توسعه سيستم هاي توصيه گر هوشمند براي ارائه محصولات و خدمات شخصي سازي شده
مقدمه :
در دنیای دیجیتال امروزی، تجربه کاربری شخصیسازی شده به یکی از اصلی ترین عوامل موفقیت کسب وکارها تبدیل شده است. کاربران به دنبال خدمات و محصولات منحصر به فردی هستند که به نیازها و ترجیحات خاص آنها پاسخ دهد. و شرکت هاي چابک و هوشمند نيز به اين نتيجه رسيده اند، براي افزايش توسعه و پايداري کسب و کار خود، محصولات و خدمات دسته يندي شده و منحصر به هر مشتري يا مشتريان را بر اساس رفتارهاي خريد، ترجيحات، سلايق و نگرش هايشان ايجاد کنند. اين رويکرد کاربرد وسيعي در صنايع B2C و B2B ايجاد نموده و در تمامي کسب و کارها اعم از کسب و کارهاي آنلاين و حتي آفلاين مورد توجه ويژه اي قرار گرفته است. بنابر اين تلاش شده تا با بکارگيري از ابزارهاي نوين، بهترين شرايط انتخاب را براي مشتريان شان فراهم سازند. سیستم های توصیه گر هوشمند، با استفاده از فناوری های پیشرفته هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، توانایی ارائه توصیه های دقیق و متناسب با هر کاربر را دارند. این مقاله به بررسی روش های توسعه سیستم های توصیه گر هوشمند، نقش هوش مصنوعی در آن ها و تأثیرات آن ها بر صنایع مختلف میپردازد.
خدمات شخصی سازی شده چیست؟
خدمات شخصی سازی شده به معنای تطبیق و تنظیم محصولات و خدمات بر اساس نیازها، ترجیحات و رفتارهای فردی کاربران است. این خدمات به کاربران تجربه ای منحصر به فرد و مرتبط ارائه میدهند که میتواند به افزایش رضایت، اعتماد و وفاداری مشتریان منجر شود. در اصل، شخصیسازی به معنای ایجاد تجربه ای خاص و متناسب با هر کاربر است که نیازهای وی را به بهترین شکل ممکن برآورده کند.
در عصر دیجیتال، شخصیسازی در بخش های مختلف از جمله خرده فروشی، سرگرمی، آموزش، بهداشت و درمان، و مسافرت و گردشگری دیده میشود. برای مثال، در خرده فروشی آنلاین، سیستم های توصیه گر محصولاتی را پیشنهاد میدهند که بر اساس تاریخچه خرید و مرور کاربران است. در صنعت سرگرمی و رسانه، سرویس هایی مانند نتفلیکس و اسپاتیفای با تحلیل الگوهای مشاهده و شنیدن کاربران، محتوای جدید و مرتبط را پیشنهاد میدهند.
شخصی سازی میتواند به صورت های مختلفی اعمال شود؛ از پیشنهاد محصولات و خدمات گرفته تا طراحی رابط کاربری و تجربه کاربری منحصربهفرد. در آموزش آنلاین، مسیرهای یادگیری شخصیسازی شده ایجاد میشود که به هر دانشآموز بر اساس پیشینه آموزشی و نیازهای خاص او محتوا و فعالیت های مناسبی پیشنهاد میشود. در بهداشت و درمان، برنام ههای شخصی سازی شده سلامت و درمانی بر اساس داده های پزشکی و نیاز های بیماران ایجاد میشود.
خدمات شخصی سازی شده با استفاده از داده های بزرگ و الگوریتم های پیشرفته یادگیری ماشین و هوش مصنوعی امکانپذیر میشود. این فناوری ها به تحلیل داده ها و شناسایی الگوهای پنهان در رفتار و ترجیحات کاربران کمک میکنند و به این ترتیب، خدمات و محصولات دقیقتر و متناسب تری ارائه میدهند. در نهایت، شخصی سازی نه تنها تجربه کاربری را بهبود میبخشد، بلکه به کسب وکارها نیز در افزایش فروش و بهره وری کمک می کند.
تاثیر خدمات شخصی سازی شده در صنایع مختلف :
خدمات شخصی سازی شده نه تنها در صنایع B2C بلکه در صنایع B2B نیز تأثیرات قابل توجهی دارند. در ادامه به بررسی تاثیر خدمات شخصی سازی شده در هر دو صنعت پرداخته میشود:
1. بهبود تجربه مشتریان سازمانی و فردی:
o مثال: پلتفرم های مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) يا E- CRM مانند Salesforce از الگوریتم های شخصی سازی استفاده میکنند تا پیشنهادات و خدمات متناسب با نیازهای خاص هر مشتری سازمانی و فردی ارائه دهند. این سیستم ها با تحلیل داده های تعاملات گذشته، نیازهای خاص هر مشتری را شناسایی کرده و راهکارهای متناسب با آنها را پیشنهاد میدهند.
افزایش فروش و کارایی:
مثال: شرکت های تولیدکننده و تأمینکننده میتوانند از سیستم های توصیهگر برای پیشنهاد محصولات و خدماتی که به احتمال زیاد مورد نیاز مشتریان سازمانی و فردی است استفاده کنند. به عنوان مثال، یک تولیدکننده قطعات صنعتی میتواند بر اساس تاریخچه خرید یک کارخانه، پیشنهادات جدیدی برای قطعات و تجهیزات ارائه دهد که موجب افزایش کارایی و کاهش هزینه های عملیاتی مشتریان شود. در حوزه B2C، سرویس های پخش آنلاین مانند نتفلیکس و اسپاتیفای با استفاده از الگوریتم های شخصی سازی، محتواهایی را پیشنهاد میدهند که احتمال بیشتری دارد کاربران به آنها علاقه مند شوند، که این خود منجر به افزایش میزان مصرف محتوا و در نتیجه افزایش فروش و اشتراک ها می شود.
سفارشی سازی پیشنهادات:
مثال: شرکت های ارائه دهنده نرم افزارهای سازمانی میتوانند با استفاده از داده های بزرگ و تحلیل های پیشرفته، نرم افزارهای خود را به گونه ای تنظیم کنند که نیازهای خاص هر سازمان را برآورده کنند. این شامل تنظیمات سفارشی، گزارش های تخصصی و حتی ویژگی های خاص نرم افزار است که بر اساس نیازهای هر سازمان تنظیم میشود. در بازارهای B2C، فروشگاه های مد و لباس آنلاین با استفاده از داده های مربوط به سلیقه و رفتار خرید کاربران، پیشنهادات شخصی سازی شد ه ای ارائه میدهند که میتواند به تقویت وفاداری مشتریان کمک کند.
بهبود مدیریت زنجیره تأمین و خدمات مشتری:
مثال: شرکت های لجستیکی و مدیریت زنجیره تأمین میتوانند از سیستم های توصیهگر برای بهینه سازی فرآیند های حمل و نقل و مدیریت موجودی استفاده کنند. این سیستم ها میتوانند بر اساس داده های تاریخی و پیشب ینیهای دقیق، پیشنهاداتی برای بهبود مسیرهای حمل و نقل و کاهش زمان تحویل ارائه دهند. در حوزه خدمات مشتری B2C، شرکت های ارائه دهنده خدمات مالی مانند بانک ها و يا فين تکها، با تحلیل داده های تراکنش ها و رفتارهای مالی کاربران، میتوانند خدمات و محصولات مالی متناسب با نیازهای هر کاربر را پیشنهاد دهند.
پیش بینی نیازهای آتی و سفارشی سازی بازاریابی:
مثال:شرکتهای تامینکننده مواد اولیه می توانند با تحلیل داده های مصرف گذشته و روند های بازار، نیازهای آینده مشتریان را پیش بینی کرده و پیشنهادات مناسبی برای سفارش های آتی ارائه دهند. این میتواند به کاهش هزینه های ذخیره سازی و افزایش بهره وری کمک کند. در کمپین های بازاریابی B2C، استفاده از داده های مشتریان میتواند به ارسال پیام های تبلیغاتی شخصی سازی شده کمک کند که به نیازها و ترجیحات خاص هر کاربر پاسخ میدهد.
انواع سیستم های توصیهگر
سیستم های توصیهگر به سه دسته اصلی تقسیم میشوند : مبتنی بر محتوا، مبتنی بر همکاری، و ترکیبی. هر یک از این روش ها دارای مزایا و معایب خاص خود هستند که در ادامه به طور مفصل بررسی میشوند:
سیستمهای مبتنی بر محتوا (Content-Based Recommender Systems): این سیستم ها بر اساس ویژگی های موجود در داده های مرتبط با آیتم ها و کاربران کار میکنند. سیستم های مبتنی بر محتوا اطلاعات موجود در مورد محصولات یا خدمات را با ترجیحات کاربران مقایسه میکنند و بر اساس شباهت های موجود، پیشنهادات خود را ارائه میدهند. به عنوان مثال، یک سیستم توصیهگر کتاب میتواند بر اساس تحلیل متن و موضوع کتاب هایی که کاربر قبلاً مطالعه کرده، کتاب های جدیدی پیشنهاد دهد.
مزایا:
قابلیت تفسیر و توضیح پذیری بالایی دارند؛ کاربران می توانند بفهمند چرا یک آیتم خاص به آنها پیشنهاد شده است.
قابلیت استفاده در شرایط شروع سرد (Cold Start) برای آیتم های جدید که هنوز هیچ داده تعاملی ندارند.
معایب:
نیاز به استخراج و مدیریت ویژگی های دقیق و مرتبط از داده ها دارند.
ممکن است تنوع در توصیه ها را محدود کند، زیرا فقط بر اساس ویژگی های موجود پیشنهادات ارائه میدهند.
سیستم های مبتنی بر همکاری (Collaborative Filtering Recommender Systems): این سیستم ها با تحلیل الگوهای رفتاری کاربران و مقایسه آن ها با کاربران مشابه، پیشنهادات خود را ارائه میدهند. این روشها به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: فیلترینگ مشارکتی مبتنی بر حافظه (Memory-Based Collaborative Filtering) و فیلترینگ مشارکتی مبتنی بر مدل (Model-Based Collaborative Filtering).
فیلترینگ مشارکتی مبتنی بر حافظه:
توضیح : این روش بر اساس شباهت های بین کاربران یا آیتم ها عمل میکند. از تکنیک هایی مانند نزدیک ترین همسایه ها (k-Nearest Neighbors) برای پیدا کردن کاربران یا آیتم های مشابه استفاده میشود.
مزایا: سادگی و تفسیر پذیری بالا.
معایب: مشکل مقیاس پذیری و کارایی در دیتاست های بزرگ.
فیلترینگ مشارکتی مبتنی بر مدل:
توضیح : این روشها از مدل های پیشبینی پیچیده تر مانند ماتریس های فاکتورگیری (Matrix Factorization) و الگوریتم های یادگیری ماشین مانند شبکه های عصبی استفاده میکنند.
مزایا: دقت بالاتر و توانایی مدیریت مقیاس های بزرگ.
معایب: پیچیدگی محاسباتی و نیاز به زمان آموزش بیشتر.
سیستم های ترکیبی (Hybrid Recommender Systems): این سیستم ها از ترکیب دو یا چند روش فوق برای بهبود دقت و کارایی توصیه ها استفاده میکنند. استفاده از الگوریتم های مختلف میتواند به دقت بالاتر و پوشش وسیع تری در توصیه ها منجر شود.
مزایا:
توانایی بهره برداری از نقاط قوت هر روش و کاهش نقاط ضعف.
افزایش دقت و تنوع توصیه ها.
معایب:
پیچیدگی پیاده سازی و نیاز به تنظیمات دقیق.
نیاز به منابع محاسباتی بیشتر.
