توصیف ارتباط مؤثر به عنوان یک خیابان دو طرفه، امری گذرا است. ارتباطات برای رهبران کوچ بسیار پیچیدهتر است و رهبران کوچ در همه سطوح باید چیزهای بسیار بیشتری نسبت به مکانیزم ارسال و دریافت اطلاعات بدانند. استفاده از توانایی برقراری ارتباط موثر یکی از مهم ترین مهارت هایی است که یک رهبر می تواند
داشتن ارتباط خوب و موثر، برای کارکرد اصلی رهبری و ویژگی کلیدی یک رهبر، حیاتی است. ارتباط مؤثر و رهبری مؤثر ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. به عنوان یک رهبر، باید در روابط بیشماری در سطح سازمانی، در جوامع و گروهها و گاهی در مقیاس جهانی یک ارتباطگر ماهر باشید تا از طریق دیگران به نتایج برسید.
شما باید با وضوح فکر کنید، ایده ها را بیان کنید و اطلاعات را با مخاطبان زیادی به اشتراک بگذارید. شما باید یاد بگیرید که با جریان های سریع اطلاعات در سازمان و در میان مشتریان، شرکا، کارمندان و سایر ذینفعان و تأثیرگذاران مدیریت کنید.
رهبران باید در برقرای ارتباط موثر هدفمند باشند. شما باید نحوه و زمان برقراری ارتباط را بدانید و حالت مناسب را برای مخاطبان خود انتخاب کنید. در واقع، 4 نوع زمینه ارتباطی شامل نوشتن، گفتگو، ارائه و تسهیل وجود دارد – و رهبران باید در همه آنها برتری داشته باشند. این تنها راه برای برآوردن نیازهای فردی افراد و ایجاد ارتباطات مهم انسانی است.
1) اعتباربسیار مهم است .
صادق و صادق و صادق باشید. صدای خود را پیدا کنید؛ از صحبت کردن در شرکت یا شبیه کسی که نیستید دست بردارید. اجازه دهید که چه کسی هستید، از کجا آمده اید، و چه چیزی برای شما ارزشمند است، در ارتباط شما به وجود بیاید. مردم رهبری اصیل را می خواهند، احترام می گذارند و از آنها پیروی خواهند کرد. پس فصاحت را فراموش کنید – نگران واقعی بودن باشید. کسی که هستید را پنهان نکنید مردم هرگز با میل و رغبت از کسی که احساس می کنند غیر معتبر است پیروی نمی کنند.
2) دیده شدن نوعی ارتباط است.
اگر می خواهید خوب ارتباط برقرار کنید، دور از چشم نباشید. فقط با ایمیل ها و پیام های رسمی خود شناخته نشوید. حضور داشته باشید، قابل مشاهده و در دسترس باشید. بیرون رفتن – به طور مداوم و قابل پیش بینی – به دیگران اجازه می دهد بدانند شما چه نوع رهبری هستید. مردم باید ببینند و احساس کنند که شما چه کسی هستید تا احساس کنند با کاری که می خواهید انجام دهند مرتبط هستید. راه هایی برای تعامل با همه گروه های ذینفع خود پیدا کنید، حتی (و به ویژه!) اگر در شرایط بحرانی ارتباط برقرار کنید.
3) گوش دادن یک مهارت قدرتمند است.
ارتباطات خوب، شنوندگان خوبی نیز هستند. وقتی خوب گوش می دهید، درک روشنی از دیدگاه و دانش دیگران به دست می آورید. گوش دادن اعتماد، احترام، گشاده رویی و همسویی را تقویت می کند. گوش دادن فعال بخش کلیدی مربیگری دیگران است. به مردم اجازه دهید نگرانی های خود را بیان کنند. سوالات قدرتمندی بپرسید که دری را به روی آنچه واقعاً فکر می کنند و احساس می کنند باز می کند. و به چیزهایی که گفته میشود – و ناگفتههایی که میماند توجه دقیق و محترمانه داشته باشید.
زمانی که یک رهبر بر مشارکت خود در گفتگو تمرکز میکند، نه فقط به دریافت نتایج تیمش، بلکه سعی در بیشتر آموختن دارد و به تیم کمک میکند تا به اهداف مشترک نزدیکتر شوند. یک رهبر ماهر و یک ارتباطدهنده مؤثر نه تنها در انتقال ایدههای خود خوب است، بلکه در همسو کردن انتظارات، اقدامات الهامبخش و گسترش چشمانداز عالی عمل می کند. گاهی اوقات تمرکز بر روی “حذف ها” به همان اندازه مهم است که تمرکز بر “برداشت ها”.
اطلاعات، افکار و ایده ها را به وضوح – و مکرر – در رسانه های مختلف به اشتراک بگذارید. فرآیندها را باز و شفاف نگه دارید و راه هایی برای کمک به هموارسازی مسیر ارتباط برای تیم، کارمندان یا سازمان خود بیابید. تمام نشانه های جدایی و تکبر را کنار بگذارید و برای صحبت با دیگران وقت بگذارید.
منظورتان را مستقیم بگویید ، پشت پیچیدگی و انبوه اطلاعات پنهان نشوید. ارتباط مستقیم می تواند مهم ترین نوع ارتباط باشد. این در هنگام برقراری ارتباط در محیط مجازی اهمیت بیشتری دارد.
مکث کنید. با سکوت خوب باش طرف مقابل را تشویق کنید تا ایده ها و راه حل هایی را قبل از ارائه ایده های خود ارائه دهد. 80 درصد گوش دادن و 20 درصد صحبت کردن را انجام دهید. و نشان دادن علاقه و احترام به همکارانتان به شما کمک می کند اعتماد لازم و ارتباط عاطفی برقرار شود که برای رهبری موثر بسیار مهم است. اجازه دهید اعضای تیم بدانند که ارزشمند هستند، همدلی نشان دهید و امنیت روانی ایجاد کنید تا مردم احساس راحتی کنند و صحبت کنند. به کسانی که رهبری می کنید نشان دهید که هم به آنها و هم به سازمان اهمیت می دهید.
وقتی یک داستان خوب تعریف می کنید، به یک چشم انداز، هدف یا هدف جان می دهید. گفتن داستانهای خوب اعتماد ایجاد میکند، قلبها و ذهنها را تسخیر میکند و به عنوان یادآوری بینش عمل میکند. به علاوه، تکرار یک داستان یا ارجاع به یک تصویر یا نقل قول برای مردم آسانتر از صحبت در مورد بیانیه ماموریت، سند استراتژی یا طرح پروژه است. این در هنگام برقراری ارتباط بین چشم انداز کلیدی است.
در حالی که رهبران مؤثر بر هنر و فن بیان تسلط دارند، واضح صحبت می کنند و استدلال های منطقی و قانع کننده ارائه می دهند، رهبران ماهر نیز می دانند که ارتباطات فراتر از کلمات است. اگر مردم یک چیز را از شما بشنوند و چیز دیگری ببینند، به اعتبار شما ضربه می زند. مردم باید به شما اعتماد کنند. رفتار و اعمال شما با دنیایی از اطلاعات ارتباط برقرار میکند – بنابراین روی همسویی تمرکز کنید و پیامهایی را که میفرستید، حتی زمانی که چیزی نمیگویید شفاف باشید.
در سطح بسیار ابتدایی، ارتباط انتقال اطلاعات بین فرستنده و گیرنده است. اما توجه داشته باشید که نگرش و اعمال شما به پیام های گفتاری و نوشتاری شما معنای بیشتری می بخشد. رفتار شما به مردم اطلاعاتی در مورد منش، عقیده یا خلق و خوی شما می دهد – صرف نظر از کلماتی که به زبان می آورید.
ارتباطات می تواند اصالت، صداقت و تقریباً هر جنبه دیگری از شخصیت رهبر را آشکار کند. وقتی یک رهبر تماماً حرف می زند و هیچ محتوایی ندارد، مردم از طریق پیام رسمی می بینند.
در نظر بگیرید که رهبران بزرگ هنگام برقراری ارتباط چه می کنند. آنها:
بنابراین، برای تأثیرگذاری بیشتر در ارتباطات، نه تنها به گفتار خود، بلکه به نگرش و اعمال خود نیز فکر کنید. این تفاوت بزرگی برای افراد و سازمان شما ایجاد خواهد کرد.
در اینجا چند توصیه اضافی وجود دارد که باید برای رهبرانی که به دنبال تقویت ارتباطات خود از طریق اقدامات و نگرش هستند در نظر بگیرید:
زبان بدن مثبت مانند تماس چشمی، تکان دادن سر، و سایر حرکات آرام می تواند اعضای تیم را الهام ببخشد و باعث شود آنها احساس راحتی بیشتری در برقراری ارتباط با شما داشته باشند. یک تکان دادن سر ساده یا لبخند میتواند کمک زیادی به شما نشان دهد که توجه دارید و اهمیت میدهید، و حرکات کوچکی مانند این میتواند به آرامی به تغییر فرهنگ سازمانی شما نیز کمک کند.
درخواست بازخورد صادقانه از تیم یا کارمندان می تواند جریان مثبتی از ارتباطات را تقویت کند و به طور کلی به ایجاد اعتماد کمک می کند. این تاکتیک همچنین میتواند باعث شود که تیم شما بیشتر احساس احترام کند و به آنها فرصت میدهد تا صدایشان شنیده شود. اگر بازخورد آنها را جدی بگیرید، به عنوان یک رهبر رشد خواهید کرد و مهارت های خود را افزایش خواهید داد. با این حال، اگر بازخورد آنها را بخواهید و سپس آنها را درج نکنید، برعکس است – می تواند منجر به از دست دادن اعتماد و همسویی شود.
مهم است که به خاطر ارتباط، شهرت خود را به خطر نیندازید. گاهی اوقات، ممکن است بین پرخاشگر بودن و بیش از حد آرام بودن، خط باریکی را طی کنید، و به عنوان یک رهبر، باید مطمئن شوید که به دلیل تمایل بیش از حد به یک جهت، شهرت ندارید.
برای عبور از این چالشها، از خود سؤالات فکری بپرسید، مانند «چه زمانی از یک موضوع دور میمانم و چه زمانی درگیر میشوم؟» یا “وقتی خطاها شناسایی می شوند چگونه پاسخ بدهم؟” فهرستی از نگرانیهای ارتباطی که دارید تهیه کنید و از یک همکار بخواهید رفتارهایی را که خیلی تهاجمی یا خیلی آرام در نظر میگیرند شرح دهد – پاسخهای آنها به شما کمک میکند نحوه حرکت رو به جلو را ارزیابی کنید.
مردم بهترین ارتباط را با داستان ها برقرار می کنند. برای اینکه ارتباط موثری داشته باشید، باید یک داستان و چشم انداز قانع کننده بسازید و مطمئن شوید که به خوبی ارتباط برقرار شده است. دید شما باید الهام بخش، کوتاه و دقیق، معتبر و جسورانه باشد. توانایی شما در ایجاد و برقراری ارتباط یک داستان قانع کننده به شما کمک می کند تا برند رهبری خود را تقویت کنید.
ارتباطات در محل کار یک هدف متحرک است. رهبران باید همچنان به یافتن راههای جدید برای مؤثرتر، هدفمند و قابل اعتماد کردن ارتباطات خود ادامه دهند. اما، اگر ارتباطات راکد، سازماندهی نشده و به هم ریخته شود، چه؟
رهبران ممکن است ناخواسته تلاش های خود را برای تقویت ارتباطات از مسیر خارج کنند. آنها ممکن است به دلیل ترس از اشتراک گذاری زیاد، ارتباط کافی برقرار نکنند، ممکن است در لحظه اشتباه با صدای بلند فکر کنند، یا ممکن است بیش از حد با یک همکار صادق بوده باشند.
این چالشها معمولاً در موقعیتهای پر استرس، زمانی که انتظارات یا ضربالاجلها برآورده نمیشوند، زمانی که فرصتی از دست میرود، یا زمانی که نوآوری وجود ندارد، به وجود میآیند. ممکن است ناامید کننده باشد، اما ارزش آن را دارد که با گفتگوهای صریح و بحث های سازنده، تلاش بیشتری برای مقابله با این درگیری ها انجام دهیم، زیرا زمانی که یک تعارض به درستی مدیریت شود، هزینه ها همچنان افزایش می یابد – خواه منجر به پرداخت ملموس شود. هزینه هایی مانند گردش مالی یا هزینه های نامشهود مانند روحیه ضعیف، تصمیم گیری یا اعتماد شکسته.
یک پایه قوی اعتماد یکی از سریع ترین راه هایی است که رهبران می توانند ارتباط خوبی برقرار کنند. در اینجا اقداماتی وجود دارد که می توانید هنگام برقراری ارتباط برای ایجاد اعتماد انجام دهید. همانطور که آنها را می خوانید، خود را در مقیاس 1 تا 10 ارزیابی کنید – با 1 به معنای حوزه ای است که باید روی آن کار کنید و 10 به معنای برتری شماست:
– اطمینان حاصل کنید که گفتار و اعمال شما سازگار است و از پیام های مختلط اجتناب کنید.
– به گونه ای عمل کنید که از ارزش های سازمان شما حمایت کند.
– هنگامی که با همکار یا یکی دیگر از اعضای تیم مشکل دارید، مستقیماً به سراغ آن فرد بروید تا در مورد وضعیت صحبت کنید.
– در مورد مسائل حساس برای دیگران یک تابلوی صدا باشید.
– نظرات و دیدگاه های خود را به اشتراک بگذارید، حتی اگر با دیدگاه اکثریت متفاوت باشد.
– از “بله” بودن خودداری کنید.
– تمرکز خود را بر روی تصویر بزرگ و اهداف مشترک سازمان حفظ کنید.
– مسئولیت اقدامات خود و نتایج آن اقدامات را بپذیرید.
– گفتگوی محترمانه و مناظره سازنده را ترویج دهید و برای حل و فصل تعارضات به نحو سازنده تلاش کنید.
اکنون که مهارت های خود را ارزیابی کرده اید، نمره شما چقدر است؟ چقدر خوب کار کردید؟
اگر حوزههایی را شناسایی کردید که نیاز به بهبود دارند، امروز با علامتگذاری قسمتی که بلافاصله با آن شروع میکنید، شروع کنید تا اعتمادسازی و ارتباطات خود را به عنوان یک رهبر بهبود بخشید.