چند وقت است که از جینسینگ زیاد شنیده میشود و مرتب تبلیغ میشود که علان است و بهمان است و فلان و چنان کس از آن استفاده کردهاند و خرمان و درمان شدهاند. کنجکاوی شکوفه داد و بر آن شدم که مقالات علمی در این زمینه بررسی کنم و نتیجه را سمع نظر شما برسانم.
این اولین مقاله است، این مقاله مهری فراتر از تایید بر حرفهایی که شنیده بودم گذاشت و بیان کرد که واقع جینسینگ مفید است و اینکه چه اندازه مفید است تا کنون شناخته شده نیست، امای برخی از آنها و برخی دلایل در اینجا آورده شده است.
قبل از اینکه شروع به گوش کردن بکنید بدانید که این مقاله تنها به جنبههای مثبت جیسینگ پرداخته است. مقالههای دیگری هستند که ضررهای جیسینگ را بیان کردهاند. برای مثال این مقاله، آمده جیسینگ را کوبیده است و گفته که بسیاری از خواصی برای جیسینگ بیان میشود ثابت نشده است به علاوه عوارض جانبی دارد که اثبات شده است است و چنان گفته که:
اگرچه برخی از مطالعات نشان می دهد که جینسینگ زمان یادگیری و خستگی را کاهش می دهد، سازگاری با استرس را بهبود می بخشد، رفتار پرخاشگرانه را کاهش می دهد و ممکن است در تثبیت خواب شرکت کند، فعالیت واقعی آن به طور قطعی بیان نشده است. از سوی دیگر، عوارض جانبی متعددی مانند عصبی بودن، اضطراب آشکار، بی خوابی، فشار خون بالا، سردرد، اسهال، استفراغ و اپیستاکسی شرح داده شده است. عوارض جانبی جدی تری مانند خونریزی واژینال، ماستالژی، آرتریت مغزی، و سندرم استیونز جانسون نیز گزارش شده است. با توجه به تداخلات، جینسینگ ممکن است زمان خونریزی را در بیمارانی که وارفارین مصرف میکنند تغییر دهد و بر سطح دیگوکسین و گلوکز تأثیر بگذارد و همچنین اثرات برخی داروها مانند کورتیکواستروئیدها و استروژنها و همچنین برخی از داروهای روانپزشکی پرمصرف مانند هالوپریدول و MAOIs را افزایش دهد). مشخص نیست که آیا جینسینگ با سیستم آنزیمی P450 تعامل دارد یا خیر .
و اینها یعنی اینکه جیسینگ صد در صد فایده دارد، اما در مصرف آن محتاط باشید وابسته به خودتان هر چند روز یکبار یک بار یک گرم تا پنج گرم جیسینگ مصرف کنید. بدانید که زیادهروی در این گیاه اصلا خوب نیست. فکر کنم حسابی مقاله بالا شما را ترساند، حالا بیایید گوش فرا دهیم به مقاله پایین که جز خوبی جیسینگ چیزی از لبش بیرون نیامده است:
از هزاران سال پیش در میان مردمان کره این شایعه وجود داشت که خوردن ریشه جینسینگ موجب افزایش عمر میشود کم کم این شایعه به کشورهای مجاور آن از جمله چین نیز رسید و پزشکان آن زمان در کتابهای درسیشان به بررسی ریشه این گیاه پرداختند و در چندین کتاب افسانهای چین از ریشه جینسینگ سخن به میان آمده است.
در قرن هجدهم میلادی دنیای غرب با این گیاه افسانهای آشنا شد و مطالعات فراوانی در این زمینه انجام داد. از جمله مطالعات در این زمینه که اخیرا طرفدار فراوان پیدا کرده است، بررسی فارماکولوژی جینسینگ با اسفاده از تکنیکهای بیوشیمیایی و بیولوژیکی مولکوکی است. اثرات فارماکولوژی جینسینگ در سیستم عصب مرکزی، سیستم قلبی عروقی، غدد درون ریز و سیستم ایمنی توسط مطالعات بسیاری اثبات شده است، اما این تمام ماجرا نیست، جینسینگ و ترکیبات آن دارای فعالیت ضد سرطانی، ضد استرس و آنتی اکسیدانی هستند. شواهد و مطالعات فراوان روی این گیاه با بسیاری از اجزای فعالش نشان داده است که جینسینگ اثرات مفیدی دارد.
تا حالا هفت گونه اصلی جینسینگ در مناطق مختلف دنیا از جمله آسای شرقی، آسیای مرکزی و آمریکای شمالی یافت شده است. اکثر مطالعات انجام شده بر روی سه گونه رایج به نامهای Panax ginseng (جینسنگ آسیایی)، Panax quinquefolius (جین سینگ آمریکایی)، و Panax japonicus (جین سینگ ژاپنی) هستند.
ترکیبات فعال موجود در اکثر گونههای جینسینگ شامل جین سنوزیدها، پلی ساکاریدها، پپتیدها، الکلهای پلی استیلنیک و اسیدهای چرب می باشد. تنوع گسترده ای (2-20٪) در محتوای جینسوزید گونههای مختلف جینسنگ وجود دارد. علاوه بر این، تفاوتهای فارماکولوژیک در یک گونه منفرد که در دو مکان مختلف کشت شدهاند گزارش شده است. به عنوان مثال، قدرت عصاره های Panax quinquefolius، کشت شده در ایالات متحده، برای تعدیل فعالیت عصبی به طور قابل توجهی بالاتر از همان گونه های کشت شده در چین است [4].
بیشتر اعمال دارویی جینسینگ به جین سنوزیدها نسبت داده می شود. در ریشه جینسینگ بیش از بیست جین سنوزید مجزا وجود دارد و ساختارهای جدید به ویژه از Panax quinquefolius و Panax japonicus همچنان گزارش می شود، شکل 1 ساختار برخی از جین سنوزیدها را نشان می دهد. از آنجایی که اثرات قلبی عروقی جینسینگ به خوبی ثبت شده است، در اینجا مورد بحث قرار نخواهند گرفت.
جینسینگ هم اثرات محرک و هم بازدارنده بر سیستم عصب مرکزی دارد و ممکن است انتقال عصبی را تعدیل کند. جین سنوزیدهای Rb1 و Rg1 نقش عمده ای در این اثرات دارند.
نتایج چندین مطالعه حیوانی نشان می دهد که Rb1 [10]، Rg1 [11] و Re [12] از نقص حافظه ناشی از اسکوپولامین جلوگیری می کنند. سیستمهای کولینرژیک مرکزی در میانجی فرآیندهای یادگیری و حافظه نقش دارند. نشان داده شده است که Rb1 جذب کولین را در انتهای عصب کولینرژیک مرکزی افزایش می دهد، و آزادسازی استیل کولین را از برش های هیپوکامپ تسهیل می کند. به نظر می رسد هر دو Rb1 و Rg1 با افزایش فعالیت کولینرژیک، فراموشی ناشی از اسکوپولامین را تا حدی معکوس می کنند. نتایج حاصل از این تحقیقات نشان می دهد که جین سنوزیدها ممکن است یادگیری و حافظه را تسهیل کنند و قادر به تقویت رشد عصبی هستند.
جین سنوزیدها همچنین ممکن است دارای توانایی محافظت از نورون ها از آسیب ایسکمیک باشند. نشان داده شده است که Rb1 نورون های هیپوکامپ را از آسیب ایسکمیک کشنده نجات میدهد و مرگ نورونها را در اثر ایسکمی گذرا پیش مغزی به تاخیر می اندازد. در مطالعه دیگری نشان داده شد که Rg1 سیالیت غشای سلولهای قشر مغز موشهای 27 ماهه را افزایش میدهد . Rb1 سیالیت غشاهای سیناپتوزومی آسیب دیده توسط FeSO4-cysteine را افزایش داد . هر دو Rb1 و Rg1 سطح [Ca2+]i هیپوکامپ که در موشهای مسن افزایش یافته بود به طور قابل توجهی کاهش دادند .
نتایج مطالعات آزمایشگاهی نشان می دهد که جین سنوزیدها ممکن است انتقال عصبی را با کاهش در دسترس بودن انتقال دهندههای عصبی تعدیل کنند. تسانگ و همکاران نشان دادند که عصاره جینسینگ به طور وابسته به غلظت جذب GABA†، گلوتامات، دوپامین، نورآدرنالین و سروتونین در سیناپتوزوم های مغز موش صحرایی مهار میکند. جین سنوزیدها برای اتصال به گیرنده های گاباآ و گاباب با آگونیستها رقابت می کنند . یوان و همکاران نشان دادند که عصاره Panax quinquefolius با پیوند لیگاند گیرندههای GABAA در نورونهای ساقه مغز تعامل دارد، که نشان میدهد تنظیم انتقال عصبی GABAergic ممکن است یک عمل مهم جینسنگ باشد.
یک مطالعه in vivo که اثرات جین سنوزیدها را بر خواب ناشی از دارو بررسی کرد، نشان داد که مخلوطی از Rb1، Rb2، و Rc زمان خواب هگزوباربیتال را در موشها طولانیتر میکند و فعالیت اکتشافی که نشاندهنده اثر افسردگی سیستم عصب مرکزی است را کاهش میدهد. مطالعات دیگر نشان داد که جینسینگ ممکن است برخی از اثرات نامطلوب مورفین را بهبود بخشد. موش هایی که به مورفین حساس شده بودند، عملکرد بیش از حد دوپامینرژیک داشتند. کیم و همکاران نشان دادند که ساپونین تام جینسینگ از ایجاد حساسیت فوق العاده گیرنده دوپامین ناشی از تجویز مزمن مورفین جلوگیری می کند. جین سنوزیدها همچنین ممکن است دارای خواص ضد درد باشند. نشان داده شد که عصاره کل جینسنگ و Rf کانال های Ca2+ را در نورون های حسی اولیه به همان میزان مواد افیونی مهار می کنند . علاوه بر این، پیش درمانی موشها با جین سنوزیدها، رفتارهای درد ناشی از ماده P را مهار کرد .
نشان داده شده است که جین سنوزیدها در شرایط آزمایشگاهی از طریق مکانیسمهای مختلف اثرات ضد سرطانی دارند. چندین جین بازدارنده رشد سلول تومور و آپوپتوزینوزیدها اثرات سیتوتوکسیک و بازدارنده رشد مستقیمی را علیه سلولهای تومور نشان میدهند.
جینسنوزید Rh2 رشد را مهار کرد و ملانوژنز را تحریک کرد و پیشرفت چرخه سلولی را در مرحله G1 در سلول های ملانوما B16-BL6 متوقف کرد. در ارتباط با بازداشت G1، سرکوب فعالیت کیناز-2 وابسته به سیکلین وجود داشت. پس از تجویز خوراکی، جین سنوزیدهای Rb1، Rb2 و Rc توسط باکتری های روده به یک جین سنوزید تغییر یافته به نام M1 33، 34 متابولیزه می شوند. Wakabayashi et al گزارش دادند که M1 از تکثیر سلول های ملانوم موش B16-BL6 جلوگیری می کند و در غلظت بالاتر با تنظیم پروتئین های مرتبط با آپوپتوز باعث مرگ سلولی در عرض 24 ساعت می شود.
گزارش شده است که تجویز خوراکی و تزریق زیر جلدی Rh2 رشد سلولهای تخمدان انسانی پیوند شده به موشهای برهنه را مهار میکند و زمان بقای موشها را بهطور قابلتوجهی طولانی میکند . تجویز داخل وریدی یا خوراکی Rg3 منجر به کاهش متاستاز ریه سلول های ملانوما B16-BL6 شد . چندین مطالعه که از مدلهای ضدسرطانزایی میانمدت و بلندمدت در موشها استفاده کردند، نشان دادند که عصارههای جینسینگ در موشهایی که در معرض مواد سرطانزای شیمیایی قرار داشتند، اثر مهاری تومور دارد. سرطان ریه، نشان می دهد که جینسینگ ممکن است اثر ضد سرطانی غیر اختصاصی ارگانی داشته باشد . به نظر میرسد یک مطالعه بالینی کنترل شده در مقیاس بزرگ برای تایید این نتیجه مورد نیاز است.
تبادل کروماتید خواهر به عنوان یک شاخص حساس آسیب DNA در نظر گرفته می شود و به طور قابل توجهی با فعالیت های جهش زا بسیاری از مواد شیمیایی مرتبط است . Rh2 به طور قابلتوجهی هم تبادل کروماتید خواهری را در لنفوسیتهای انسانی در ابتدا و هم باعث سرکوب کرد . علاوه بر این، جینسینگ ممکن است فعالیت تصحیح DNA پلیمراز یوکاریوتی را افزایش دهد. چو و همکاران نشان دادند که عصاره کل جینسنگ هر دو فعالیت پلیمراز و اگزونوکلئاز DNA پلیمراز δ را فعال می کند.
مطالعات آزمایشگاهی نشان داد که Rh2 و Rh3 احتمالاً با تعدیل ایزوفرمهای PKC باعث تمایز سلولهای لوسمی پرومیلوسیتیک HL-60 به گرانولوسیتها میشوند. همچنین نشان داده شده است که عصاره کل جینسینگ باعث تمایز سلول های کبدی موریس کشت شده می شود. علاوه بر این، موچیزوکی و همکاران. [30] نشان داد که Rg3 به طور قابل توجهی از چسبندگی و تهاجم سلول های B16-BL6 به غشاهای پایه بازسازی شده جلوگیری می کند و متاستاز ریوی را مهار می کند.
به طور کلی، فعالیت های تعدیل کننده ایمنی و ضد سرطانی جین سنوزیدها با هم مورد بحث قرار می گیرند. با این حال، تحقیقات کمی این دو رویداد را به عنوان مراحل متوالی مشاهده کرده اند. یون و همکاران [44] فعالیت سلول های NK و بروز آدنوم ریه را در موش های تحت درمان با اورتان یا بنزوپیرن دنبال کردند. در موش هایی که جینسینگ مصرف کردند، فعالیت NK به مدت 4 تا 24 هفته کاهش یافت و سپس به سطوح کنترل بازگشت. همزمان، در حیوانات تحت درمان با جینسینگ، بروز آدنوم ریه کمتر گزارش شد. کیم و همکاران [45] چندین مؤلفه سیستم ایمنی را در موش هایی که به طور مزمن در معرض سیکلوفسفامید قرار داشتند، ارزیابی کردند. این مطالعه همچنین نشان داد که جینسینگ دارای برخی از خواص تعدیل کننده ایمنی است که در درجه اول با فعالیت سلول های NK مرتبط است.
جین سنوزید Rg1 نشان داده شد که هم پاسخ های ایمنی هومورال و هم با واسطه سلولی را افزایش می دهد. کنارووا و همکاران [46] گزارش کردند که سلول های طحال بازیابی شده از موش های تحت درمان با جین سنوزید که گلبول های قرمز گوسفند به عنوان آنتی ژن تزریق شده بودند، پاسخ پلاک سازی و تیتر آنتی بادی هماگلوتینه کننده به طور قابل توجهی بالاتری نشان دادند. علاوه بر این، Rg1 تعداد سلولهای کمکی T، لنفوسیتهای T و سلولهای NK را افزایش داد.
همانطور که در بالا توضیح داده شد، عصاره های جینسینگ و چندین جین سنوزید نشان داده اند که دارای برخی از اثرات ضد سرطان و تعدیل کننده ایمنی هستند. جالب است که ببینیم آیا اثربخشی آنها را می توان در مطالعات بالینی دوسوکور، تصادفی و کنترل شده با دارونما مشاهده کرد.
جینسینگ حاوی بیش از بیست جین سنوزید است و نشان داده شده است که جین سنوزیدهای منفرد اثرات متعددی را در یک بافت ایجاد می کنند. بنابراین، جای تعجب نیست که فعالیت کلی این گیاه پیچیده است.
جین سنوزیدها (به جز Ro) متعلق به خانواده ای از استروئیدها به نام ساپونین های استروئیدی 28، 31، 48 هستند. آنها تحت طبقه بندی های قبلی 49، 50، ساپونین های جین سنوزید، ساپونین های تری ترپنوئید، یا مشتقات دامماران نامیده می شوند. ، با یک زنجیره جانبی اصلاح شده در C-20 [51]. هورمونهای استروئیدی کلاسیک دارای یک زنجیره جانبی کوتاه (پروژسترون، کورتیزول و آلدوسترون) یا بدون زنجیره جانبی (استرادیول و تستوسترون) هستند 48، 52. جین سنوزیدها (به عنوان مثال، Rb1، Rb2، Rc، و Rd) معمولاً دارای یک بقایای قند متصل به همان محل 2، 51 هستند. بخش های قند با هیدرولیز اسید در طول استخراج، یا توسط گلیکوزیدازهای درون زا برای ایجاد آگلیکون 2، 48، شکسته می شوند. 51. ساپونین های استروئیدی که دارای ویژگی های ساختاری مشترک با هورمون های استروئیدی هستند، در سنتز صنعتی پروژسترون و پرگنانولون استفاده شده است [48].
استروئیدها دارای فعالیت های فیزیولوژیکی متعددی هستند که تا حدی به دلیل ماهیت اسکلت استروئیدی است. اتصالات ترانس حلقوی اسکلت به گروههای جانشینی که با گیرندهها تعامل دارند، اجازه میدهد تا در جهتهای استریوشیمیایی صلب قرار بگیرند [48]. علاوه بر این، اسکلت استروئیدی کل مولکول را با ساختار مطلوبی میبخشد تا مثلاً اجازه ورود به غشاها را بدهد [53]. کار اخیر نشان داد که Rg1 یک لیگاند عملکردی گیرنده گلوکوکورتیکوئید هسته ای 54، 55 است.
همانطور که در شکل 1 نشان داده شده است، جین سنوزیدها تنوع ساختاری قابل توجهی را نشان می دهند. آنها از نظر نوع قطعات قند، تعداد آنها و محل اتصال آنها با یکدیگر تفاوت دارند. برخی از قطعات قند موجود عبارتند از گلوکز، مالتوز، فروکتوز و ساکاروز. آنها به C-3، C-6 یا C-20 متصل می شوند. نشان داده شده است که محل اتصال قند بر فعالیت بیولوژیکی تأثیر می گذارد. Rh1 و Rh2 از نظر ساختاری مشابه هستند، به جز محل اتصال گروه β-d-glucopyranosyl. در Rh1 قند در C-6 و در Rh2 در C-3 است. جینسنوزید Rh2 رشد سلول های ملانوما B16-BL6 را کاهش داد و ملانوژنز و چسبندگی سلول به سلول را تحریک کرد. از سوی دیگر، Rh1 تأثیری بر رشد سلول و چسبندگی سلول به سلول نداشت، اما ملانوژنز را تحریک کرد [47]. به طور قابل توجهی، تنها Rh2 در بخش لیپیدی غشای سلولی ملانوما B16-BL6 گنجانیده شد.
جین سنوزیدها همچنین از نظر تعداد و محل اتصال گروه های هیدروکسیل متفاوت هستند. جایگزین های قطبی با گروه های سر فسفولیپید در حوزه آبدوست غشاء تعامل دارند. در نتیجه، جهت قرارگیری جین سنوزیدها در غشاها تحت تأثیر تعداد و محل گروههای OH قطبی است. نشان داده شد که تفاوت در تعداد گروه های OH بر فعالیت دارویی تأثیر می گذارد. جین سنوزید Rh2 و Rh3 تنها با حضور یک گروه OH در C-20 در Rh2 متفاوت است. اگرچه هم Rh2 و هم Rh3 تمایز سلولهای HL-60 لوسمی پرومیلوسیتیک را به گرانولوسیتهای مورفولوژیکی و عملکردی القا کردند، اما قدرت Rh2 بالاتر بود [31].
عامل دیگری که به تفاوت های ساختاری بین جین سنوزیدها کمک می کند، استریوشیمی در C-20 است. اکثر جین سنوزیدهایی که جدا شده اند به طور طبیعی به صورت مخلوط های انانتیومر وجود دارند 48، 56. از آنجایی که ماژول هایی که با آنها در سیستم های بیولوژیکی واکنش نشان می دهند از نظر نوری نیز فعال هستند، استریو ایزومرها از نظر عملکردی ترکیبات شیمیایی متفاوتی در نظر گرفته می شوند [57]. در نتیجه، آنها اغلب از نظر قدرت، فعالیت دارویی و مشخصات فارماکوکینتیک به طور قابل توجهی متفاوت هستند. جین سنوزید 20(S) و 20(R) Rg2 ترشح کاتکول آمین های برانگیخته استیل کولین را از سلول های کرومافین آدرنال گاو کشت شده مهار می کنند [58]. با این حال، ایزومر 20 (S) اثر بازدارندگی بیشتری نشان داد.
ترکیبات گانودرمیک اسید S ساپونین های استروئیدی هستند که ویژگی های ساختاری مشترکی با جین سنوزیدها دارند [59]. دوازده ترکیب اسید گانودرمیک S یا ایزومرهای استریو یا موقعیتی جفتی هستند و با نفوذ به غشای پلاکتی، فسفولیپاز C و A2 انسانی را با یکدیگر فعال می کنند [60]. در این راستا، استریوشیمی جایگزین به عنوان مهمترین ویژگی ساختاری یافت شد.
تغییرات ساختاری در روده پس از مصرف خوراکی نیز به تنوع کمک می کند. برخی از جین سنوزیدها، مانند Rb1 و Rg1، پس از مصرف جذب ضعیفی دارند [61]. Rb1 توسط فلور روده به ترکیب K هیدرولیز شد [34]. نشان داده شد که ترکیب K سمیت سلولی داروهای ضد نئوپلاستیک را افزایش می دهد [62] و باعث القای آپوپتوز در سلول های ملانوم B16-BL6 می شود [29].
جین سنوزیدها در طبیعت آمفیفیلیک هستند [۴۸] و توانایی وارد شدن به غشای پلاسمایی را دارند. این منجر به تغییراتی در سیالیت غشا می شود و در نتیجه بر عملکرد غشاء تأثیر می گذارد و پاسخ سلولی را برمی انگیزد. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد جین سنوزیدها به طور مستقیم با پروتئین های غشایی خاص تعامل دارند. علاوه بر این، مانند هورمونهای استروئیدی، مولکولهای سیگنالدهنده محلول در چربی هستند که میتوانند غشای پلاسمایی را طی کرده و اثرات ژنومی را آغاز کنند. شکل ۲ مکان های احتمالی عمل جین سنوزیدها را نشان می دهد که در زیر مورد بحث قرار گرفته است.
غشاهای سلولی ممکن است تحت شرایط تنش انحنای وجود داشته باشند، زیرا نزدیک به انتقال فاز شش ضلعی هستند [۶۳]. در نتیجه، خواص فیزیکوشیمیایی این غشاها به تغییرات در اجزای غشا و عوامل چربی دوست حساس است که ممکن است تنش انحنا را تعدیل کند [۶۴].
به طور فزاینده ای آشکار شده است که محیط لیپیدی پروتئین های غشایی، از جمله کانال های یونی، ناقل ها و گیرنده ها، نقش مهمی در عملکرد آنها ایفا می کند [53]. در غشاهای مصنوعی و بیولوژیکی، کلسترول، یک لیپید اصلی غشاء، به حوزه ها یا استخرهای ساختاری و جنبشی سازماندهی می شود [65]. تصور می شود که پروتئین های غشایی به طور انتخابی در حوزه های غنی از کلسترول (گیرنده Ach) یا در حوزه های فقیر کلسترول (Ca2+-ATPase سارکوپلاسمی) موضعی می شوند [65]. بنابراین، ویژگیهای بیوفیزیکی حوزههای مختلف، به جای چربی توده، ممکن است به طور انتخابی بر عملکرد پروتئین گذرنده تأثیر بگذارد و ویژگی را در سطح اثر تقلید کند.
جین سنوزیدها ممکن است با سرهای قطبی فسفولیپیدهای غشایی و β-OH کلسترول از طریق گروه های OHشان تعامل داشته باشند. علاوه بر این، ستون فقرات استروئیدی آبگریز آنها می تواند در داخل آبگریز لایه دوتایی قرار گیرد. هر دوی این اثرات ممکن است به تغییر محیط لیپیدی اطراف پروتئین های غشایی کمک کنند. کلسترول یک لیپید غشایی ذاتی است که دارای ستون فقرات استروئیدی و ماهیت آمفی پاتیک جین سنوزیدها است. غنی سازی کلسترول یک اثر بازدارنده بر روی بسیاری از ATPaseهای غشایی دارد [53]، و ممکن است مستقیماً با لیپیدهای مرزی ATPase تعامل داشته باشد و پیوندهای هیدروژنی بین مولکولی پروتئین را تغییر دهد [66]. در مقابل، جین سنوزید Rb1 نشان داده است که فعالیت Na+-K+-ATPase و Ca2+-Mg2+-ATPase را در نورون ها افزایش می دهد [19]. این امکان وجود دارد که برخی از جین سنوزیدها با کلسترول غشایی تداخل داشته باشند و آن را از محیط بلافصل ATPaseها جابجا کنند. از آنجایی که حذف کلسترول منجر به افزایش سیالیت غشاء می شود [67]، تغییرات ساختاری که ATPaseها در طول چرخه انتقال خود متحمل می شوند [68] ممکن است تسهیل شود.
اخیراً اثر غیر ژنومی استروئیدها به طور گسترده شناخته شده است. شواهدی برای این اثرات سریع در حال حاضر برای استروئیدهای همه کلاس ها در دسترس است [۶۹]. در بسیاری از این موارد، اثر استروئیدی در سطح غشا رخ می دهد و با ورود به سلول همراه نیست. مکانیسم های متعددی برای این اثرات پیشنهاد شده است، از جمله تغییرات در سیالیت غشاء و فعالیت هورمون های استروئیدی بر روی گیرنده های غشای پلاسما [۷۰]. جین سنوزیدها همچنین ممکن است با تغییر دینامیک غشاء و تعدیل فعالیت کانالهای یونی، گیرندههای متصل به غشاء و آنزیمها، ساختار پروتئین غشا را تغییر دهند. در نتیجه، یک جین سنوزید ممکن است قادر به تعامل با سیستم های چند گیرنده باشد.
اثرات جین سنوزید روی کانال های غشایی شباهت هایی به هورمون های استروئیدی از جمله پروژسترون، استروژن و متابولیت های ویتامین D نشان می دهد که هجوم سریع Ca2+ را در چندین بافت تعدیل می کند [70]. چندین جین سنوزید هجوم Ca2+ را از طریق کانال های Ca2+ دارای ولتاژ در سلول های کرومافین آدرنال مهار می کنند [31]. از پنج جین سنوزیدی که مورد آزمایش قرار گرفتند (Rb1، Re، Rf، Rg1، و Rc)، قدرت مهاری برای Rc بالاترین بود. تاچیکاوا و همکاران [71] نشان داد که در سلولهای کرومافین آدرنال گاوی، Rg2 هجوم Na+ را از طریق کانالهای کاتیونی دردار گیرنده نیکوتین مهار میکند، احتمالاً با اتصال به کانال Na+ که توسط گیرنده کار میکند. این احتمال وجود دارد که کاهش ترشح کاتکول آمین منجر به اثرات ضد استرسی Panax ginseng شود. جین سنوزیدها همچنین می توانند کانال های Na+ را در سلول های عصبی تنظیم کنند. با استفاده از تکنیکهای استاندارد پچ گیره، گروه ما اخیراً مشاهده کردند که عصارههای Panax quinquefolius باعث مهار نسبی کانالهای Na+ عصبی در طول حالتهای فعالسازی و غیرفعالسازی میشوند (دادههای منتشر نشده).
فعالیت جین سنوزید بر روی پمپ های غشایی به انتقال دهنده های یون محدود نمی شود. P-Glycoprotein یک پمپ ATPase غشایی است که به طور فعال ترکیبات سیتوتوکسیک را صادر می کند و به مقاومت چند دارویی ضد سرطان کمک می کند [72]. چندین جین سنوزید، از جمله 20(S)Rh2، عملکرد انتقال P-گلیکوپروتئین را مهار کرده و حساسیت به شیمی درمانی سرطان را در سلول های مقاوم افزایش می دهد [62].
چندین جین سنوزید (Rb1، Rb2، Rc، Re، Rf، و Rg1) [21] و عصاره کل جینسنگ [22] اتصال موسیمول آگونیست گاباآ را تعدیل کردند. عصاره جینسنگ و Rc میل اتصال باکلوفن آگونیست GABAB را کاهش دادند [21]. مانند جین سنوزیدها، ترکیبات استروئیدی انتقال عصبی GABAergic در مغز را تنظیم می کنند. چندین استروئید درون زا مانند پروژسترون، آندروسترون، نوروستروئیدها و متابولیت های آنها شار یون کلرید با واسطه گاباآ را تحریک می کنند [69].
عواملی که خواص فیزیکی دولایه فسفولیپیدی را تغییر می دهند، مانند سیالیت آن، می توانند فعالیت پروتئین های G متصل به غشاء را در غیاب گیرنده ها تعدیل کنند [73]. برخی از کانال های Ca2+ در نورون های حسی به گیرنده های جفت شده با پروتئین G مرتبط هستند [26]. Ginsenoside Rf با مهار کانالهای Ca2+ روی نورونهای حسی از طریق پروتئین G حساس به سم سیاه سرفه، ضد دردی ایجاد میکند [74]. با این حال، اینکه آیا Rf به گیرنده متصل می شود یا به طور مستقیم فعالیت پروتئین G را تعدیل می کند، مشخص نیست.
یک مولکول هدف که ممکن است اثرات ضد سرطانی جین سنوزید Rh2 را به حساب آورد، Cdk2 [32] است، یک آنزیم تنظیم کننده چرخه سلولی درون سلولی. مشخص نیست که آیا Rh2 مستقیماً فعالیت Cdk2 را مهار می کند یا خیر. با این حال، Cdk2 همچنین می تواند به طور غیرمستقیم از طریق آبشارهای سیگنالینگ تعدیل کننده که از غشای سلولی منشا می گیرند، سرکوب شود [75]. نشان داده شد که Rh2 در غشاها تا سطحی قابل مقایسه با استروئیدها ترکیب می شود [28]. این که Rh2 اجزای غشاء را هدف قرار می دهد نیز با توانایی آن در تغییر سیالیت غشاء، چسبندگی و ساختارهای قند سطح سلول نشان داده شد [28].
برخی از اثرات فارماکولوژیک جین سنوزیدها ممکن است با اتصال به گیرنده های هورمونی استروئیدی ایجاد شود. گیرنده های استروئیدی غشای عصبی و غیر عصبی هر دو گزارش شده اند و در بیشتر موارد استروئیدها با ویژگی و میل ترکیبی متوسط به گیرنده های غشایی متصل می شوند [۷۰]. اثرات افتراقی جین سنوزیدهای مختلف بر روی دولایه لیپیدی مخالف یک فعالیت غیر اختصاصی است. در عوض، این اثرات برهمکنش خاص بین جین سنوزید و پروتئین های غشایی خاص را نشان می دهد.
آنزیم های مرتبط با غشاء که به کرنش انحنای حساس هستند مانند PKC به اختلالات ساختار غشا بسیار پاسخ می دهند [76]. کار اخیر نشان داده است که هم افزایی دی اسیل گلیسرول و اسیدهای چرب در فعال کردن PKC به دلیل اثر هم افزایی این مولکول ها در القای کرنش انحنای در دو لایه است [64]. نشان داده شد که جین سنوزیدهای Rh2 و Rh3 با تعدیل فعالیت PKC باعث تمایز سلولهای HL-60 لوسمی پرومیلوسیتیک انسانی به گرانولوسیتهای مورفولوژیکی و عملکردی میشوند [31]. PKC ها به طور مستقیم تعدادی از پروتئین های داخل سلولی را فسفریله می کنند و عملکردهای مهم سلولی از جمله رشد سلولی و تمایز سلولی را تنظیم می کنند [77]. به طور تصادفی، با تمایز سلول های HL-60 توسط جین سنوزید Rh2، فعالیت PKC افزایش یافت [31]. ممکن است جین سنوزید Rh2 و Rh3 فعالیت PKC را با تغییر کرنش انحنای دولایه لیپیدی تعدیل کنند. توانایی جین سنوزیدها برای هدف قرار دادن مستقل چندین پروتئین متصل به غشای پلاسمایی ممکن است پاسخهای متنوعی را که میتوان برانگیخت به حساب آورد.
همانطور که قبلاً بحث شد، جین سنوزیدها به خانواده ای از استروئیدها تعلق دارند و ویژگی های ساختاری خود را به اشتراک می گذارند [48]. مانند استروئیدها، آنها می توانند آزادانه از غشای سلولی عبور کنند. علاوه بر این، حضور آنها در داخل سلول ها، به ویژه هسته [29] نشان داده شده است. بر اساس تئوری کلاسیک عملکرد هورمون استروئیدی، تصور میشود استروئیدها که به گیرندههای هستهای متصل میشوند، عمدتاً بر رونویسی mRNA و سنتز پروتئین بعدی تأثیر میگذارند [69]. پروتئینهای اتصالدهنده استروئیدی درون سلولی، اهداف جذابی برای جینسنوزیدها ارائه میکنند.
یک مطالعه اخیر اثرات بیولوژیکی ناشی از شباهت های ساختاری بین جین سنوزیدها و استروئیدها را نشان داد. لی و همکاران [54] نشان داد که Rg1 یک لیگاند کاربردی از GR است. در این راستا، اتصال دگزامتازون گلوکوکورتیکوئید مصنوعی به GR به طور رقابتی توسط Rg1 مهار شد، اگرچه میل ترکیبی Rg1 برای GR کمتر از دگزامتازون بود. GR اشغال شده از لیگاند، هنگامی که با توالی های DNA خاصی به نام GRE کمپلکس می شود، رونویسی ژن های هدف را تنظیم می کند [78]. پس از اتصال لیگاند، Rg1 پلاسمیدهای گزارشگر حاوی GRE را به روشی وابسته به غلظت فعال کرد. علاوه بر این، فعال سازی و مهار رشد سلول های FTO2B با واسطه GR توسط دگزامتازون و Rg1 توسط آنتاگونیست گلوکوکورتیکوئید خاص RU486 مهار شد. Rg1 بسیاری از ویژگی های دیگر یک گلوکوکورتیکوئید را نشان می دهد، مانند فعال سازی هم افزایی رونویسی ژن توسط AMP حلقوی و توانایی کاهش میزان GR در سلول ها [55].
پس از تجویز خوراکی، جینسنوزیدهای Rb1 و Rb2 توسط باکتریهای روده به ترکیب K، که به نام M1 نیز شناخته میشود، متابولیزه میشوند، که باعث آپوپتوز سلولهای تومور میشود [29]. نشان داده شد که ترکیب K دارای توزیع نوکلئوزومی است [29]. این، همراه با مشاهده افزایش تنظیم P27 بازدارنده CDK، و تنظیم پایین c-Myc و cyclin D1، نشان می دهد که اصلاح پروتئین های مرتبط با آپوپتوز توسط ترکیب K توسط تنظیم رونویسی القا می شود [29]. بررسی دیگری اتصال Rb2 به فاکتور رونویسی AP2 را نشان داد [79]. نشان داده شد که رویداد ژنومی بعدی القای ژن SOD1 (مس، روی-سوپراکسید دیسموتاز)، یک آنزیم کلیدی در متابولیسم رادیکالهای آزاد اکسیژن است.
این مقاله اثرات جین سنوزید که ممکن است در غشای سلولی و همچنین از طریق اتصال پروتئین داخل سلولی آغاز شود مورد بحث قرار داد. در نتیجه، جین سنوزیدها ممکن است از یک مدل عملکرد دوگانه پیروی کنند.
یکی از مسیرهای فعالیت جین سنوزید شامل اتصال به گیرنده های غشایی است که باعث ایجاد تغییرات در سیستم های انتقال الکترولیت و فعال شدن مسیرهای سیگنالینگ می شود. در این راستا، تفاوت در چربی دوستی بین جین سنوزیدها و محتوای کلسترول دامنه های غشایی ممکن است مهم باشد. مطالعات آینده باید برای نشان دادن تقسیمبندی جینسنوزیدها در غشاها و تعیین اینکه آیا آنها باعث ایجاد تغییرات در ساختار پروتئینهای غشایی میشوند، انجام شود. مکانیسم احتمالی دیگری که توسط آن جین سنوزیدها اثرات دارویی ایجاد می کنند، اتصال به گیرنده های استروئیدی غشای پلاسمایی است. تحقیقات در این زمینه هنوز در مراحل اولیه است، اگرچه علاقه فزاینده ای به سیگنال دهی غیر ژنومی توسط استروئیدها وجود دارد.
مسیر دوم فعالیت جین سنوزید شامل اتصال به گیرنده های استروئیدی داخل سلولی است که در آن کمپلکس لیگاند/گیرنده به عنوان یک فاکتور رونویسی در هسته عمل می کند. نمایش جین سنوزید Rg1 به عنوان یک لیگاند عملکردی گیرنده گلوکوکورتیکوئید هسته ای 54، 55 این دیدگاه را پشتیبانی می کند. مطالعات بیشتری باید برای نشان دادن اینکه سایر جین سنوزیدها ممکن است به عنوان آگونیست گیرنده های استروئیدی عمل کنند و اتصال آنها را کمی انجام دهند. در این راستا، تصویربرداری مبتنی بر کامپیوتر از گروههای عملکردی روی جین سنوزیدها برای ساخت مدلهای فارماکوفور [80] مفید خواهد بود. تحقیقات آینده همچنین باید بر روی این موضوع تمرکز کنند که آیا بین دو مسیر عمل جین سنوزید، که هر دو ممکن است در یک سلول اتفاق بیفتند، تعاملی وجود دارد یا خیر. بنابراین، پاسخ سریع اولیه از طریق پدیده های غشایی ممکن است با پاسخ ژنومی تاخیری افزایش یابد.
دو عامل ممکن است به اثرات دارویی متعدد جینسینگ کمک کنند. اولین مورد، ایزومریسم ساختاری و استریوایزومری است که توسط جین سنوزیدها نشان داده شده است که تنوع آنها را افزایش می دهد. دومین مورد، توانایی جین سنوزیدها برای هدف قرار دادن گیرنده های لنگر غشایی و کانال های یونی و همچنین گیرنده های هسته ای است. مطمئناً می توان این بحث را مطرح کرد که شواهدی برای اکثر اثرات دارویی جینسنگ از مطالعات آزمایشگاهی به دست آمده است که بسیاری از آنها در داخل بدن تأیید نشده اند. با این وجود، این دیدگاه که جین سنوزیدها ممکن است با برهمکنش با سیستمهای چند گیرنده، اثراتی را در غشای پلاسمایی ایجاد کنند، و همچنین آزادانه غشاء را طی میکنند و اثرات ژنومی تولید میکنند، مکمل فارماکولوژی جالب جینسینگ است.