تقریبا دو ماه تا کنکور فاصله دارم ، خسته ام
تمرکز کردن برام سخت شده ،از درس و کتاب متنفر شدم. اطمینان به هیچ چیزی ندارم و نمیتونم اوضاعم پیش بینی کنم و تنها انگیزه و دلخوشیم لیست بلندی که برای تابستون دارم نمیدونم به اون همه کار میتونم برسم یا نه ولی ترجیح میدم یه تابستون شلوغ داشته باشم تا سختی و تلخی این یه سال پشت کنکور موندن و سه سال توی خونه نشستن از بین ببره
توی همین خیالات که به سر میبرم یاد اتفاقات اخیر و حس ناامنی که دارم و... میوفتم و باز مه غلیظی از احساسات تاریک و سرد در درونم میشینه و باعث میشه راه رو گم کنم و سردگم تر از قبل حرکت کنم
امیدوارم این دوران راحت تر بگذره