنیا کاملاً تغییر کرده بود. گلدانها به سیستمی متصل شده بودند که چیزی شبیه پرداخت مستقیم برای گیاهان بود! هر گیاه آپارتمانی یک حساب مخصوص خودش داشت. سیستم، میزان نیاز هر گیاه به آب، مواد مغذی، و حتی نور خورشید را محاسبه میکرد و خودش بهطور خودکار همه چیز را تأمین میکرد.
در خواب، دیدم گیاه پتوسم که همیشه زرد و بیحال بود، حالا سرحال و شاداب شده. وقتی نزدیکش شدم، یک پیام از سیستم گیاهشناسی دریافت کردم:
«گیاه پتوس شما امروز ۵۰۰ میلیلیتر آب و ۱۰ میلیگرم کود دریافت کرد. نیازش به نور نیز برطرف شد. شما فقط استراحت کنید!»
حتی سیستم، یادآوری میکرد که کدام گیاه به هرس نیاز دارد. یک پیام دیگر آمد:
«گیاه مارانتا شما نیاز به کوتاه کردن برگهای خشک دارد. آیا مایلید ما این کار را برای شما انجام دهیم؟»
لبخند زدم و فکر کردم: «چه دنیای بینظیری!»
وقتی از خواب بیدار شدم، حسرت این تکنولوژی را خوردم. کاش واقعاً سیستمی وجود داشت که نه فقط گیاهان، بلکه زندگیمان را اینقدر راحت میکرد. سیستمی که به جای ما فکر کند، برنامهریزی کند، و کارها را انجام دهد. شاید روزی برسد که پرداخت مستقیم نه فقط برای قبضها و اقساط، بلکه برای همین گیاهان بیزبان هم وجود داشته باشد.
اما تا آن روز، به خودم قول دادم که حداقل هر شب به یاد پتوس زردم باشم و فراموش نکنم که کمی آب به او بدهم. شما چطور؟ آیا دوست دارید گیاهانتان هم پرداخت مستقیم داشته باشند؟