ویرگول
ورودثبت نام
عین_هبوط
عین_هبوط
خواندن ۱ دقیقه·۷ روز پیش

همه چیز یک جور...

همه چیز یک جور دیگر عجیب شده است، فکر می کنم دچار جنون شده م، به دود سیگار بهمنم خیره می شوم،و با خودم می گویم همه چیز مرده است (حال می دانم تایپ کردن با یک دست چقدر سخت است؛:/) اما در دم دود سیگارم شکلی به خود می گیرد و تبدیل می شود به عجوزه ی زشت و پیری، سیگار را می اندازم و از ترس به دیوار تکیه می دهم اما ترسم دوچندان می شود چون از دیوار ها خون می چکد و وانند فیلم های ترسناک صدای لعنتی یک بچه توی سرم پخش می شود... ترسیده لامپ را روشن می کنم و همه چیز محو می شود.

اکانت جدیدمه... حوصله نوشتن نداشتم ببخشیذ 🚬🥃🌱

نوشتننویسندگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید