هنگام می و فصل گل و گشت چمن شد.
در بار بهاری تهی از زاغ و زغن شد.
از ابر کرم، خطه ری رشک ختن شد.
دلتنگ چو من مرغ قفس بهر وطن شد.
چه کجرفتاری ای چرخ،چه بدکرداری ای چرخ،سر کین داری ای چرخ.
نه دین داری،نه آیین داری،نه آیین داری ای چرخ.
از خون جوانان وطن لاله دمیده.
از ماتم سرو قدشان، سرو ها خمیده.
در سایه گل بلبل ازین غصه خزیده.
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده.
چه کجرفتاری ای چرخ،چه بدکرداری ای چرخ،سر کین داری ای چرخ.
نه دین داری،نه آیین داری،نه آیین داری ای چرخ.
خوابند وکیلان و خرابند وزیران.
بردند به سرقت همه سیم و زر ایران.
ما را نگذارند به یک خانه ویران.
یارب بستان داد فقیران ز امیران.
چه کجرفتاری ای چرخ،چه بدکرداری ای چرخ،سر کین داری ای چرخ.
نه دین داری،نه آیین داری،نه آیین داری ای چرخ.
از اشک همه روی زمین زیر و زبر کن.
مشتی گرت از خاک وطن هست بسر کن
غیرت کن و اندیشه ایام بتر کن.
اندر جلو تیر عدو، سینه سپر کن.
چه کجرفتاری ای چرخ،چه بد کرداری ای چرخ،سر کین داری ای چرخ.
نه دین داری،نه آیین داری،نه آیین داری ای چرخ.
از تمدید تا دریافت خسارت با بیمه بازار