مثالها:
ترکیب فیلترینگ محتوا و فیلترینگ مشارکتی: این روش میتواند با استفاده از اطلاعات ویژگی های آیتمها و تعاملات کاربران، توصیه های دقیقتری ارائه دهد.
ترکیب روشهای مبتنی بر مدل و مبتنی بر حافظه: این روش میتواند دقت پیشبینی را افزایش داده و از داده های تاریخی و ویژگی های آیتم ها به طور همزمان استفاده کند.
در نهایت، انتخاب روش مناسب برای پیاده سازی سیستم های توصیهگر بستگی به نیازهای خاص کسب وکار، نوع داده ها و منابع محاسباتی موجود دارد. ترکیب هوشمندانه این روش ها میتواند به بهبود تجربه کاربری و افزایش بهره وری کسب وکار کمک کند.
نقش هوش مصنوعی در سیستم های توصیه گر
هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشین(ML) به عنوان فناوری های محوری در توسعه سیستم های توصیه گر هوشمند عمل میکنند. در این بخش به بررسی نقش های کلیدی هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در این سیستم ها پرداخته میشود:
مدل سازی ترجیحات کاربران و یادگیری الگوهای رفتاری:
توضیح: الگوریتم های یادگیری ماشین قادر به استخراج و مدلسازی ترجیحات کاربران از داده های بزرگ و پیچیده هستند. این الگوریتم ها با استفاده از تکنیک هایی مانند یادگیری نظارت شده ( Supervise Learning ) ، نیمه نظارتشده ( Semi-Supervise Learning ) و بدون نظارت (Unsupervised Learning) ، میتوانند الگوهای رفتاری کاربران را شناسایی کرده و ترجیحات آن ها را پیشبینی کنند.
روش ها:
شبکه های عصبی عمیق (Deep Neural Networks): برای شناسایی الگو های پیچیده و غیرخطی در داده های رفتاری.
ماشین های بردار پشتیبان (Support Vector Machines): برای دسته بندی و رگرسیون داده ها.
درختان تصمیمگیری (Decision Trees) و جنگل های تصادفی (Random Forests): برای ساخت مدل های پیشبینی و تحلیل ویژگیها.
پیش بینی نیازها و ترجیحات آینده کاربران:
توضیح : استفاده از مدل های پیش بینی پیشرفته مانند شبکه های عصبی بازگشتی (RNN) و حافظه بلند مدت کوتاه مدت (LSTM) می تواند به پیش بینی دقیق تر نیازها و ترجیحات آینده کاربران کمک کند. این مدل ها قادر به درک توالی های زمانی و تحلیل رفتار های پیاپی کاربران هستند.
روشها:
شبکه های عصبی بازگشتی (Recurrent Neural Networks - RNNs): برای تحلیل داده های ترتیبی و زمانی.
مدل های حافظه بلند مدت کوتاهمدت (Long Short-Term Memory - LSTM): برای مدیریت وابستگی های طولانی مدت در داده های ترتیبی.
مدلهای تبدیلکننده (Transformers): برای پیشبینی و تحلیل وابستگی های پیچیده در داده ها.
بهبود تجربه کاربری و ارائه توصیه های بلادرنگ:
توضیح : استفاده از الگوریتم های بلادرنگ و تحلیل زمان واقعی داده ها می تواند به بهبود تجربه کاربری کمک کند. سیستم های توصیه گر با استفاده از این الگوریتم ها قادر به ارائه توصیه های مرتبط و به روز به کاربران هستند.
روش ها:
تحلیل جریان داده ها (Stream Processing): برای پردازش و تحلیل داده های بلادرنگ.
الگوریتم های تطبیقی (Adaptive Algorithms): برای به روزرسانی مداوم مدل ها و ارائه توصیه های پویا.
پردازش در حافظه (In-Memory Processing): برای کاهش زمان پاسخ و افزایش سرعت پردازش.
توسعه مدل های ترکیبی و هیبریدی:
توضیح: استفاده از مدل های هیبریدی که ترکیبی از روش های مختلف یادگیری ماشین و هوش مصنوعی هستند، می تواند دقت و کارایی توصیه ها را بهبود بخشد. این مدل ها قادر به بهره برداری از نقاط قوت هر روش و کاهش نقاط ضعف آنها هستند.
روشها:
مدل های هیبریدی (Hybrid Models): ترکیب روش های مبتنی بر محتوا و مبتنی بر همکاری برای افزایش دقت و تنوع توصیه ها.
یادگیری انتقال (Transfer Learning): برای انتقال دانش از یک دامنه به دامنه دیگر و بهبود عملکرد مدلها در شرایط جدید.
یادگیری چند وظیفهای (Multi-Task Learning): برای بهبود کارایی مدل ها از طریق اشتراک اطلاعات بین وظایف مختلف.
این رویکرد ها و تکنیک ها با بهره گیری از قدرت هوش مصنوعی و یادگیری ماشین میتوانند به توسعه سیستم های توصیه گر هوشمند و کارآمد کمک کنند. با استفاده از این تکنیک ها، سیستم های توصیه گر می توانند توصیه های دقیق تر، متنوع تر و مرتبط تری به کاربران ارائه دهند و تجربه کاربری را بهبود بخشند.
چالش ها و فرصت ها
توسعه سیستم های توصیه گر هوشمند با چالش های متعددی همراه است که هر یک از آن ها نیازمند بررسی و مدیریت دقیق است:
کیفیت داده ها:
چالش: دقت توصیه ها بستگی زیادی به کیفیت داده های مورد استفاده دارد. داده های ناکامل، نویزی یا نادرست میتوانند منجر به توصیه های نادرست و نامناسب شوند.
راهحلها : استفاده از تکنیک های پیش پردازش داده ها برای حذف نویز و تکمیل داده های ناقص، و همچنین استفاده از الگوریتم های مقاوم در برابر خطا میتواند به بهبود کیفیت داده ها کمک کند.
حریم خصوصی و امنیت داده ها:
چالش: جمع آوری و تحلیل داده های کاربران می تواند مسائل حریم خصوصی و امنیتی را به همراه داشته باشد. نگرانی های مربوط به دسترسی غیرمجاز به داده ها و استفاده نادرست از اطلاعات کاربران می تواند اعتماد کاربران را کاهش دهد.
راهحلها : استفاده از روش های ناشناس سازی داده ها، رمزنگاری اطلاعات و پیاده سازی سیاست های سخت گیرانه حریم خصوصی میتواند به حفظ امنیت و حریم خصوصی کاربران کمک کند.
مقیاس پذیری:
چالش: با افزایش تعداد کاربران و داده ها، سیستم های توصیه گر باید قادر به مقیاس پذیری باشند تا بتوانند در زمان واقعی به نیاز های کاربران پاسخ دهند. عدم توانایی در مدیریت حجم بالای داده ها و پردازش سریع میتواند منجر به کاهش کارایی سیستم شود.
راهحلها: استفاده از زیرساخت های ابری و تکنیک های پردازش توزیعشده می تواند به مقیاس پذیری سیستم های توصیه گر کمک کند. همچنین، بهینه سازی الگوریتم ها برای کار در محیط های با حجم داده بالا نیز میتواند مؤثر باشد.
پویایی ترجیحات کاربران:
چالش: ترجیحات کاربران ممکن است به مرور زمان تغییر کند و سیستم های توصیه گر باید قادر به شناسایی و تطبیق با این تغییرات باشند. عدم تطابق با ترجیحات جدید کاربران میتواند منجر به کاهش رضایت و اعتماد کاربران شود.
راهحلها : استفاده از الگوریتم های یادگیری پیوسته که قادر به به روز رسانی مدلها بر اساس داده های جدید و تغییرات در ترجیحات کاربران هستند، می تواند به بهبود دقت توصیهها کمک کند.
تنوع و شروع سرد:
چالش : ارائه توصیه های متنوع و جلوگیری از توصیه های تکراری و یکنواخت میتواند چالش برانگیز باشد. همچنین، مشکل شروع سرد (Cold Start) برای کاربران جدید و محصولاتی که تاکنون داده ای درباره آنها موجود نیست، یکی دیگر از چالش های اصلی است.
راهحل ها : استفاده از الگوریتم های ترکیبی که قادر به ترکیب اطلاعات محتوا و رفتار کاربران هستند، می تواند به حل مشکلات تنوع و شروع سرد کمک کند. همچنین، جمعآوری داده های اولیه از طریق روش های مختلف مانند نظرسنجی ها و تحلیل شبکه های اجتماعی میتواند مؤثر باشد.
روش های بهبود سیستم های توصیه گر
برای بهبود عملکرد سیستم های توصیه گر، استفاده از تکنیک ها و رویکرد های پیشرفته و حرفه ای ضروری است. در ادامه به بررسی چند روش بهبود عملکرد سیستم های توصیه گر پرداخته می شود:
استفاده از الگوریتم های پیشرفته یادگیری ماشین و عمیق:
توضیح: استفاده از الگوریتم های یادگیری عمیق مانند شبکه های عصبی عمیق (DNN)، شبکه های عصبی پیچشی (CNN) و شبکه های عصبی بازگشتی (RNN) می تواند بهبود قابل توجهی در دقت توصیه ها ایجاد کند. این الگوریتم ها قادر به شناسایی الگوهای پیچیده و پنهان در داده ها هستند که الگوریتم های سنتی قادر به شناسایی آنها نیستند.
مثال: به عنوان مثال، یک سیستم توصیه گر فیلم میتواند با استفاده از شبکه های عصبی عمیق برای تحلیل ویژگی های پیچیده ویدئوها و تعاملات کاربران، توصیه های دقیقی ارائه دهد که منجر به افزایش تعامل کاربران با پلتفرم میشود.
توسعه مدل های ترکیبی و هیبریدی:
توضیح: ترکیب روش های مختلف توصیه گری مانند فیلترینگ محتوا و فیلترینگ مشارکتی میتواند منجر به بهبود عملکرد و دقت توصیه ها شود. مدل های هیبریدی میتوانند از نقاط قوت هر روش بهره ببرند و نقاط ضعف آنها را کاهش دهند.
مثال: یک سیستم توصیه گر خرید آنلاین می تواند با ترکیب اطلاعات محتوا (مانند ویژگی های محصول) و اطلاعات مشارکتی (مانند تاریخچه خرید کاربران) توصیه های دقیق تری ارائه دهد.
استفاده از مدل های مبتنی بر توجه (Attention-based Models):
توضیح : مدل های مبتنی بر توجه، مانند Transformerها، می توانند با تمرکز بر بخش های مهمتر داده ها و نادیده گیری بخش های غیر ضروری، دقت توصیه ها را بهبود بخشند. این مدل ها قادر به درک بهتر روابط پیچیده بین داد ه ها هستند.
مثال : استفاده از مدلهای مبتنی بر توجه در سیستم های توصیهگ ر کتاب می تواند به شناسایی و توصیه کتاب هایی که بیشترین همبستگی را با علایق کاربر دارند، کمک کند.
تحلیل و استفاده از داده های بزرگ (Big Data):
توضیح: استفاده از تکنیک های تحلیل داده های بزرگ و ابزارهای پیشرفته مانند Apache Spark و Hadoop می تواند به شناسایی الگوهای پنهان و بهبود توصیه ها کمک کند.تحلیل داده ها به صورت مستمر و بهروز رسانی مدل ها بر اساس داده های جدید می تواند بهبود مداوم در دقت توصیه ها ایجاد کند.
مثال : یک فروشگاه آنلاین می تواند با تحلیل داده های بزرگ مربوط به تاریخچه خرید و مرور کاربران، الگوهای پنهان خرید را شناسایی کرده و توصیه های دقیق تری ارائه دهد.
بهینه سازی و تنظیم پارامترهای مدلها (Hyperparameter Tuning):
توضیح: تنظیم دقیق پارامترهای مدل ها و استفاده از تکنیک های بهینه سازی مانند Grid Search و Random Search می تواند به بهبود دقت و کارایی مدل ها کمک کند. استفاده از تکنیک های بهینه سازی پیشرفته مانند Bayesian Optimization نیز می تواند مؤثر باشد.
مثال: یک سیستم توصیه گر موسیقی میتواند با تنظیم دقیق پارامترهای شبکه های عصبی عمیق، دقت توصیه ها را بهبود بخشیده و تجربه کاربری بهتری ایجاد کند.
استفاده از داده های متنوع و غنی:
توضیح: بهره برداری از انواع مختلف داده ها مانند داده های متنی، تصویری، صوتی و رفتاری میتواند به بهبود دقت توصیه ها کمک کند. استفاده از تکنیک های پردازش زبان طبیعی (NLP) و تحلیل تصاویر میتواند اطلاعات غنی تری را برای مدل های توصیه گر فراهم کند.
مثال: یک پلتفرم خرید آنلاین می تواند با تحلیل نظرات متنی کاربران و تصاویر محصولات، توصیه های دقیق تری ارائه دهد که به نیازهای خاص کاربران پاسخ می دهد.
نتیجه گیری
سیستم های توصیه گر هوشمند نقش مهمی در دنیای دیجیتال ایفا می کنند و با استفاده از تکنیک های پیشرفته یادگیری ماشین و داده کاوی، می توانند تجربه کاربری را بهبود بخشند و بهره وری کسب وکارها را افزایش دهند. هوش مصنوعی با توانایی های پیشبینی و تحلیل پیشرفته خود، به عنوان عاملی کلیدی در توسعه این سیستم ها عمل می کند. با این حال، توسعه این سیستم ها با چالش های متعددی همراه است که نیازمند تحقیق و نوآوری مداوم است. با توجه به فرصت های موجود، آیندهای روشن برای سیستم های توصیهگر هوشمند میتوان تصور کرد. به شرط آن که کسب و کار ها، به معني واقعي، مفوم ارزشي به نام مشتري را درک کنند.
محسن مهدي نيا
منابع :
· Adomavicius, G., & Tuzhilin, A. (2005). Toward the next generation of recommender systems: A survey of the state-of-the-art and possible extensions. IEEE Transactions on Knowledge and Data Engineering, 17(6), 734-749.
· Burke, R. (2002). Hybrid recommender systems: Survey and experiments. User Modeling and User-Adapted Interaction, 12(4), 331-370.
· Ricci, F., Rokach, L., & Shapira, B. (2011). Introduction to recommender systems handbook. Springer.
· Koren, Y., Bell, R., & Volinsky, C. (2009). Matrix factorization techniques for recommender systems. Computer, 42(8), 30-37.
· Schafer, J. B., Konstan, J. A., & Riedl, J. (2001). E-commerce recommendation applications. Data Mining and Knowledge Discovery, 5(1-2), 115-153.
· Aggarwal, C. C. (2016). Recommender systems: The textbook. Springer.
· Zhou, Y., Wilkinson, D., Schreiber, R., & Pan, R. (2008). Large-scale parallel collaborative filtering for the netflix prize. Proceedings of the 4th International Conference on Algorithmic Aspects in Information and Management, 337-348.
· Bobadilla, J., Ortega, F., Hernando, A., & Gutiérrez, A. (2013). Recommender systems survey. Knowledge-Based Systems, 46, 109-132.
· Zhang, S., Yao, L., Sun, A., & Tay, Y. (2019). Deep learning based recommender system: A survey and new perspectives. ACM Computing Surveys (CSUR), 52(1), 1-38.
· He, X., Liao, L., Zhang, H., Nie, L., Hu, X., & Chua, T. S. (2017). Neural collaborative filtering. Proceedings of the 26th International Conference on World Wide Web, 173-182.