سبحان احمدیان مقدم
سبحان احمدیان مقدم
خواندن ۱۲ دقیقه·۲ سال پیش

هنر آرشیو کردن

همیشه عادت داشتم نوت برداری کنم. یه کاغذ‌های کوچیکی خریده بودم و هر چیزی به نظرم مهم میومد رو روشون می‌نوشتم تا بعدا ازشون استفاده کنم. یه بار در کمدمو که باز کردم دیدم به اندازه یه وجب از این کاغذ‌ها جمع کردم. توشون همه چی پیدا میشد. دلنوشته، یه تیکه شعر یا یه تیکه از یه کتاب. خب عملا نمی‌دونستم با این یادداشت‌ها چی کار کنم در نتیجه همه رو ریختم دور :)

یادم میاد برای درس الگوریتمم یه جزوه خیلی مفصل نوشته بودم. اول از همه سر کلاس سریع نوت برداری می‌کردم بعدا سر صبر پاک‌نویس می‌کردم. کلی از وقت اون ترم رو صرف نوشتن اون جزوه کردم اما راستش الان نمی‌دونم چه بلایی سرش اومده. اصلا چرا اون جزوه رو نوشتم هم نمی‌دونم.

وقتی دیدم که کلی از یادداشت برداری‌ها و پروژه‌هایی که انجام دادم به مرور زمان از بین می‌رن سعی کردم به روش بهتری آرشیوشون کنم. تو طول زمان کلی راه و روش رو امتحان کردم و هی سَبکم رو تغییر دادم و در نهایت تونستم به یه روش برای خودم برسم. از اون مهم تر به یه معیار دست پیدا کردم که بتونم روش یادداشت برداری کردنم رو بسنجم. تو این پست می‌خوام این معیار‌ها رو به اشتراک بزارم.

اختصار

کم گوی و گزیده گوی چون در
تا ز اندک تو جهـــــــــــان شود پر

از همون زمان نظامی ما آدم‌ها حوصله حرف زیادی رو نداشتیم. یکی از مشکلاتی که من با اون جزوه الگوریتمم داشتم همین بود. انقدر زیاد بود که حال خوندن دوباره شو نداشتم. اگه می‌خواستم مثلا دوباره الگوریتم مرتب‌سازی رو مرور کنم به جای اینکه جزوه‌مو دوباره بخونم تو اینترنت سرچ می‌کردم و با یه پست خیلی کوچولو سریع یادم میومد داستان چی بود. اصلا اگه قرار بود اون جزوه رو بخونم می‌رفتم کتاب مرجع می‌خوندم که هم کامل‌تر بود هم تر و تمیز تر.

یکی از ایده‌هایی که توییتر رو انقدر موفق کرد همون محدودیت ۲۸۰ حرفی برای هر پست بود. این محدودیت باعث می‌شد آدم‌ها خلاقیتشون رو به کار بگیرن تا به جای روده درازی، اصل مطلب رو مختصر بیان کنن. این نکته خیلی جذابه که اگه خودمون رو مجبور کنیم که مختصر بنویسیم، خلاقیتِ بیشتری هم تو نوشتن به خرج می‌دیم.

یه ابزار عالی برای مختصر نوشتن نقشه ذهنی هست. در حال حاضر من اکثر یادداشت برداری‌هامو با نقشه ذهنی انجام میدم. داخل یه نقش ذهنی یسری کلمات کلیدی و یا جملات کوتاه هست که با خط‌ها رابطه‌شون رو مشخص می‌کنیم. یعنی کل چیزی که در اختیار داریم کلمات کلیدی و روابط اونها هست در نتیجه نهایت اختصار رو به وجود میاره. نقشه ذهنی رو میشه روی کاغذ نوشت اما نرم‌افزار‌های خیلی جذابی مثل Xmind و Coggle هم وجود داره که کار رو راحت‌تر می‌کنه.

این نقشه ذهنی رو با استفاده از Xmind ساختم.
این نقشه ذهنی رو با استفاده از Xmind ساختم.

حیفم اومد این حکایت سعدی که نهایت نغز گویی هست رو اینجا نیارم:

درویشی مستجاب الدعوه در بغداد پدید آمد. حجاج یوسف را خبر کردند. بخواندش و گفت دعای خیری بر من کن. گفت خدایا جانش بستان. گفت از بهر خدای این چه دعاست. گفت این دعای خیر است ترا و جمله مسلمانان را.

ای زبر دست زیر دست آزار
گرم تا کی بمـــــاند این بازار

به چه کـار آیدت جهانداری
مردنت به که مــــردم آزاری

توسعه‌پذیری

تو دوره کارشناسی یه سری درس داشتم که خیلی به هم مرتبط بودن و محتواشون با هم همپوشانی داشت. مثلا بحث رگرسیون خطی رو تو چندتا درس یاد می‌دن. وقتی جزوه رو تو دفتر می‌نوشتم هیچ راهی نبود که بتونم همون رو کامل تر کنم. به همین خاطر باید از اول می‌نوشتم. یه راه حل استفاده از دفتر کلاسوره.

من همیشه چند تا از این ورق‌ها تو کیفم دارم و یه تعداد دفترم تو خونه. به مرور دفتر‌هامو تکمیل‌تر می‌کنم. خوبی این دفتر‌ها اینه که بعدا می‌تونی بینش هم ورق بزاری و در نتیجه توسعه‌پذیر میشه. مثلا برای جزوه‌نویسی نیاز نیست به ازای هر درس یک دفتر برداشت. کافی یه تعداد موضوع اصلی رو مشخص کنیم و به مرور اونها رو تکمیل و ویرایش کنیم.

یه روش بهتر برای این که یادداشت‌ها و فایل‌هامون رو توسعه‌پذیر کنیم یادداشت‌برداری دیجیتال هست. برنامه‌هایی مثل ورد یا گوگل داکس خیلی برای این کار مناسب هستند اما نرم‌افزار مورد علاقه من برای نوشتن، لاتک هست.

لاتک این خاصیت رو داره که قوانین سفت و سخت‌تری نسبت به بقیه نرم‌افزارهای نوشتاری مثل ورد داره. داخل ورد یه عکس رو می‌تونیم اینطرف و اونطرف بکشیم و هر جا دلمون خواست قرار بدیم. اما داخل لاتک ما فقط چهار حالت برای موقعیت یه عکس داریم. همه این محدودیت‌ها باعث میشه pdf خروجی ما خیلی استاندارد باشه.

زیبایی

موقعی که این معیار‌ها رو پیدا می‌کردم می‌خواستم به یه پرسش پاسخ بدم. چی باعث میشه که ما مطالبی که آرشیو می‌کنیم رو نگه داریم و بعدا ازشون استفاده کنیم؟ به نظرم یکی از مهم‌ترین معیار‌ها زیبایی هست.

اینا دو تا نمونه از یادداشت‌های منه. سمت راستی رو بی‌حوصله و بدخت نوشتم ولی سمت چپی رو خوانا و مرتب. دستخط فقط یه مولفه برای زیبایی یادداشت‌هامون هست. یه مولفه دیگه ترکیب‌بندی نوشتاره. همین که یه نوشته مرتب باشه خوندش خیلی دلپذیرتر هست. دستخطِ خوش استعداد خاصی نمی‌خواد و با تمرین به دست میاد. پیشنهاد می‌کنم یه کلاس خط ثبت‌نام کنید. کار رو خیلی ساده‌تر می‌کنه. اگرم فکر می‌کنید که نمی‌تونید، ویدیو زیر رو تماشا کنید:

https://youtu.be/gXecy5Guwzo

ابزار‌های دیجیتالم به خودی خود نوشته‌ها رو مرتب و زیبا نگه میداره با اینحال کلی تکنیک هست که می‌تونیم نوشته‌های دیجیتالمون هم زیباتر کنیم. مثلا استفاده از لاتک حروف‌چینی مون رو خیلی تر و تمیز می‌کنه. برای کشیدن نمودار‌ها می‌تونیم از سایت‌هایی مثل draw.io استفاده کنیم. بعضی سایت‌های حرفه‌ای مثل Unsplash هستند که می‌تونیم ازشون عکس‌های جذاب برای خیلی از موضوع‌ها پیدا کنیم. سایت flaticon کلی مجموعه از icon ها داره که می‌تونه تو طراحی‌ها کمکون کنه. اگرم می‌خوایم یه طراحی مثل پوستر داشته باشیم سایت Canva برای این کار فوق‌العاده است.

یکپارچگی

هر چی نوشته‌هامون یکپارچه‌تر باشه بعدا استفاده ازش راحت‌تر و مفیدتر هست. خود نوشتن به نوعی هنر یکپارچه‌ کردن یه مجموعه ایده هست. حالا هر چی بتونیم این ایده‌ها رو بیشتر بهم ربط بدیم نوشته غنی‌تر میشه. من تو دانشگاه یه مجموعه درس داشتم که همه به نوعی مربوط به بحث یادگیری ماشین میشد. شاید بیشتر از ۵ تا درس گذروندم که یا مستقیم مربوط به این بحث بودن یا یه بخش‌هاشون مربوط بود. برای خودم یه جزوه کلی درست کردم و هر بار داخل یه درسِ جدید با مطالب مرتبط با یادگیری ماشین آشنا میشم وارد اون جزوه‌ام می‌کنم. جمع شدن همه این موضوع‌ها یکجا هم دسترسی‌شو آسون کرده و هم ذهنم رو تو این موضوع مرتب کرده.

توی سطح‌های بالاتر هم یکپارچه بودن خیلی کار رو منظم می‌کنه. یه مثال دم‌دستی اینه که جزوه‌های دیجیتالمون رو روی دستگاه‌های مختلف نگه‌داری کنیم. مثلا دو‌تا رو اسکن کردیم و روی گوشیمون هست. چندتاشم رو لپتاپ و بقیه‌ام توی قفسه کتابخونه. این بی‌نظمی باعث میشه بعدا که یه جزوه خاص رو بخوایم پیدا کردنش سخت‌تر باشه. برای اینکه تو این سطحم فایل‌ها و نوشته‌هامون یکپارچه باشه اول باید حواسمون رو جمع کنیم و بعد هم از ابزار‌های خوب استفاده کنیم.

من برای خیلی از کار‌ها از ابزار‌های گوگل استفاده می‌کنم. برای ذخیره کردن مخاطب‌هام از Google Contact استفاده می‌کنم. برای یادداشت برداری از Google Keep، برای نوشتن بعضی از جزوه‌ها و متن‌ها از Google Docs، برای برنامه‌ریزی از Google Calendar و Google Tasks و در نهایت برای ذخیره فایل‌ها از Google Drive. موقعی که از یکی از این نرم‌افزار‌ها استفاده می‌کنیم کنار صفحه یه نوار هست که آیکون بقیه نرم‌افزار‌ها رو نشون میده:

موقعی که داخل Docs جزوه می‌نویسیم می‌تونیم کنارش یادداشت‌هامون داخل Keep رو هم نگاه کنیم. من هر وقت می‌خوام داخل Calendar برنامه‌ام رو بنویسم کنارش Task هام رو هم نگاه می‌کنم. در نهایت فایلی که همه این برنامه‌ها ایجاد می‌کنن میره داخل Google Drive که دیگه همه چی یه جا جمع میشه.

موقع نوشتن برنامه تو Calendar کنارش به Task هام نگاه می‌کنم.
موقع نوشتن برنامه تو Calendar کنارش به Task هام نگاه می‌کنم.

بازم یه لایه بالاتر یکپارچگی فایل‌ها بین افراد هست. که اون هم با این جور نرم‌افزار خیلی راحته. اگه ایمیل افراد رو داخل Google Contact نگه دارید بعدا خیلی راحت می‌تونید بهشون ارجاع بدید یا همزمان با هم روی یک متن کار کنید:

https://youtu.be/SDBbFETGiA4

بازیابی پذیری

این معیار آخر به نظرم از همه مهمتره. یه مروری بکنیم از همه مطالبی که تا الان نوشتیم. همه پروژه‌هایی که انجام دادیم. چقدرشون رو نگه داشتیم. از اونهایی که نگه داشتیم چقدرشو می‌تونیم پیدا کنیم. بعد فوت پدرم یه خروار روزنامه ازش بهمون ارث رسید که آرشیو کرده بود. فکر نمی‌کنم که حتی یک بار هم برگشت تا ازشون استفاده کنه. دست آخرم ما همه رو ریختیم دور. واقعا بعضی از مطلب‌های توی اون روزنامه‌ها خیلی عالی بود ولی خب بین اون همه مطلب چجوری میشد بهش دست پیدا کرد؟

اینجا می‌خوام یه سری راه‌کار ارائه بدم تا موقعی که چیزی رو آرشیو می‌کنیم بعدا بتونیم راه‌تر پیداش کنیم.

