شکست مدیریت محصول: کتاب Cracking Pm career بخش دوم
اگر بخوام سخت ترین کار روزانمو بگم دقیقا همون اول صبح هست! همون موقع که تیم دور هم جمع شدیم و قراره بگم امروز چه کاری انجام میدم! اشتباه نکنین، البته کلا اشتباه هم میشه کاریش نمیشه کرد و خیلی توضیح نمیشه داد که شما به عنوان مدیر محصول به معنای واقعی کلمه از صبح تا آخر وقت کار محصولی انجام میدین و این تنها تسک شماست، اما اگر کسی از شما توضیح بیشتر خواست این مقاله را براش ارسال کنین.
روز به روز کارهای مدیر محصول در چرخه محصول سپری می شود. توسعه مدرن محصولات دیجیتال دیگر یک ساختار خطی را دنبال نمی کند. اما برای بیان مفیدتر از فازهای کاری میتوان استفاده کرد. در واقعیت این فاز ها با هم هم پوشانی دارند، خارج از نظم و در یک چرخه تکرار شوند اتفاق می افتند.
چرخه عمر محصول از فاز های شکل زیر تشکیل می شود:
یک مدیر محصول معمولا به طور مداوم در دو فاز در یک زمان قرار می گیرد، نزدیک به کاوش و نزدیک به تحویل! در این حالت زمانی که مهندسان به تحویل یک بخشی نزدیک می شوند اطمیان دارند که کار بعدی چیست!
فقط یک جا یادداشت کنید که تعیین فرضیات و ایجاد و اعتبار سنجی فرضیات در همه فاز ها اتفاق می افتد.
فرضیات کلیدی روی مشکلات، نیازهای مشتری و سایز بازار در مرحله اول و تئوری ها روی راه کارها، قابلیت اجرا، قابلیت دسترسی و برنامه های انتشار متمرکز می شود .
تصور کنیدVP شرکت در راهرو جلوی شما را میگیره و درخواست داره خروجی پی دی اف به محصول اضافه بشه. این یه ایده مستقیم هست و شما با جدیت میرید برای اجرا و بدون باگ بعد از چند هفته و با همه چالش ها این عملکرد به محصول اضافه میشه. اما در بازبینی محصول شما بجای پیروزی، احساس شکست دارید و مورد سرزنش قرار می گیرید! کجای کار رو اشتباه رفتید؟ شما مرحله کاوش را رها کردید و راه کار مستقیم ارائه شده را پیاده کردید. راه درست این بود که عمیق تر بشید و تلاش کنید نیاز اصلی خوابیده در زیر این راه حل را پیدا کنید.
به فرایندی که شما متوجه شوید سراغ چه مشکلی باید رفت، مرحله کاوش گفته می شود. شما ایده را گرفته و به گسترش نیازهای مشتری، مشکلات و هدف ها می پردازید.
شما به دنبال مشکلاتی می گردید که به اندازه کافی بزرگ باشند و ارزش حل کردن داشته باشند و همچنین به قدر کافی امکان پذیر باشد که تیم شما به موفقیت برسد. بسیاری از شکست ها به دلیل تمرکز روی مشکل اشتباهی رخ می دهد.
کارهایی که باید در فاز کاوش انجام دهید:
بدون این فاز ایده فقط یک آرزوست...
تصور کنین که زمان بسیار خوبی در بخش کاوش صرف کردید و موفق شدید نیاز مشتری را به خوبی استخراج و کل تیم را هم با مشتری همراه کنید. همه تیم احساس خوبی نسبت به مشکل مشتری پیدا کردند. کار را شروع می کنید و تیم طراحی بعد از 6 ماه برای شما راهکار زیبایی آورده که هیچ یک از دغدغه های مشتری را پاسخ نداده! مشکل چیه؟
مشکل عدم سپری کردن فاز تعریف است.شما روی محدوده مشکل و همین طور تعریف موفقیت صحبتی انجام نداده اید. شاید شما بخواهید فقط بخش کوچکی را در انتشار اول حل کنید اما طراحان وقت زیادی را برای حل همه مسئله گذاشته اند.
مرحله تعریف زمانی است که شما فضای مشکل را به یک بخش خاص و قابل اجرا محدود کرده و آن را قاب میکنید تا برای تیم آماده باشد. ممکن است در این مرحله فرضیه ای برای راه حل داشته باشید، اما این فقط یک تصویر است، نه چیزی که به آن متعهد هستید. در طول این مرحله، شما نتایجی را که دنبال میکنید شکل میدهید و تصویر بزرگ را ترسیم میکنید تا تیم شما متوجه شود که این پروژه در کجا قرار میگیرد.
وظایف رایج در مرحله تعریف عبارتند از:
در این مرحله هست که تیم مجوز کار را می گیرد و افراد به تیم متصل می شوند.
باز هم تصور کنین که شما قصد دارید یک مسئله مانند دریافت عکس کاربر در فرایند ثبت نام را که از اتفاق هم خوب تعریف کردید به مرحله اجرا ببرید. تیم طراحی به سرعت طرح اولیه ای از راهکار را پیاده کرده و به نظر خوب هست. شما کار را ادامه داده و با تیم فنی توسعه را شروع می کنید. اما مشکل! کاربران می آیند و به علت گیج شدن تعداد زیادی پیام به پشتیبانی ارسال شده. شما تازه متوجه شدید که باید رویکرد دیگه ای اتخاذ می کردید! به نظرتون کجای کار اشتباه بوده؟
شما راه کارهای مختلف را در نظر نگرفته و تست کاغذی نمونه اولیه را طی فاز طراحی انجام نداده اید.
فاز طراحی فقط تبدیل ایده به تصویر نیست. در این مرحله تفکر وسیع پیرامون موضوع و اعتبار سنجی ایده ها با افراد واقعی جزئی از کار است. تجربه کاربر شامل ماکت ها، نمونه های اولیه بصری و راه حل های فنی مانند اسناد طراحی و نمونه های اولیه فنی هم می شود.
کارهایی که در فاز طراحی باید انجام دهید به شرح زیر است:
فاز طراحی معمولا قبل از مرحله توسعه است اما در پروژه های بزرگ یک همپوشانی وجود دارد. یعنی زمانی که توسعه دهندگان مشغول توسعه یک قسمت از راهکار هستند طراحان روی بخش دیگر مشغول به کار هستند. گاهی هم کار بین این دو تیم دست به دست می شود که دقیق مشخص شود باید چگونه باشد و چه رفتاری داشته باشد.
حالا ایده را به یک کد قابل اجرا تبدیل می کنید.مسئولیت های مدیریت پروژه در این مرحله با توجه به توافقات بر دوش شما یعنی مدیر محصول و یا رهبر فنی تیم هست. مدیر محصول باید تلاش کنه همه را در مسیر نگه داره.
کارهایی که باید در مرحله توسعه در نظر گرفت شود:
هر چه شما نسبت به تیم پاسخگو تر باشید تیم هم سریع تر می تواند محصول را آماده کند.
زمان تحویل راهکار به کاربر همینجاست. بسیاری از راه کارها به سرعت، بدون هیچ طرفداری بی سر وصدا در محصول به کار خودشون ادامه میدن در حالی که برخی دیگه به صورت کامل به کمپین تبلیغاتی بازار رفتن.
شما نمی خواهید که محصول پر اشکال و با سرویس های پایین را در روز انتشار داشته باشید. شما قصد ندارید تیم فروش و پشتیبانی را با انبوهی از پیام های کاربر و سوالاتی که جوابش را نمی دانند شوکه کنید.
لیست کار های که برای اجتناب از موارد بیان شده در فاز تحویل باید انجام دهید:
مرحله تحویل نیازمند هماهنگی های زیاد و فعالیت هایی است که ریسک را کم کند. یک تحویل و انتشار موفق شامل یک همکاری بین محصول، زیرساخت، بازاریابی، عملیات و چندی دیگر از تیم ها است.
برای دسترسی به چک لیست انتشار در این مرحله خوبه به مقاله چک لیست انتشار محصول دیجیتال! همه کارهایی که قبل از خرید کیک باید انجام داد! سر بزنید.
خلبان های جنگی بعد از هر پرواز گزارشی از آنچه اتفاق افتاد می دهند که به آن DEBRIEF می گویند.در چرخه محصول هم پس از آنکه 5 فاز از آن طی شد در مرحله 6 گزارش مختصری از آنچه در هر مرحله اتفاق افتاد تهیه می شود تا متوجه شویم کار چطور پیش رفت و از آنها چه آموخته هایی را کسب کرده ایم. اغلب بینش های حاصل از این مرحله شروع کننده دور بعدی چرخه است.
کارهای مرحله شرح ماموقع به شرح زیر است:
اما کارهای مدیر محصول بعد از این 6 فاز تمام نشده هنوز هم ادامه داره که به طور خلاصه موارد زیر از جمله این کار هاست:
آنچه در مقاله بعد خواهید خواند: تکنیک من جدید هستم، حتی برای شما که سینیور هستید! 90 روز اول حضور در هر شرکت با هر درجه شغلی.