احساس حقارت و خود کمبینی به معنی ارزشیابی غیرمنصفانه فرد از خود و مشکلاتش است که در نهایت منجر به کاهش اعتماد به نفس در فرد میشود.
1- توقعات بیش از حد والدین و اطرافیان از کودک یا نوجوان.
2- مقایسه کردن و انتظارات بیش از حد دیگران از فرد و یا خود فرد از خودش.
3- شکستهای پی در پی.
4- ندادن حق تصمیمگیری به فرزند.
1- از مقایسه کردن و سرزنش کردن کودکان بپرهیزید.
2- توانائیها و استعدادهای او را بیان کرده و نشان دهید.
3- فرزند را به کسب مهارتهای مناسب با توانائیاش تشویق نمایید.
4- زمانی که فرزندتان در مسابقه یا امتحانی شکست میخورد او را سرزنش و تحقیر نکنید.
5- مسئولیتهای در حد توانش به او بدهید و وقتی در انجام مسئولیت موفق بود، تشویقش کنید.
6- روابط اجتماعی او را گسترده کرده و او را تشویق نمایید در فعالیتهای گروهی، ورزشی و هنری شرکت نماید.
تمام والدین برای افزایش و تقویت اعتماد به نفس فرزندشان تلاش میکنند. کودکی را تصور کنید که برای اولین بار تصمیم دارد از یک پارچ آب برای خودش آب بریزد.
اولین واکنش پدر و مادرها معمولاً این است: عزیزم! حواست رو جمع کن آب رو نریزی. اما به نظرتان این جمله چطور است؟ (باریکلا که خودت برای خودت آب میریزی، عزیزم!)
با استفاده از راهکارهای زیر به فرزند خود کمک کنید تا اعتماد به نفسش را افزایش داده و دیگر دچار حس خود کمبینی و حقارت نشود:
حتماً شما هم چند بار در دوران نوجوانی چنین جملههایی را به زبان آوردهاید: (آرزو دارم این کار را انجام دهم، اما نمیتوانم) این جملههای منفی که ناشی از ناتوانی در انجام امور است، به رفتار والدین مرتبط است.
کودکان دقیقاً از رفتار پدران و مادران الگوبرداری میکنند، پس اگر مشغول انجام کاری هستید و مستاصل هم شدهاید. از این جمله استفاده نکنید: (رییسم خواسته این فایل را روی سیستم پاورپوینت اجرا کنم اما اصلاً نمیتوانم تا آن موقع این کار را انجام دهم).
با بیان چنین جملههایی غیر مستقیم به فرزندتان نداشتن اعتماد به نفس را منتقل میکنید. حتی اگر قادر به همکاری نیستید، مثبت صحبت کنید: (رییسم خواسته این فایل را روی سیستم پاورپوینت اجرا کنم. هنوز نتوانستهام ولی تمام تلاشم را انجام میدهم و مطمئناً به نتیجه دلخواهم میرسم. با یک برنامهریزی صحیح حتماً میتوانم انجامش دهم).
در تمام این مدت فرزند شما به گفتههایتان گوش میدهد و به اینکه با یک کار سخت چگونه برخورد میکنید، توجه دارد.
به فرزندتان بیاموزید حتی اگر نتیجه نهایی آنچه انتظارش را داشته، نباشد، اینکه راه مورد علاقه خود را انتخاب و برای انجام آن تلاش کند، ارزشمند است و بخش زیادی از کار را پیموده است. اما این تفکر مخصوص افرادی است که اعتماد به نفس دارند و از به نتیجه نرسیدن نمیترسند.
فرزندتان را ترغیب کنید در فعالیتهای گروهی در مدرسه مانند عضویت در تیمهای ورزشی، گروههای موسیقی یا حتی گروههای علمی شرکت کند.
با این کار او فرصت نشان دادن تواناییهایش را به دست میآورد. و حتی ممکن است در این گروهها به عنوان سرگروه نقشهایی را برعهده بگیرد که در تقویت اعتماد به نفس او نقش زیادی خواهند داشت.
اقدام دیگری که میتوانید انجام دهید، برنامهریزی برای گردشهای کوتاه اما هیجان انگیز خانوادگی است. دوچرخهای کرایه و مسیری را از قبل انتخاب کنید و به فرزندتان بگویید یک گردش غیرمنتظره دارید.
مسیر حرکت را به او نگویید. بگذارید در عمل انجام شده قرار بگیرد، ترس را بیازماید و اعتماد به نفسش افزایش پیدا کند.
مسابقههای دو نفری بین خودتان و او ترتیب دهید، بذرهای یک گیاه خاص را تهیه کنید و از فرزندانتان بخواهید آن را بکارد و مسئولیت پرورشاش را برعهده بگیرد. با دیدن روند رشد گیاه شما و رسیدگیتان به آن، او هم ترغیب میشود این کار را انجام دهد. و ترس از انجام کارهای انفرادی کم کم در وجودش از بین میرود.
وقتی برای خرید لباس کودک میروید، به هماهنگ کردن رنگهای لباسهای مختلف توجه میکنید. اما ممکن است فرزندتان رنگهایی را انتخاب کند که خیلی هم با هم جور نیستند و شما دوست ندارید لباسی با آن رنگها بپوشد. اینکه کودک شما چند رنگ ناهماهنگ را انتخاب کند، خیلی بهتر از این است که همیشه شما انتخاب کنید.
بخش مهمی از شکل گیری اعتماد به نفس کودک به انتخابهای مستقل او بستگی دارد؛ حتی اگر انتخابهای درست و به جایی نباشد. مطمئن باشید پس از چند بار، انتخابهای درستی خواهد داشت چون به خودش اعتماد دارد.
برای تشویق کودکتان هم حد و مرزی قائل شوید. اینکه دختر 10 ساله شما از دستمال کاغذی برای پاک کردن لبش هنگام غذا خوردن استفاده میکند، امری بدیهی است و نیازی نیست بابت این کار هدیهای دریافت کند.
بچهها خیلی سریع همه چیز را میآموزند و شما به صورت ناخودآگاه به این دلیل که حس پدر و مادری دارید، آنها را تشویق میکنید. بسیار عالی است اما به او حسی واقعی ببخشید و این حس را اغراق آمیز نکنید.
در غیر این صورت فکر میکند این کارهای ساده هم حتماً خیلی سخت بوده و فقط او از عهده انجامش بر میآید.
بچهها با حل مشکلاتشان، اعتماد به نفسشان را تقویت میکنند و به تواناییهای خود پی میبرند. آیا فرزندتان را در حالی که مشغول پیدا کردن یک تکه پازل است فقط تماشا میکنید یا سریع تکه پازل گمشده را برایش پیدا میکنید؟
آیا وقتی به سختی مشغول بستن دکمههای لباس یا بند کفشش است، سرزنشاش میکنید و خودتان انجام این کار را به عهده میگیرید یا اجازه میدهید برای چند بار دکمهها را جابجا ببندد یا بند کفشش وسط راه باز شود؟
مطمئن باشید اگر بتواند این کارهای ساده را بارها اشتباه انجام دهد، حتماً در آینده با اعتماد بهنفس بیشتری مشکلهای بزرگتر را به تنهایی حل میکند.
مرکز آموزشی – توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری ذهن فرزام با برگزاری دورههای بهبود مهارتهای رفتاری (DBS) آماده خدمات رسانی به شما والدین گرامی و فرزندان دلبندتان میباشد.