ویرگول
ورودثبت نام
قصه های تازه
قصه های تازهقصه‌های تازه، جایی که تخیل و هوش مصنوعی به هم می‌پیوندند. نویسنده‌ای که داستان‌ها را با الهام از فناوری و خلاقیت خلق می‌کند. همراهی با دنیای نوین!
قصه های تازه
قصه های تازه
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

مدار معکوس




ایستگاه فضایی "سایروس-7" در مدار پایین زمین، مشغول تحقیقات علمی پیشرفته در زمینه فضا و انرژی‌های نوین بود. فضانورد "کالیکو"، تنها عضو حاضر در ایستگاه، در حال تحلیل داده‌های پیچیده علمی بود که ناگهان سیستم ارتباطی ایستگاه هشدار داد:

«خطای ارتباطی: اتصال به مرکز فرماندهی قطع شد.»

کالیکو که به اختلالات فنی آشنا بود، به آرامی گفت: "این یک مشکل معمولیه. چند دقیقه دیگه درستش می‌کنم." اما وقتی سیستم‌های دیگر را بررسی کرد، به وحشت افتاد. مشکل فراتر از قطع ارتباط بود. نه تنها ارتباط با زمین قطع شده بود، بلکه تمامی سیستم‌های کنترلی ایستگاه از کار افتاده بودند و ایستگاه در حال خروج از مدار خود بود.


ایستگاه فضایی "سایروس-7" که با موتورهای جاذبه‌سنج خود به‌طور دقیق در مدار پایدار قرار داشت، حالا به آرامی از مدار خود خارج شده و به سمت زمین در حال سقوط بود. هشدارها یکی پس از دیگری به صدا درآمدند و سرعت سقوط ایستگاه به سرعت افزایش می‌یافت. کالیکو می‌دانست که هر ثانیه برای زنده ماندن حیاتی است.

او فورا به اتاق موتورهای اضطراری دوید. موتورهای پشتیبان ایستگاه هنوز به‌طور دستی قابل راه‌اندازی بودند، اما سیستم‌های اصلی ایستگاه به‌طور کامل از کار افتاده بودند و ارتباط با زمین قطع شده بود. هیچ کمکی از مرکز فرماندهی برای او ممکن نبود.


"زمان تا ورود به جو: 10 دقیقه."
این پیام از نمایشگر به گوش کالیکو رسید. در حالی که ایستگاه به سمت زمین سقوط می‌کرد، او با دستان لرزان تلاش کرد تا موتورهای پشتیبان را راه‌اندازی کند. پس از مدت‌ها دست‌وپا زدن و دستکاری‌های پیچیده، موتورهای اضطراری روشن شدند. اما سرعت ایستگاه همچنان زیاد بود و او می‌دانست که این تنها یک تسکین موقت است.

با هر لحظه‌ای که می‌گذشت، ایستگاه بیشتر از کنترل او خارج می‌شد. زمین از پنجره‌ها به وضوح قابل مشاهده بود و لایه‌های جو در حال نزدیک شدن به ایستگاه بودند. فشار گرما و سرعت بالا ایستگاه را در حال خراب شدن می‌کرد.


کالیکو متوجه شد که دیگر وقت زیادی ندارد. او باید موتورهای اصلی ایستگاه را به‌صورت دستی روشن می‌کرد. این اقدام خطرناک بود، زیرا سیستم‌های اصلی ایستگاه آسیب‌دیده و خراب شده بودند. اما هیچ راه دیگری نداشت.

او با دقت و تمرکز کامل، در یک تلاش نهایی موتورهای اصلی ایستگاه را روشن کرد. لرزش شدید ایستگاه تمام بدنش را به لرزه انداخت، اما موتورهای اصلی روشن شدند و سرعت سقوط کاهش یافت. حالا ایستگاه از سرعت سقوط زیاد خود کم کرده بود، اما به سمت زمین همچنان سقوط می‌کرد. ایستگاه به سرعت به سمت اقیانوس آرام در حال حرکت بود.


کالیکو احساس کرد که ایستگاه همچنان به سمت زمین سقوط می‌کند. موتورهای اصلی توانسته بودند سرعت سقوط را کاهش دهند، اما کافی نبود. ایستگاه از مدار خارج شده بود و حالا به لایه‌های پایین جو نزدیک می‌شد.

"ما از دست دادیم..." این فکر در ذهن کالیکو گذشت. هیچ کمکی از زمین نمی‌رسید و ایستگاه حالا در آستانه ورود به جو قرار داشت.


در حالی که ایستگاه فضایی "سایروس-7" به سمت زمین سقوط می‌کرد، سرعت آن به‌شدت کاهش یافته بود، اما هنوز برای جلوگیری از برخورد به زمین کافی نبود. ایستگاه پس از یک پرواز کوتاه در جو، در نهایت به سطح اقیانوس آرام برخورد کرد. صدای وحشتناک برخورد با آب تا چند کیلومتری نقطه برخورد را لرزاند و در عرض چند ثانیه ایستگاه نابود شد.

کالیکو، که در آخرین لحظات به سختی موفق به روشن کردن موتورهای اصلی شده بود، دیگر هیچ امیدی برای نجات نداشت.



ایستگاه فضاییمدار زمینداستان نویسی
۱
۰
قصه های تازه
قصه های تازه
قصه‌های تازه، جایی که تخیل و هوش مصنوعی به هم می‌پیوندند. نویسنده‌ای که داستان‌ها را با الهام از فناوری و خلاقیت خلق می‌کند. همراهی با دنیای نوین!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید