همیشه ی عمر کم سن ترین فرد جمع بودم... تو تمامی مقاطع تحصیلی... تو جمع دوستان... اصلا همه جا... سن تقویمی و سن اجتماعی م همخوانی نداره... جالب تر اینکه فیزیولوژی بدنم هم از سن اجتماعی پیروی میکنه! همیشه درشت هیکل ترین فرد تو همدوره ای های خودم بودم و این موضوع باعث نوعی اقتدار من میشد!
اما اکثر اوقات علیرغم این تفاوت سن تقویمی، باتوجه به سن رشد یافته اجتماعی و جسم بزرگ، کوچیک بودن من به چشم نمی اومد... اصلا به چشم نمی اومد... وقتی هم بقیه به طریقی میفهمیدن معمولا باور نمیکردن که من ازشون کوچیک ترم!
میرسیم به زمان حال؛ الان من با همکلاسی هام میانگین 10 - 12 سال اختلاف سنی دارم. اما تا چند روز پیش اصلا نه من و نه بقیه حواسشون به این موضوع نبود... تا اینکه شروع کردم به تعریف یه خاطره...
گفتم "خیلی وقت پیش" من یه بار اینجا اومده بودم و ادامه ماجرا... دوستام برگشتن گفتن یعنی کِی؟!
گفتم 5 - 6 سال پیش...!!!
چهره حضار در هم کشیده شد، اخم، تعجب و یا پوکر فیس در وجود دوستان حاکم شد...
گفتم چی شده مگه؟
گفتن خیلی وقت پیش یعنی 15 - 16 سال پیش... نه 5 - 6 سال...!!!
برای من به شخصه جالب بود... خیلی وقت پیش من با خیلی وقت پیش اونا فرق میکرد...