ایزدان نورس اساطیر مردمان نواحی اسکاندیناوی هستند که به لطف مدیاهایی از قبیل ویدئو گیم سریال و فیلم های سینمایی و کامیک ها در معرض دید همگان قرار گرفتند،تصمیم آن شد که به دلیل اقتباس های زیاد از این اساطیر در این مقاله و مقاله های بعد ایزدان و موجودات دنیای نورس را به شما معرفی کنیم تا هنگام دیدن آنها در اثری همانند God of war Ragnarak با آنها و توانایی های آنها آشنایی نسبی داشته باشید.
در ابتدا مختصری کوتاه در مبحث ایزدان نورس بگویم که در ابتدای جهان نورس هیچ وجود نداشت پس گذشت زمان های زیاد موجودی بزرگ شبیه به آدم اما بسیار بزرگتر پدید آمد؛آنقدر بزرگ که از همه ی جهان های نورس بزرگتر بود.این موجود که فارغ از داشتن جنسیت بود جد تمامی غول ها بود و خود را ایمیر (Ymir)نامید(داستان خلق شدن اولین غول را در مقالهای جدا برسی خواهیم کرد) ایمیر تنها موجود آن زمان نبود و گاوی بسیار بزرگ هم وجود داشت که یخ های عالم را می لیسید و ایمیر هم از شیر آن تغذیه می کرد.این گاو با لیسیدن یخ ها انسان را در اساطیر نورس شکل داد.این انسان را بوری(Buri)نام نهادند که جد تمام ایزدان بود،از بازوی چپ ایمیر هنگامی که خواب بود یک غول مذکر و یک غول مونث و از پاهای او یک غول شش سر به وجود آمد که از آن تمام غول های دیگر به وجود آمدند.
خلاصه بوری با یک غول ازدواج کرد و صاحب پسری به نام بور (Bor)شد و بور با دختر یکی از غول ها به نام بستلا(Bestla)ازدواج کرد و سه پسر به نام های اودین(Odin)ویلی(Vili)و وه(Ve) متولد شدند.
خدایانی که در آزگارد زندگی می کنند،ایزیر(Aesir) نام دارند.آزگارد(Asgard)سرزمین ایزدان قبیله ایزیر است.
اودین بالا مرتبه ترین ایزد ایزدان نورس است که اورا پدر همگان،ایزد محوطه اعدام و سرور کشته شدگان نیز می نامند.اودین از راز های زیادی در عالم خبر دارد و بهای این دانش را با یک چشمش پرداخته است.اودین فرزند بور و بستلا و برادر وه،ویلی و لوکی است.اودین برای بدست آوردن معرفت خود را نه شبانه روز از درخت جهان-که ایگدرازیل نام دارد(Yggdrasil)-آویخت،پهلویش را نیزه ای شکافت و زخم طاقت فرسایی بر آن وارد کرد.او در آن نه شبانه روز ضربات باد را مانند شلاقی بر بدنش تحمل کرد.او در آن نه شبانه روز هیچ ننوشید و هیچ نخورد.در سرما تا مرز مرگ پیش رفت و نشانه های زندگی در آن در ه روز کمتر می شد تا آنکه زمانی که در خلصه ی درد و سرما به سر می برد به زیر پایش می نگریست و ناگهان اسرار زبان و کلمات بر او آشکار شد،در این زمان بود که طناب پاره شد و اودین به پایین درخت افتاد.در نهایت اودین ایزدی است که جادو را درک می کند و جهان تحت کنترل او بود.اودین دو زاغ به نام های هوگین و مونین دارد که به ترتیب معنای فکر و یاد می دهند این دو پرنده اخبار جهان را به اودین می رسانند و دائم در حال پیمادن جهان اند.اودین همچنین دارای نیزه اش کشنده است که همیشه به هدف می خورد.اودین زمانی که بر اریکه ی بلند تکیه می زند همه چیز را می بیند و هیچ چیز از چشمان او دور نخواهد ماند.او همچنان می تواند در خفا و با تغییر ظاهر در میان مردم ظاهر شود.
ثور پسر اودین و خدای آذرخش است؛ثور دارای موها و ریشی قرمز رنگ است،و از جسه بزرگی برخوردار است.ثور برخلاف پدرش ساده و صادق است که از زور بازوی زیادی برخوردار است.ثور کمربند و دستکش هایی دارد که زور اورا از قبل هم بیشتر می کنند.مادر ثور یورد(Jord) نام دارد که اله زمین است.همسر ثور سیف(Sif) نام دارد که به معنای مو طلایی است.ثور 3 فرزند دارد دو پسر و یک دختر.پسران او به نام های مودی(Modi) و ماگنی(Magni) که به ترتیب معنای شجاع و قدرتمند می دهند.دختر ثور ترود(Thrud) نام دارد که باز هم معنای قدرتمند می دهد.همچنین ثور پدرخوانده ایزدی به نام اولِر(Ullr)است.سلاح اصلی ثور پتکی به نام میلونیر(Mjollnir) دارد که توسط درف ها ساخته و به او هدیه شده است.
لوکی برادر تنی اودین است،ظاهر لوکی بسیار آرام و شبیه به افراد درستکار است،لوکی زیرک ترین و مکار ترین ایزدان و غول ها است،حتا مکار تر از اودین.لوکی در حقه بازی همتایی ندارد و قدرت اصلی او هم همان ذهن مکارش است.لوکی یک جفت کفش دارد که با آنا می تواند در آسمان پرواز کند.لوکی همچنان می تواند خود را تبدیل به اشخاص و حیوانات دیگر بکند.لوکی فرزندانی دارد که در راگناراک به همراه او در مقابل ایزدان ازگارد خواهند ایستاد.(راگناراک آخرالزمان اساطیر نورس است)لوکی فرزندانی از زنی به نام سیگین(Sigyn)دارد به نام های نارفی و والی.لوکی اما فرزندانی از یک غول به نام انگربودا دارد؛سه فرزند به نام های یورمونگندر(Jormungundr)-که ماری بسیار بزرگ است-دختر او به نام هل و فرزند دیگر گرگی خاکستری به نام فنریر(Fenrir).
بالدر پسر دوم اودین است که به زیبایی و زیبارویی مشهور است،او ایزد نور و معصومیت بود.بالدر فرزند اودین وفریاست.همسر او نانا نام دارد و فرزندشان فورستی ایزد عدالت.بالدر را همه دوست داشتند به جز لوکی.بالدر توسط مادرش رویین تن شد به این صورت که فریا از همگان(مارها،بیماری ها،سم ها ...)سوگند گرفت که به فرزندش آسیب نرسانند یا در آسیب رساندن به او نقشی نداشته باشند.به این ترتیب ایزدان برای تفریح بالدر بیچاره را مقابل تیر می گذاشتند و چون او رویین تن بود اتفاقی برای آن نمی افتاد تا اینکه لوکی با نیرنگ متوجه شد که تنها گیاهی کوچک است که سوگند یاد نکرده و از آن تیری ساخت و با حقه و نیرنگ برادر کور بالدر را گول زد تا با راهنمایی او در تفریح ایزدان شرکت کند،به این ترتیب بالدر توسط لوکی کشته شد.
میمیر دایی اودین و نگهبان چشمه خرد در یوتنهایم(یکی از 9 دنیا).غولی است که ریشه آن احتمالن به قبلیع ایزیر تعلق داشت.اعضای قبلیه ایسیر سر اورا بریده اند اما او هم چنان زنده است و سر آن از چاه خرد همچنان مراقبت می کند.اودین بخشی از دانش و آگاهی خورد را با دادن چشمش به چشمه ی میمر و نوشیدن از آن بدست آورده است.
هِل دختر لوکی که توسط اودین به جهان زیرین فرستاده می شود حاکم دنیای مردگان است و بر افرادی که از پیری یا خارج از جنگ می میرند حکمرانی می کند.چهره ی او نیمه زنده ونیمه مرده است؛تخت خواب هل بستر بیماری،خنجرش قحطی و تخت حکومتش مرگ نام دارند.هل در آینده پادشاهی هر نه جهان را بدست خواهد آورد و در رگناراک نقشی خواهد داشت.
تیر خدای جنگ اساطیر شمال است،آمده است که او فرزند اودین و فریگ است.او یکی از شجاع ترین خدایان ایزیر است.شاید جالب باشد بدانید نام Tuesdayکه یکی از روز های هفته است(سه شنبه)از نام او برگرفته شده است.او در میدان های جنگ رهبر و پیشوایی بزرگ است و در مبارزه مهارت بسیاری دارد.نیزه ی وی نماد عدالت است . در نبرد نهایی راگناراک وی سگ نگهبان هل هایم را خوهد کشت و خود از شدت جراحت نبرد از دنیا می رود.وی یک دست خود را به خاطر کلک اودین برای اسیر کردن فنیریر از دست می دهد،وی زمانی که فنیریر کوچک بود با او دوستانه رفتار می کرد.
در قسمت بعد به دیگر ایزدان خواهیم پرداخت ...
در پایان نظر شما راجب به اساطیر نورس و ایزدان معرفی شده چیست؟
به نظر شما در قسمت بعدی God of Warشاهد کدام ایزدان خواهیم بود؟