فرو ریختن چندین بنا و آسیبهای جانی و مالی براثر بارش نزولات آسمانی، نشان از ناکارآمد بودن سیاستهای مدیریت بحران است. امروز کت شلواری را که بر تن مدیران از پول بیتالمال پوشاندیم، برای مدیریت بحران است، نه برگل و لای زدن به منظور نمایش!
بحران خود مدیران غیر متخصص هستند، که بر حوزههای آبریز رودخانه و لای روبی نکردن بستر رودخانهها، چارهای نکردند.
گر در کشوری ریشه نخبگان را از خاک وطن بیرون بکشیم، سیلاب بحران، گذشته، امروز و آینده را با خود میبرد. مدیریت طیفی و مسئولیتهای ارتباطی بستر مساعد رشد نخبگانی و سیستماتیک را در عرصه مدیریت خشکانده و بلای جان امروز وطن است.
پشت کردن به تخصص و ترغیب به تعهد، سیستم تصمیم را پیر، کند و خلع سلاح کرده است و فقط تصمیمهای جهادی برای رفع بحران را باید نظارهگر باشیم. آمار بیکاری جوانان ماحصل نابود شدن اقتصادی است که آغشته به سیاستاش کردیم؛ قیمتهای دستوری، نوسانهای شدید، رشد پایه پولی سریعتر از اقتصاد، باعث نا امنی بازار شده است و صنعتگران آشفته بدنبال بستر امن برای حفاظت از داراییهای خود هستند و در نتیجه نقدینگی به سمت ملک غیر مولد سرازیر میشود. ملک با سقوط ارزش پول گران میشود و به تناسب آن رشد اجاره بها، دهکهای آسیب پذیر را به حاشیهنشینی میراند که بر رشد ناهنجاریهای اجتماعی نیز میافزاید.
کاهش بیسابقه ارزش پول ملی، به منظور پرداخت بدهیهای دولت، باعث فاصله گرفتن درآمد بر هزینههای خانوار شده است.
هزینه بکار گیری نیروی غیر متخصصی که در حین فعالیت، تعهداتش را نیز به خطر میاندازیم، بسیار بیشتر از هر سیلی، آینده را به بحران دعوت میکند.
جوانان امروز در خلسهای فرو رفته است که حاصل شوک «بیکاری» و «تورم» و «تجرد» است و این موضوع در خوشبینانهترین حالت، کشور را به سمت پیر شدن میبرد. امروز که نیروی جوان فعال و کوشا و تحصیل کرده داریم نتوانیم مسائل را رفع کنیم، در آینده قطعا با بحرانی لاینحل مواجهیم.
پیروزی در هشت سال دفاع مقدس نتیجه اعتماد به نیروی جوان کشور بود، در این جنگ اقتصادی بیشتر به جوانان اعتماد کنیم.