  • مینیمالیسم
  • نام‌گذاری مناسب
  • برچسب‌گذاری
  • نسخه‌گیری
  • پشتیبان‌گیری
  • پوشه‌بندی

مینیمالیسم

همونطور که قبلا نوشتم اختصار علاوه‌بر اینکه خوندن راحت می‌کنه به بازیابی‌پذیری هم کمک می‌کنه. گشتن داخل یه دفتر کلاسور خیلی راحت‌تر از گشتن بین ۱۰۰ تا دفتر جدا هست. اینجا به جای اختصار از مینیمالیسم استفاده کردم. منظورم این بود که تا جای ممکن چیز الکی جمع نکنیم. چند بار برگشتید از اون همه جزوه که تو قفسه هست و چندین ساله که نگه داشتید استفاده کنید؟

نام‌گذاری مناسب

برای نوشتن مقاله می‌گن یکی از مهم‌ترین چیز‌ها اسم مقاله هست. چون اگه بازدیدکننده از اسم مقاله خوشش نیاد سراغ بقیه مطلب هم نمیره. این برای مطالب خودمون هم صادقه. عکس زیر چند‌تا از پوشه‌های من داخل گیت‌هاب هست:

با خوندن عنوان سه تا پوشه پایین سریع یادم اومد که چی داخلشون گذاشتم اما اسم پوشه اول خیلی کلی هست و یادم نمیومد که برای چی ساختمش. اگه یه سری به فایل‌های قدیمیتون بزنید اهمیت این نام‌گذاری رو درک می‌کنید.

برچسب‌گذاری

من این عادت خوب رو تو خودم ایجاد کردم که هر یادداشتی که می‌نویسم حتما باید چندتا برچسب روش بزنم تا بعدا یادم بیاد اینو برای چی نوشتم.

تو مقالات علمی هم یه بخشی داریم به اسم keywords که باید کلمات کلیدی مقاله رو مشخص کنی. اینطوری بقیه خیلی راحت می‌تونن با جستجو کردن مقاله ما رو پیدا کنن.

یه برنامه خیلی عالی برای یادداشت برداری کردن که من خودم هم استفاده می‌کنم Google Keep هست. تو این برنامه به هر یادداشت می‌تونیم چند‌تا برچسب بزنیم. برنامه یه بخشی داره که همه برچسب‌هامون رو لیست می‌کنه و با کلیک روی هر کدوم، یادداشت‌هایی که این برچسب رو دارن پیدا می‌کنیم.

این سیستم برچسب‌گذاری رو خیلی جاها می‌بینیم مثلا تو سیستم عامل مک می‌تونیم به یه فایل یا پوشه یه برچسب رنگی بزنیم. اینطوری با یه سرچ همه فایل‌های مربوط به یک برچسب رو پیدا می‌کنیم.

نسخه گیری

موقعی که یه برنامه یا کتاب رو جلو می‌بریم گاهی پیش میاد که یه تیکه رو حذف می‌کنیم یا از بیخ و بن تغییرش می‌دیم. اگه بعدا پشیمون شیم دیگه راهی نداریم اون چیزی که حذف کردیم رو برگردونیم. برنامه‌های کنترل نسخه برای همین به وجود اومدن. یکی از معروف‌ترین‌ها git هست. وقتی داریم پروژه‌مون رو جلو می‌بریم با استفاده از git، ازش نسخه‌های متفاوت می‌گیریم. بعدا اگه نیاز شد می‌تونیم به یکی از این نسخه‌ها برگردیم. موقعی که برای درس بیوانفورماتیک جزوه می‌نوشتم از git برای نسخه‌گیری استفاده کردم. الان دوستام می‌تونن به همه نسخه‌ها دسترسی داشته باشن و اگه کسی خواست برای خودش تغییر بده.

پشتیبان‌گیری

چند وقت پیش گوشیم رو از دست دادم. خیلی از عکس‌های قدیمی که دوستشون داشتم داخلش بودن. بعدا متوجه شدم که Google ازشون پشتیبان گرفته. فایل‌هایی که داخل Google Drive میزاریم تو هر دستگاهی که ایمیلمون رو بزنیم، قابل دسترسی هست. بعضی از فایل‌ها مثل عکس‌ها رو میشه اتوماتیک روی Google Drive ذخیره کرد. این فضاهای ابری رو خیلی از شرکت‌ها دارن مثلا اپل iCloud رو داره که علاوه بر پشتیبان‌گیری، دستگاه‌های مختلفمون رو هم هماهنگ می‌کنه.

از سایت‌هایی مثل Github میشه برای ذخیره پروژه‌های دیجیتال مثل برنامه‌‌ها استفاده کرد. Github این قابلیت رو داره که با git سازگاره و نسخه‌بندی ما رو هم ذخیره می‌کنه. یکی دیگه از مزایای این فضاهای ابری اینه که می‌تونیم داخلشون کار رو به صورت تیمی انجام بدیم و مخزن‌ها رو به اشتراک بزاریم.

پوشه‌بندی

برای اینکه به یه فایل برسید باید یه سری پوشه رو رد کنید در نتیجه خیلی مهمه که چجوری پوشه‌ها رو مدیریت کنیم. این پوشه‌بندی خیلی جاها ظاهر میشه. مثلا موقعی که سایت‌ها رو ستاره‌دار می‌کنیم. یه لحظه برید داخل Bookmark Manager و ببنید چه خبره :) داخل Bookmark Manager هم میشه کلی پوشه درست کرد و آدرس سایت‌ها رو مدیریت کرد. داخل Google Drive هم همین ماجرا هست. حتی وبسایت Xmind هم برای منظم کردن Mind Map ها قابلیت پوشه‌بندی داره.

همین سلسله مراتبی که تو لپتاپم دارم خیلی جاهای دیگه‌ام رعایت کردم. مثلا این یه بخش از پوشه‌بندی Bookmark هام هست:

حرف آخر

بیشتر چیزایی که تو این مقاله گفتم تجربیات شخصی من بوده و در نتیجه شاید برای بقیه مفید نباشه. بعضی‌ها با نوشتن روی کاغذ راحت‌تر هستن و بعضی با تایپ کردن. اصلا بعضی مطالعه‌ها هست که نشون میده نوشتن روی کاغذ موقع گوش دادن به درس باعث یادگیری بیشتر میشه. با این حال تایپ کردن هم کلی مزایا داره که به چندتاش اشاره کردم.

من موقعی که با یه مطلب جدید آشنا میشم یا وقتی سر کلاس می‌شینم، موقع گوش دادن یه نقشه ذهنی درست می‌کنم. چون موقع گوش دادن می‌نویسم دقیقا نمی‌دونم چجوری باید شاخه‌بندی کنم. در نتیجه شاید باید خط بزنم و جور دیگه ربطشون بدم. بعدا اگه حال کردم تبدیلشون می‌کنم به یه نقشه ذهنی ترو تمیز و وارد Xmind می‌کنم. یا شاید پرسش‌ها و نکته‌هام رو داخل Keep نگه دارم تا دیدم نسبت به موضوع تکمیل‌تر بشه. بعدها اگه دیدم داده‌هام زیاد شده شاید برای اینکه یه سر و سامونی بهشون بدم داخل یه مقاله یا جزوه بنویسم. بعضی از ایده‌هام که غیرآکادمیک هستن رو هم داخل یه دفتر کلاسور نگه میدارم. خلاصه برای خودم یه pipeline دارم. به نظرم بهترین راه همین تمرین و آزمون و خطا هست تا راهی که مناسبمون هست رو پیاده کنیم.

نقشه ذهنییادداشتیادداشت برداریآرشیونوشتن
دانشجو رشته علوم کامپیوتر در دانشگاه صنعتی امیرکبیر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید