ویرگول
ورودثبت نام
مهدی صارمی نژاد
مهدی صارمی نژاد
خواندن ۹ دقیقه·۸ ماه پیش

اختلال شخصیت ضد اجتماعی

اختلال شخصیت ضد اجتماعی-مهدی صارمی نژاد روانشناس (مشاور) شیراز
اختلال شخصیت ضد اجتماعی-مهدی صارمی نژاد روانشناس (مشاور) شیراز


شاخص اختلال شخصیت ضد اجتماعی نگرش طمع کارانه  فرد نسبت به دیگران و نوعی عدم حساسیت و بی تفاوتی نسبت به حقوق آن ها است که با دروغ گفتن و دزدی و تقلب و چیزهای بدتر از آن بروز پیدا می­کند. لازم به ذکر است تماس با این افراد بسیار خطرناک می باشد زیرا بسیاری از آنها افرادی به شدت آسیب زننده (اکثرا مجرم) هستند.

اختلال شخصیت ضد اجتماعی یکی از بدترین اختلالات شخصیتی است که در خیلی از موارد درمان این افراد امکان پذیر نیست.

شخصیت ضد اجتماعی کارهای بد و غلط انجام می دهد و موجب آزار دیگران میشود و این رفتار و کارهای او بوی جنون و دیوانگی می دهد و افراد عادی آن ها را به عنوان مجرم و جنایتکار می شناسند البته بسیاری از شخصیتهای ضد اجتماعی می توانند جنایتکار هم نباشند و یا دیگران را به آن صورت مورد آزار قرار ندهند و البته بسیاری از جنایتکاران و کسانی که دیگران را آزار می دهند هم ممکن است شخصیت ضد اجتماعی نداشته باشند.

در اصل تفاوت اصلی افراد دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی با این افراد در این امر است که فرد درگیر با این اختلال احساس پشیمانی از کار خود ندارد و در مواردی می توان گفت همچین احساسی را اصلا تجربه نمی کند یا بدون درک از شرایط فرد مقابل دست به آسیب های جدی به آن می زند.

نکته جالب : بسیاری از اوقات آدمهایی که شخصیت ضد اجتماعی دارند در جامعه پذیرفته شده حتی مورد تائید و تشویق هم قرار میگیرند و این افراد برخی اوقات در محیط های نظامی و در برخی قهرمانان ورزشی هم مشاهده کنید مثلا در ورزشی مانند بوکس که اساسش بر اینست که دو نفر همدیگه رو تا پای مرگ بزنند فردی که مثلا قهرمان جهان در بوکس است میتواند این اختلال شخصیت را دارا باشد.

از نظر شیوع این اختلال بیشتر در مردان دیده شده است اما زنانی هم هستند که درگیر با این اختلال باشند و باید توجه داشت چنانچه در ادامه مطلب هم اشاره می شود مادران در شکل گیری این اختلال می توانند نقش چشمگیری را ایفا کنند.

رابرت کگان معتقد است افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی باید از نظر ساختار روان شناختی به کودکان ده ساله شباهت داشته باشند هیچ یک از آنها نمی توانند مسئولیت پذیر باشند، هر دو مشکل درک دیگران را دارند و هر دو بسیار غیر انتزاعی فکر میکنند. نکته قابل توجه درباره این اختلال این امر است که اراده  مورد بحث در این افراد مانند اغلب کارکردهای روانی در یک پیوستار قرار دارد که افراد بهنجار کم و بیش از آن برخوردارند.

برای اینکه رفتار ضد اجتماعی اختلال شخصیت محسوب شود باید دو ملاک اصلی را براورده سازد:

1-این رفتار باید سابقه دار باشد، گرچه این تشخیص را نمیتوان در مورد زیر 18 سال اعمال کرد ولی ملاکهای سابقه به شواهد قبل از 15 سالگی از قبیل دروغ گفتن همیشگی، رفتار پرخاشگرانه، رفتار پرخاشگرانه جنسی، ویرانگری، دزدی و تخریب در مقررات خانه و مدرسه باشند.

2-رفتار ضد اجتماعی موجود باید حداقل در سه نوع رفتار مشخص شده باشد پرخاشگری مکرر و بی ملاحضگی که دیگران را به خطر می اندازد، حقه بازی، عدم پشیمانی و بی مسوولیتی مداوم به گونه ای که در اینگونه رفتارها دیده میشود، و همچنین ناتوانی در پرداختن تعهدات مالی

هروی کلکلی در «کتاب ماسک شعور» 16 ویژگی راجع به این اختلال شخصیت ذکر میکند که میتوان انها را به سه طبقه گسترده کاهش داد :

1-رفتار ضد اجتماعی که بطور نامناسبی بر انگیخته میشود: برای مجرمان بهنجار جرم معنی دار و قابل درک است و ما میفهمیم آنها چه میکنند و چرا این کار را میکنند ولی جرم های افراد جامعه ستیز اغلب بی هدف و تصادفی و تکانشی به نظر میرسند.

2-فقدان وجدان و احساس مسولیت نسبت به دیگران: آنها فاقد استعداد عشق ورزیدن و دلبستگی مستمرند و نسبت به اعتماد و مهربانی و یا محبت بی اعتنا هستند و بی شرمانه دروغ میگویند و با بیرحمی از کسانی که به انها اعتماد کرده اند سوء استفاده میکنند.

3-نارسایی هیجانی: مجرمان عادی احتمالا هیجانها را مانند افراد بهنجار تجربه میکنند ولی جامعه ستیزان هیجان های بسیار سطحی را تجربه میکنند و ظاهرا آنها برای عشق و خشم و اندوه شادی یا نامیدی مستمر فاقد استعداد هستند.

علل و عوامل ایجاد کننده رفتار ضد اجتماعی

1-موقعیت خانوادگی و اجتماعی: شواهد نشان میدهد این افراد کودکی دشوارتری نسبت به دیگران داشته اند و هرچه رفتار جامعه ستیز جدی تر باشد احتمال بیشتری دارد که فرد جامعه ستیز دچار محرومیت از والدین شده باشد و جو عاطفی مقدم بر طلاق مثل مشاجرات وکتک کاریهای خشن، بی عفتی وقیحانه، الکلیسم، مصرف مواد، بی ثباتی والدین و بی توجهی پدر  و مادر از جمله مواردی است که در جامعه ستیزی فرد دخالت دارد

  • تنبیه شدید والدین : مثلا برای خوردن یا نخوردن شیر یا هر مسئله دیگر. -پدر و مادر فقیر که بچه ها رو با مساله گرسنگی همراه کردند
  • پدر و مادری که بیمار فیزیکی هستند و دائما نق و ناله کرده و در همین شرایط سخت است که بچه ها خود را می بازند
  • والدینی که خود بیماری روانی دارند
  • والدینی که بسیار ابله و نادان هستند و باورها و اعتقادات عجیب و غریبی دارند که بچه ها رو در معرض مسائل خاصی قرار میدهند

3-کاستی های یادگیری: بسیاری از متخصصان بالینی از ناتوانی افراد جامعه ستیز در درس گرفتن از تجربه شگفت زده شده اند. پریچارد «آنها را کودن های اخلاقی نامید که نمیتوانند از تجربیات تنبیه کننده درس بگیرند و در نتیجه قضاوت ضعیفی دارند اما اغلب با شعور و باهوشند».
افراد عادی به سرعت یاد میگیرند و موقعیت های تنبیهی را پیش بینی میکنند و از انها اجتناب میورزند اما جامعه ستیزان چون اضطراب کمی را تجربه می کنند و کم انگیخته هستند در این امر موفق نمی شوند.

در یک ازمایش علمی در مورد جامعه ستیزانی که به آنها ادرنالین به جهت انگیختگی بیشتر تزریق کرده بودند نشان داد که انها همانند افراد بهنجار توانستند اجتناب از شوک را یاد بگیرند و در تنبیه عدم تائید اجتماعی مشکل یادگیری را نشان دادند ولی در تنبیه مادی از قبیل از دست دادن پول سریعتر از افراد بهنجار یاد میگیرند اجتناب کنند لذا نشان می دهد جامعه ستیزان می توانند اجتناب از تنبیه را یاد بگیرند به شرطی که این تنبیه برای آنها ناخوشایند باشد.

هرچه فاصله بین زمانی که رفتار روی میدهد و پیامدهای ان بیشتر باشد یادگیری دشوارتر است و برخی افراد در پی بردن به رابطه بین این دو رویداد در طول زمان مشکل بیشتری داشتند که جامعه ستیزان بیشتر از اغلب افراد دچار این مشکلند.

3-عوامل ژنتیکی و مجرمیت: همه مجرمان جامعه ستیز نیستند و همه جامعه ستیزان مجرم نیستند. چون  طبق پژوهش ها هماهنگی جامعه ستیزی یا مجرمیت در دو قلوهای یک تخمکی بیش از دو تخمکی نشان داده شد لذا میتوانیم نتیجه بگیریم عوامل ژنتیکی در شکل گیری این اختلال ایفای نقش میکنند.

برای درک بهتر این بخش باید اشاره داشت که طبق مطالعاتی در دانمارک زنان به احتمال کمتری از مردان مجرمان حرفه ای میشوند ولی فرزندان زنان مجرم بیشتر از فرزندان مردان مجرم در معرض خطر محکومیت های جزایی قرار دارند به نظر میرسد زنان مجرم بیش از مردان مجرم آمادگی ژنتیکی دارند و یک توجیه معقول این پدیده بر اساس این مشاهده است که دزدی کاری است که مردان احتمالا آن را بیشتر از زنان انجام میدهند برای اینکه زنان به این رفتار جزایی بپردازند به آمادگی ژنتیکی نیرومند تر و شرایط محیطی ناگوارتر از برادرانشان نیاز دارند.

زنان دو کروموزوم X دارند و مردان یک X و یک Y دارند ولی برخی مردان یک کروموزوم Y اضافی نیز دارند.XYY گاهی اوقات ابرمرد محسوب میشود تقريباً 1 مرد از هر 850 مرد چنین آرایش کروموزمی را دارا است لذا چنین فردی معمولا بسیار قدبلندتر از مردان عادی است و اعتقاد بر این است که XYY خشن است و امادگی بیشتری برای رفتار جزایی دارد که البته در برخی مطالعات این دیدگاه تایید نشده و گفته میشود که آنها به دفعات بسیار بیشتری از مجرمان مرد بهنجار مرتکب جرم شده اند.

در یک خرده اطلاعات دیگر آنها هوش کمتری در مقایسه با مجرمان XY دارند زیرا میدانیم یافتن شغل یا مقاومت در برابر وسوسه ها برای افراد کم هوش دشوارتر است و یا شاید هم به دلیل هوش کمتر به احتمال بیشتری بازداشت و محکوم میشوند.
برخی مطالعات میگویند که وزن کم هنگام تولد که اغلب از سوء تغذیه و مشکلات دیگر بارداری ناشی میشود معمولا بر رشد مغز و رسش بعدی تاثیر گذاشته و از این رو میتواند احتمال وقوع رفتار جزایی را افزایش دهد.

و همچنین مطالعات نشان داده است که در این افراد در هر دو جنس ، ترشح هورمون تستسترون بیش از حد است.

4-کژکاری های فیزیولوژیکی: تعداد قابل ملاحظه ای از جامعه ستیزان برق نگاره مغز EEG (یا الکتروانسفالوگرام آزمایشی است که ناهنجاری‌ها و مشکلات موجود در امواج مغزی یا فعالیت الکتریکی مغز بیماران را تشخیص می‌دهد. بسیاری از مشکلات و بیماری‌های مغزی از طریق بررسی این بارهای الکتریکی قابل تشخیص هستند) نابهنجار دارند که بوِیژه در مورد جامعه ستیزان بسیار خشن و پرخاشگر صدق میکند.

اولا جامعه ستیزان امواج مغزی کندی از خود نشان میدهند که ویژگی کودکان بوده و حاکی از نارسیدگی مغز است و ثانیا نسبت قابل توجهی در امواج مغزیشان خیزکهای مثبت نشان میدهند که شلیکهای ناگهانی و کوتاه فعالیت های موجی مغز هستند این نارسیدگی مغز نشان میدهد وقتی جامعه ستیزان مسن تر شوند قاعدتا کمتر درگیر رفتار ضد اجتماعی میشوند و نیز اینکه این خیزکهای مثبت بیانگر کژکاری در دستگاه کناری مغز هستند یعنی دقیقا دستگاهی که انگیزش و هیجان را کنترل میکند و چند نظریه پرداز حدس زده اند که هیجان ترس تحت تاثیر این کژکاری فیزیولوژیکی قرار دارد.

لذا ناتوانی جامعه ستیزان در درس گرفتن از تجربه های تنبیه کننده میتواند حاصل فیزیولوژی معیوب باشد پس زیست شناسی نه خباثت ممکن است منبع اختلال شخصیت ضد اجتماعی باشد.

به طور کلی مطالعات نشان داده است که ساختار مغز این افراد با ادمهای عادی و معمولی فرق میکند

در حالت عادی وقتی شما مطلبی را می شنوید گوش سمت راست شما مطلب را به سمت چپ مخابره میکند چون مرکز تجزیه و تحلیل و شنیدن سمت چپ است و اگر صدا از گوش سمت چپ وارد شود ابتدا به قسمت سمت راست اومده و سپس به سمت چپ باز میگردد و باز به همین جهت  این روند تکرار می شود.

لذا بهتر است که ما صدا رو از گوش سمت راست خودمون بشنویم چون فاصله کمی بین خبری که از دو گوش میشنویم وجود دارد لذا مطالعات نشان داده است سمت راست مغز این افراد اصولا پیام را به آهستگی مخابره می کند زیرا اشکالی از نظر گرفتن خبر از طریق صدادر آن ها وجود دارد. و همچنین قسمتهایی از مغز این افراد که از نظر احساسی عاطفی باید برانگیخته شوند اصولا کار نمیکنند و فرانتالوپ مغز این افراد تقریبا همیشه آسیب دیده است.



اطلاعات بیشتر در زمینه روانشناسی علمی

وبسایت: www.mehdisareminezhad.ir

وبلاگ مطالب علمی: saremimethod.viblog.ir

وبلاگ دل نوشته ها: mehdisareminezhad-nevesht.najiblog.ir

آپارات: مهدی صارمی نژاد

اینستاگرام: Mehdi_Saremi_Nezhad

لینکدین: Mehdi Sareminezhad

اختلال شخصیتضد اجتماعیروانشناسیمهدی صارمی نژادشخصیت ضد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید