سینا·۱۷ روز پیشمیری شهر؟ ؛ قسمت سهترم اول دکتری شروع شد. پلی لیستم مملو از ترانه ها و تصانیف دستگاهی و برخی ترانه های قدیمی مربوط به دهه 40 و 50 بود. ترانه های انگلیسی همچنا…
سینا·۲۴ روز پیشخُمِ مِی دیدم، خون در دل و پا در گل بود...باید توی چهارچوب های ارتباطی، درک متقابل باشه... تنها راه ما برای آسون کردن رنج هستی، درک متقابله... به ویژه اگه احساس عاطفی هم این وسط باش…
سینا·۱ ماه پیشمیری شهر؟ ؛ قسمت دوترم سه ارشد، برای اولین بار پادکست و درسگفتار وارد پلی لیست مسیر خونه تا دانشگاهم شد؛ پادکست های فلسفی و درسگفتارها... یه جور حس مفید بودن…
سینا·۱ ماه پیشما به بهار گِرِه خورده ایم...ما به بهار گِرِه خورده ایم از آن بهار که دیدمت، تا این بهار که با منی، فصل ها را بی بهار ورق زدم،چراکه بهار من توییتویی که در من جوانه میزن…
سینا·۲ ماه پیشمیری شهر؟ ؛ قسمت یکمیری شهر؟ این اصطلاح برای دانشجوهای دانشگاه ما خیلی آشنا بود... چون دانشگاه و خوابگاه چند کیلومتر خارج از شهر ه و تا شهر حدود 30 تا 40 دقیق…
سینادرنامـهای به تو که نمیخوانی·۲ ماه پیشبا این حجم از دلتنگی چه کنم...؟با این حجم از دلتنگی چه کنم؟با این حجم از خواستنت، خود را به خیال کدامین بادِ بی راه بسپارم...چرا هیچ مکثی به نگاه تو ختم نمی شود...لامروت،…
سینادرگمشده در نوشتن·۴ ماه پیشمرا که با تو شادم، پریشان مکن...عکسی از سالها پیش، زمانی که تو را ندیده بودم!آخرین روزهای پاییز 03 ، آخرین روزها از اولین پاییز عاشقانه منیادت هست؟بهار دیدمت، تابستان ما ش…
سینا·۴ ماه پیشاو مرا میفهمد...او مرا میفهمد، وقتی که حتی خودم، خودم را در نمی یابم...! ؛ما ریشه دواندیم، در یکایک لحظات در کنار خیابان های شهر زیر تمام ابرهابه راستی میت…
سینا·۵ ماه پیشلذت خرید من...در یکی از روزهای پاییزی، وقتی که بلک فرایدی نزدیک بود، تصمیم گرفتم که خریدی متفاوت و لذتبخش را تجربه کنم. به خاطر شلوغی بازارها و ترافیک س…
سینادرنامـهای به تو که نمیخوانی·۵ ماه پیشنامه ها و نشانی های تو...یادمه سالها پیش وقتی نامه های سیدعلی صالحی رو خوندم، پیش خودم گفتم که چقدر احساس نیازه که همچین نوشته هایی خلق بشه... اما حالا میدانم که با…