چرا گفتوگوها به تعارض ختم میشوند؟
نقش تنظیم هیجان در کیفیت ارتباطات انسانی
در بسیاری از روابط انسانی، چه در زندگی شخصی و چه در محیطهای حرفهای، تعارضها نه از تفاوت دیدگاهها، بلکه از ناتوانی در مدیریت هیجانها شکل میگیرند.
افراد ممکن است دانش، تجربه و حتی نیتهای مثبتی داشته باشند، اما گفتوگوهایشان به سوءتفاهم، دلخوری یا قطع ارتباط منجر شود.
پرسش اساسی این است:
چرا گفتوگوهایی که قرار بوده سازنده باشند، به تنش ختم میشوند؟
پاسخ این پرسش را باید در یک مهارت کلیدی جستوجو کرد:
تنظیم هیجان در تعاملات انسانی.
تعارض مسئلهمحور در برابر تعارض هیجانمحور
در ادبیات روانشناسی ارتباطات، تفاوت مهمی میان دو نوع تعارض وجود دارد:
۱. تعارض مسئلهمحور
تعارضی که حول یک موضوع، تصمیم یا تفاوت نظر شکل میگیرد و در صورت وجود گفتوگوی سالم، قابل حل است.
۲. تعارض هیجانمحور
تعارضی که ریشه در احساسات دیدهنشده، بیاننشده یا تنظیمنشده دارد.
این نوع تعارض، حتی پس از حل ظاهری مسئله، رابطه را فرسوده و ناامن میکند.
بخش قابلتوجهی از تعارضهای مزمن در روابط انسانی، از نوع دوم هستند.
تنظیم هیجان چیست؟
تنظیم هیجان (Emotional Regulation) به توانایی فرد برای:
شناسایی هیجانهای خود
درک شدت و منشأ آنها
و هدایت آگاهانهی پاسخ هیجانی
اطلاق میشود.
نکتهی مهم این است که: تنظیم هیجان بهمعنای سرکوب احساسات نیست،
بلکه بهمعنای آگاهانه پاسخدادن به هیجانها، بهجای واکنشهای تکانشی است.
پژوهشها نشان میدهند افرادی که مهارت تنظیم هیجان بالاتری دارند:
گفتوگوهای مؤثرتری تجربه میکنند
تعارضها را سازندهتر مدیریت میکنند
و روابط پایدارتر و ایمنتری میسازند
چرا هیجانِ تنظیمنشده، گفتوگو را تخریب میکند؟
وقتی شدت هیجان بالا میرود:
دسترسی به تفکر منطقی کاهش مییابد
سیستم دفاعی فعال میشود
و تمرکز فرد از «حل مسئله» به «حفاظت از خود» تغییر میکند
در این وضعیت:
گوشدادن واقعی متوقف میشود
سوءبرداشت افزایش مییابد
و گفتوگو به میدان تقابل تبدیل میشود
نشانههای هشداردهندهی خروج گفتوگو از مسیر سالم
شناخت این نشانهها به ما کمک میکند پیش از تشدید تعارض، مداخلهی آگاهانه انجام دهیم:
دفاعیشدن یا توجیهگری مداوم
قطعکردن صحبت طرف مقابل
استفاده از تعمیمهای افراطی (همیشه، هرگز)
قضاوت بهجای کنجکاوی
افزایش تن صدا یا سکوت سرد و قطع ارتباط
این نشانهها معمولاً بیانگر حضور هیجان تنظیمنشده هستند، نه ضعف در منطق.
یک مدل ساده و کاربردی برای تنظیم هیجان در گفتوگو
مدل سهمرحلهای زیر، قابل استفاده در زندگی روزمره و محیطهای کاری است:
۱. مکث (Pause)
یک مکث کوتاه، حتی چند ثانیه، به سیستم عصبی فرصت بازتنظیم میدهد.
۲. نامگذاری هیجان (Name)
بیان درونی یا بیرونی احساس: «الان احساس خشم دارم.»
«در این لحظه مضطرب هستم.»
پژوهشها نشان میدهند نامگذاری هیجان، شدت آن را کاهش میدهد.
۳. انتخاب پاسخ (Choose)
انتخاب آگاهانهی واکنش، بهجای پاسخ خودکار و هیجانی.
این مرحله نقطهی تمایز گفتوگوی بالغ و گفتوگوی واکنشی است.
تمرینهای عملی برای تقویت تنظیم هیجان در ارتباطات
۱. تمرین مکث ۹۰ ثانیهای
در موقعیتهای تنشزا، پیش از پاسخدادن، ۹۰ ثانیه مکث آگاهانه داشته باشید.
۲. تمرین بیان احساس پیش از نظر
بهجای شروع با تحلیل یا انتقاد، گفتوگو را با بیان احساس آغاز کنید.
۳. تمرین سؤالمحور شدن در تعارض
بهجای دفاع، پرسشهای شفافکننده بپرسید.
پیوند تنظیم هیجان با رابطه با خود
توانایی تنظیم هیجان در رابطه با دیگران، مستقیماً به کیفیت رابطهی فرد با خود وابسته است.
افرادی که:
هیجانهای خود را انکار میکنند
نیازهایشان را نادیده میگیرند
یا با خود رابطهای قضاوتگر دارند
در روابط بیرونی نیز با ناامنی و تنش بیشتری مواجه میشوند.
رابطهی سالم با دیگران، از خودآگاهی و خودتنظیمی هیجانی آغاز میشود.
جمعبندی:
گفتوگوهای انسانی زمانی سازنده میشوند که:
هیجانها دیده و مدیریت شوند
آگاهی بر واکنش غلبه کند
و هدف، حفظ رابطه در کنار حل مسئله باشد
تنظیم هیجان، مهارتی بنیادین است که کیفیت تمام ارتباطات ما را ارتقا میدهد؛
چه در خانواده،
چه در محیط کار،
و چه در رابطه با خود.
#تنظیم_هیجان
#مدیریت_روابط
#هوش_هیجانی
#ارتباط_موثر
#مهارتهای_اجتماعی
#کوچینگ
#رشد_فردی