برای تموم روزهای سختی که گذروندی یه پیغام دارم. حق تو نبوده که اون روزها رو بگذرونی. حق تو نبوده که توی سنی بزرگتر از سن خودت برای همیشه زندگی کنی. حق تو نبوده که دردهایی رو بکشی که تو علتش نبودی.
داشتن یه خونه سبز و امن حق تو بوده. بودن توی جایی که دوستت داشته باشن و برای افکار تو احترام قائل باشن کوچک ترین چیزیه که یه آدم توی این دنیا بهش احتیاج داره.
به نظرم همه بچه ها این حق رو دارن که توی محیط طبیعی و به دور از تنش و استرس هایی که والدین بهشون تحمیل میکنن رشد کنن و مسیر طبیعی زندگی خودشون رو پیش ببرن. حتی تو هم این حق رو داشتی و اینکه بزرگ تر ها نتونستن یه محیط امن برات بوجود بیارن تقصیر تو نیست.
تو مسئول کارهای اونا نیستی. در واقع اگر جایی بود که میشد شکایتی هم کرد این تو بودی که باید شاکی باشی، برای تمام روزهایی که میتونست جزئی از بهترین روزهای عمرت باشه اما ازت گرفته شد. برای اینکه یه بچه پنج ساله باید مثل یه بچه پنج ساله رفتار کنه و حتی اگر مثل یه بچه ده ساله رفتار کنه دیگه توی سن خودش نیست و این ظلمیه که با تحمیل محیط بهش شده. برای تمام صداقتی که توی محیط پر از تنش و ترس ازت گرفته میشه و برای تمام تصمیم های غلطی که میگیری فقط برای اینکه توی زندگیت راهنمایی نداشتی.
برای تمام دردهایی که بهت تحمیل شده متاسفم. برای تمام سکانس های ترسناکی که دیدی و توی ذهنت ثبت دائمی شده واقعا متاسفم. برای تمام دردهایی که کشیدی و صدات درنیومد و بقیه فکر کردن وظیفه توعه خیلی خیلی متاسفم. نمیتونم برگردم به عقب و همه چیز رو برات امن و خوب کنم. اما میتونم دیگه ازت مراقبت کنم و نذارم هر بلایی سرت بیاد.