ما ساکنین زندان های خانگی هستیم.در جزیره هایی محصور و شخصی گرفتار شده ایم.هر کدام از ما در یک آلکاتراز زندگی می کنیم.فقط وضعیت اندکی بهتر از آن است.می توانی فقط برای کار ضروری مرخصی بگیری و حداکثر چند ساعت بیرون باشی.زندانی که مزیت دیگری هم دارد:استفاده از اینترنت و فضای مجازی و تلویزیون!
از طرفی از غذای آماده زندان خبری نیست.به خاطر شرایط همه گیری این بیماری،خودت باید غذا را آماده کنی.در این گیر و دار که حس می کنی آزادی هایی را هنوز داری ،اما کم کم متوجه می شوی که مثل شخصیت اصلی فیلم درخشش کوبریک دچار جنون ناشی از بیهودگی و سکوت محض یکجانشینی شده ای…محتمل است رابطه اجتماعی و معاشرت با آدم ها را یادت برود.
ممکن است حتی تصاویر شادی آور و مراسم های شادی و یا مذهبی و حتی عزا را هم بعد از این فقط در دنیای مجازی و تلویزیون نظاره گر باشی.اگر پنجره های این زندان خانگی خیلی نورگیر نباشد و یا رنگی باشد(کاهش دهنده نور)وضع از این هم برایت بدتر خواهد شد.احتمالا کمبود ویتامین D و مشکلات افسردگی را هم کم و بیش پیدا خواهی کرد.
راستش را بخواهی،نمی دانم دادن عنوان آلکاتراز جهان مدرن به دوره ای که تمام جهان کنونی ما،الان در آن به سر می برد،درست است یا خیر…اما هرچه بخواهیم اسمش را بگذاریم،بی شباهت به زندانی خوفناک و تاریک و بی روح ،نیست.چون ارتباطات اجتماعی به حداقل ممکن اش رسیده است.اینکه با واتساپ و تلفن بتوانی با عزیزان و دوستانت هم کلام شوی و از دلتنگی دربیایی،خیلی خوب است.اما شنیدن و دیدن مجازی کی بود مانند واقعیت.
اما از شما چه پنهان،من از بعد عید 99،هفته ای یکبار به پدر و مادرم سر می زنم و چندین ساعت آنجا دیدار و صحبت می کنم.این هیچ اشکالی ندارد،چون همگی فاصله اجتماعی را رعایت می کنیم.الان که این متن را می نویسم،ماه رمضان در حال اتمام است،امروز بیست وچهارمین روز از ماه رمضان است.95% مشاغل دیگر بازگشایی شده اند و کمی از فشار قرنطینه کم شده است.
سعی می کنم هفته ای دوبار به پیاده روی بروم.گویی این آلکاتراز کمی از محدودیت ها و قوانین سفت و سختش کاسته است.اما با این وجود،هنوز دلم آرام نشده است.چون محققان سنگاپوری مدتی پیش اعلام کردند که پایان 97%کرونا در ایران،31 اردیبهشت و پایان 99 %آن،20 خرداد و پایان 100%آن هم اول آبان است!
مگر آنها نمی دانند که در آبان دوباره احتمال دارد که موج جدیدی از کرونا بیاید!
ما در این زندان که در جزیره ای دور افتاده است،به دام افتاده ایم.آره…درست است که خیلی از فعالیت ها انجام می شوند،اما استفاده از ماسک و الکل و رعایت پروتکل های بهداشتی ،کماکان واجب است.
ما در جزیره تنهایی ها و دلتنگی ها و غم هایمان گرفتار شده ایم.فعلا پایانی بر این کابوس متصور نیست….از حرف های کلیشه ای که می گویند این کار را بکنید،آن کار را بکنید حالتان خوب می شود،متنفرم.ما انسان ها در این برهه از تاریخ اسیر شده ایم.آیندگان خواهند نوشت……
پی نوشت:
-این مطلب در تاریخ 24 اردیبهشت نوشته شده است
-فیلم “درخشش” اثری برجسته از استنلی کوبریک است