ویرگول
ورودثبت نام
سینا
سیناpoet
سینا
سینا
خواندن ۱ دقیقه·۱۰ ماه پیش

میری شهر؟ ؛ قسمت یک

میری شهر؟

این اصطلاح برای دانشجوهای دانشگاه ما خیلی آشنا بود... چون دانشگاه و خوابگاه چند کیلومتر خارج از شهر ه و تا شهر حدود 30 تا 40 دقیقه راهه... خرید سیگار، برخی مایحتاج اولیه، خوراکی و... همه نیاز به شهر رفتن بود، هرچند دانشگاه و خوابگاه هم بوفه داشت، اما محصولات چرت و پرتی را برای فروش عرضه میکرد...

فارغ از این، برای گردش و هوا خوری نیاز به عبور از دیوار دانشگاه و گذر به شهر بود...

سالهای کارشناسی، یکی از مشکلات من در ترم اول، سر رفتن حوصله در فاصله دانشگاه و شهر بود... به قدری که طاقت من را تنگ کرده بود... بعد از ترم اول، با موسیقی و هنذفری انس بیشتری گرفتم و این فاصله را با موسیقی پر کردم... بعد از چند ترم، از موسیقی خسته شدم و در مسیر کتاب خواندم، روزها مطالعه میکردم و شب ها مجدد برنامه موسیقی... شکرخدا... میگذروندیم... تا اینکه کرونا اومد و کلاسا مجازی شد... دیگه فاصله ای از شهر تا دانشگاه وجود نداشت... گذشت و گذشت، ارشد قبول شدم و کرونا تموم شد و دوباره این فاصله را حس کردم... اما اینبار خودم با ماشین شخصی تردد میکردم و شرایط فرق میکرد... از طرفی سرعت ماشین من از اتوبوس های دانشگاه بیشتر بود؛ از طرف دیگه نمیشد مطالعه کرد، چون خب من پشت فرمون بودم... دوباره پناه آوردم به موسیقی... پلی لیستم تا حدی عوض شده بود... این طبیعی بود، طی اون سالها هم بارها پلی لیستم عوض میشد... یه ترم همینجوری گذشت...

۱۷
۵
سینا
سینا
poet
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید