زندگینامه آنتوان دو سنت اگزوپری
آنتوان دو سنت اگزوپری نویسنده و خلبان زبدهی نیروی هوایی فرانسه در 29 ژوئن سال 1900 در شهر لیون به دنیا آمد. او در چهار سالگی پدرش را از دست داد و مادرش به تنهایی سرپرستی او و دیگر خواهر و برادرانش را به عهده گرفت. او در سال 1914 برای ادامهی تحصیل به سوئیس رفت. استعداد نویسندگی اگزوپری از همان دوران تحصیل در دبستان توجه معلمان را به خود جلب کرد و از جانب آنها بارها مورد تشویق قرار گرفت. او در سال 1919 به مدرسه هنرهای زیبای پاریس رفت و رشتهی معماری را برای ادامه تحصیل انتخاب نمود.
اگزوپری ابتدا قصد داشت به نیروی دریایی فرانسه بپیوندند اما موفق نشد. او شانس خود را در نیروی هوایی امتحان کرد و در سال 1921 به عنوان مکانیک در این نهاد مشغول به کار شد. اگزوپری در طول دو سال خدمت در نیروی هوایی، فنون خلبانی آموخت و به یکی از خلبانان زبردست ارتش فرانسه بدل شد. او به اصرار یکی از فرماندهان خود به استخدام دائمی ارتش فرانسه درآمد.
تصمیم اگزوپری برای خدمت دائمی در ارتش مسیر نویسندگی را برای او هموار کرد. او در قامت خلبان به کشورهای مختلفی سفر کرد و تعامل با ملل مختلف و طبیعت و فرهنگ متفاوت آنها تجربیات نابی را برای او رقم زد. به شکلی که میتوان رد پای تجربیات او را در کتابهای مختلف اگزوپری مشاهده کرد. در این رابطه میتوان به کتاب «پیک جنوب» اشاره کرد. اگزوپری برای انجام یک مأموریت سیاسی به مراکش سفر کرد و مدتی را با قبایل صحرانشین این کشور گذراند. او پس از بازگشت از مراکش نگارش کتاب «پیک جنوب» را آغاز نمود. اگزوپری پیش از انتشار این کتاب، نویسندگی را به طور جدی دنبال نمیکرد؛ اما پس امضای قرارداد با یک ناشر سرشناس در پاریس به نویسندگی توجه ویژهای نشان داد. دو کتاب دیگر او با نامهای «زمین انسانها» و «پرواز شبانه» حاصل مأموریت او به آمریکای جنوبی است. کتاب «پرواز شبانه» با مقدمهای از آندره ژید و در ستایش فضایل اخلاقی مانند صداقت و شجاعت در سال 1931 منتشر شد و شهرت زیادی برای او به همراه آورد. کتاب «زمین انسانها» نیز داستان سانحهی هوایی است که در سال 1935 برای اگزوپری اتفاق افتاد و از آن جان سالم به در برد. او تجربهی هیجانانگیز خود را در سال 1938 به رشته تحریر درآورد. این کتاب از سوی فرهنگستان فرانسه منتخب دریافت جایزه ملی کتاب شد.
اگزوپری در ابتدای دهه چهل میلادی و در پی اشغال پاریس توسط نیروهای نازی آلمان، به کشور آمریکا رفت و دوران نقاهت خود را شهر نیویورک گذراند... اگزوپری پس از دوران نقاهت خود، مجدداً به ارتش فرانسه پیوست. او در 31 جولای 1944 زمانی که کنترل یک هواپیمای P-38 را بر عهده داشت در حین مأموریت در دریای مدیترانه برای همیشه ناپدید شد. معمای مرگ او تا این لحظه حل نشده باقی مانده است. تنها بقایای هواپیمای او در اواخر قرن بیستم کشف شد.
تولد محبوبترین شاهزادهی قصهها
شازده کوچولو مهمترین اثر آنتوان دو سنت اگزوپری است. این داستان نام او را در سراسر جهان زنده نگه داشته است و آن را به سومین کتاب پرفروش قرن بیستم تبدیل کرده است. «شازده کوچولو» پرفروشترین کتاب در طول تاریخ به شمار میآید. این کتاب تاکنون به سیصد زبان دنیا ترجمه شده است و در این زمینه رکورددار است.
کتاب «شازده کوچولو» مانند دیگر آثار اگزوپری حاصل تجربهی زیستهی اوست که آن با تخیل و فلسفه در آمیخته است. اگزوپری در سال 1935 تصمیم گرفت رکورد سرعت پرواز از پاریس تا سایگون را بشکند و جایزهی 150 هزار فرانکی آن را از آن خود کند؛ اما هواپیمای او در صحرای ساهارا دچار نقص فنی شد و به اجبار در آن منطقه فرود آمد. اگزوپری به مدت 4 روز با مکانیک همراه خود در تپههای شنی سرگردان بود تا اینکه توسط یک بومی نجات پیدا کرد.
رمان شازده «کوچولو» در آمریکا متولد شد. او که در خلال جنگ جهانی به آمریکا سفر کرده بود، در آپارتمان کوچک خود در نیویورک، نگارش این شاهکار را آغاز نمود و تصویرگریهای آن را بر عهده گرفت. کتاب «شازده کوچولو» در سال 1943 منتشر شد. شازده کوچولو کتابی سمبولیک و فلسفی است؛ که در سبک سورئال نوشته شده است. اگزوپری مضامین انسان دوستانه و عشق را از دید یک کودک بیان میکند و دغدغهها و رذیلتهای اخلاقی انسان بالغ را به سخره میگیرد.
آثار آنتوان دو سنت اگزوپری
اگزوپری، یکی از پیشگامان هوانوردی پستی
اگزوپری قصد داشت به خدمت نیروی دریایی درآید امّا موفّق نشد به فرهنگستان نیروی دریایی راه یابد. به همین دلیل او در ۲۱ سالگی بهعنوان مکانیک در نیروی هوایی فرانسه مشغول به کار شد و در مدّت ۲ سال خدمت خود در نیروی هوایی، فنون خلبانی آموخت و به یکی از خلبانان زبردست ارتش فرانسه بدل شد. او به اصرار یکی از فرماندهان خود به استخدام دائمی ارتش فرانسه درآمد بعد با پروازهای بسیار خود به سرزمینهای گوناگون و به میان ملّتهای مختلف با زیباییهای طبیعت و چشماندازهای متنوّع جهان و با جامعههای گوناگون آشنا شد و آنها را در آثار خود منعکس کرد. اگزوپری نه تنها خلبانی بیباک، میهنپرست و مبارزی ضد فاشیسم بود بلکه تجربههای زندگی پرماجرایش را به عنوان خلبان پست هوایی فرانسه و خلبان جنگ، دستمایه رمانها و داستانهای شاعرانه و خیالانگیز خود ساخت.
این خلبان بعد از مدتی از ارتش به نیروی هوایی منتقل شد. بعد از چند سانحه هوایی به خاطر اعتراضهای خانواده و نامزدش لوییز اوِک دو ویلمورن، خلبانی را کنار گذاشت. نامزدی آنها پس از مدتی به هم خورد و سنت اگزوپری دوباره به سراغ خلبانی و شغلهای متعدد رفت. او بیشتر برای حملونقل بستههای پستی از هواپیما استفاده میکرد. هواپیماها در آن زمان تجهیزات و تنظیمات زیادی نداشتند. به قول اگزوپری در هواپیماهای جدید، کار خلبان بیشتر شبیه حسابداری است تا خلبانی. او بستههای پستی را میان فرانسه و آفریقا جابهجا میکرد و مسیر پروازهای او از بالای بیابان و دریا میگذشت. چند سال بعد به آرژانتین رفت و مدیر پست هوایی آنجا شد.
این خلبان متفکر سوابق سقوط متعددی داشت که یکی از مهمترین آنها، سقوط در بیابان پس از ۱۹ ساعت پرواز بود (آنها میخواستند رکورد سرعت برای پرواز بین ۲ مقصد را بشکنند تا برنده مسابقهای باشند که ۱۵۰ هزار فرانک جایزه داشت) که بسیاری معتقدند، صحنههای خلبان و بیابان و تعمیر و خرابی که در نوشتههای او به دفعات دیده میشود، الهام گرفته از این تجربه در آستانه مرگ است. اگزوپری عاشق پرواز بود، پروازهای اکتشافی. پرواز برای بردن محمولههای پستی اما ظهور نازیها را یک تهدید برای انسان و انسانیت میدانست. او دوست داشت حتماً در جنگ علیه آلمانها شرکت کند. از آنجا که در دهه پنجم زندگی بود و سناش هشت سال از مرز قانونی گذشته بود، به او اجازه داده نمیشد. دهها نامه نوشت و تقاضانامهها را به مسئولان مختلف ارسال کرد تا توانست خلبان جنگی شود. اگرچه بخشهای مختلف بدنش به خاطر سقوطهای متعدد از کار افتاده بود و حتی نمیتوانست لباس خلبانی برتن کند و به دلیل گرفتگی در ناحیه گردن، نمیتوانست سرش را به سمت چپ بگرداند و هواپیماهای مهاجمی را که از سمت چپ به او نزدیک میشدند، ببیند اما به او اجازه دادند با یک هواپیمای P-۳۸ پرواز کند. هواپیمای فرسودهای که در جنگهای مختلف چیزی از آن باقی نمانده بود و ارزش پرواز نداشت و حتی سقوطش هم خسارتی جدی محسوب نمیشد. هفت هفته آموزش دید تا با این هواپیما که پیچیدهتر از هواپیماهای قبلیاش بود پرواز کند. در دومین پرواز، موتور هواپیما از کار افتاد و او سقوط کرد. اگزوپری هشت ماه زمینگیر شد و دوباره با اصرار و فشار زیاد به اطرافیان، تلاش کرد که مجوز پرواز بگیرد. او تمام لحظاتی را که روی صندلی هواپیما نشسته بود و پرواز نمیکرد (چکهای قبل از پرواز، آمادهسازیها، سوختگیری و زمانهای پس از فرود) کتاب میخواند و کتاب مینوشت. شخصیت پرجاذبه سنت اگزوپری که نمونه واقعی بلندی طبع و شهامت اخلاقی بود، پس از مرگش ارزش افسانهای یافت و آثارش در شمار پرخوانندهترین آثار قرار گرفت.
فعالیت های فرهنگی اگزوپری
· زمین انسانها، برنده جایزه رمان نویسان آکادمی فرانسه
· نوشتههای اگزوپری بازتابی از تجارب کار و زندگیاش هستند، بهویژه تجاربی که وی در پرواز کسب کرد و در پوششی ادبی، به شکل رمان و افسانه با احساسات غنی و تفکری عمیق آنها را ارائه میدهد. یکی از این آثار زمین انسانها بود در ۱۹۳۹ میلادی در فرانسه منتشر کرد. در این اثر از تنهایی بیپایان انسان سخن میرود که طبیعت و عناصر گوناگونی از آن را مخاطب قرار میدهد. لطافت بیان و بازتاب زیبای دنیای پیچیده درون انسان آمیختهای است که خواننده را به خود میکشاند. شاید به همین دلیل بود که این کتاب جایزه رمان نویسان آکادمی فرانسه را از آن خود کرد؛ بنابراین باید اذعان کرد بیشتر آثار این نویسنده متفکر و با استعداد حاکی از تجربههای شخصی او است. در واقع اگزوپری فلسفه رمان هایش را از عالم عینی و واقعی بیرون میکشد. همچنین در کتابهای پیک جنوب و یا پرواز شبانه و باد، شن و ستارگان تجربه پرواز این نویسنده، به عنوان خلبانی تنها را میتوان شاهد بود.
· شازده کوچولو، پرفروشترین کتاب داستانی در قرن بیستم
· یکی از شاهکارهای ادبیات کودکان و مشهورترین اثر این نویسنده انسان دوست رمان شازده کوچولو است که در صد سال گذشته سومین کتاب پرخواننده جهان بوده است. این اثر پرفروشترین کتاب داستانی در قرن بیستم به شمار میآید که در ایران توسط محمد قاضی، ابوالحسن نجفی و احمد شاملو به فارسی برگردانده و بارها منتشر شده است. این اثر که در ۱۹۴۳ میلادی منتشر شد خیلی زود پیام انسان دوستانه آن از مرزها گذشت. این کتاب تاکنون به ۳۰۰ زبان دنیا ترجمه شد و در این زمینه رکورددار است. او که در خلال جنگ جهانی به آمریکا سفر کرده بود در آپارتمان کوچک خود در نیویورک، نگارش این شاهکار را آغاز کرد و تصویرگریهای آن را بر عهده گرفت. شازده کوچولو کتابی سمبولیک و فلسفی محسوب میشود که در سبک سورئال نوشته شده است.
شخصیت اصلی داستان کودکی است همیشه کودک که رفتار آدم بزرگها را نقد میکند و راز دانایی انسان را بر راوی آشکار میکند، چنان که روباه به او آموخت: تنها با چشم دل میتوان خوب دید، آنچه اصل است از دیده پنهان است. کتاب «شازده کوچولو» مانند دیگر آثار اگزوپری حاصل تجربه زیسته اوست که آن با تخیل و فلسفه در آمیخته است. در حقیقت شازده کوچولو با اینکه به زبانی ساده و برای کودکان نوشته شده اما اثری تمثیلی و فلسفی دربارۀ زندگی و ماهیت انسان، تعصبها و جهل او و بیگانگیاش بر روی زمین است: انسان تنها با قلب خود میتواند به روشنی ببیند. آنچه ضروری است در نظر چشم نامرئی است.
یکی از ویژگیهای مهم این اثر و تفاوت آن با کارهای دیگر اگزوپری، مصور بودن آن است که با نقاشیهای آبرنگی که اگزوپری خود کشیده است تزیین شده است. این رمان از زمان انتشارش در آمریکا تاکنون منبع الهام بسیاری از فیلمسازان، موسیقیدانان و نمایشنامه نویسان بوده و در قالبهای مختلف فیلم (زنده و پویانمایی)، تئاتر، باله، اپرا، نمایش رادیویی و برنامه تلویزیونی اجرا شده است.
· هوانورد
هوانورد نام نخستین داستان کوتاهی است که از اگزوپری در ۱۹۲۶ میلادی منتشر شد. این داستان که نخستین بار در مجله فرانسوی کشتی پولب به چاپ رسید در اصل بخش کوتاهی از رمان بلند او به نام فرار ژاک برنیس است که بعداً اگزوپری آن را با تغییرات زیادی با عنوان پیک جنوب منتشر کرد. هوانورد، شرح زندگی شخصیتی خیالی به نام ژاک برنیس، خلبان فرانسوی است و دورههای مختلف زندگی او از آغاز خلبانی تا مربیگری پرواز را دربر میگیرد.
· پیک جنوب
پیک جنوب نام نخستین رمان سنتاگزوپری است که در ۱۹۲۹ میلادی به وسیله انتشارات گالیمار در فرانسه منتشر شد. در این رمان همه چیز از زاویه دید ژاک برنیس (قهرمان داستان هوانورد)، تصویر شده است. از زمانی که او با هواپیمایش از فرودگاه تولوز فرانسه به هوا برمیخیزد و به سمت صحرای آفریقا پرواز میکند. در این رمان با مردی سروکار داریم که صحرا و مردمانش را خوب میشناسد. در ۱۹۳۷ میلادی فیلمی به زبان فرانسوی به کارگردانی پیر بیلون با اقتباس از رمان پیک جنوب ساخته شد.
· پرواز شبانه
شهرت اگزوپری با انتشار رمان پرواز شبانه آغاز شد که با مقدمهای از آندره ژید نویسنده نامدار فرانسوی در ۱۹۳۱ میلادی منتشر شد. آندره ژید در مقدمه خود بر این کتاب نوشت: با آنکه نخستین کتاب اگزوپری (پیک جنوب) را دوست دارم اما این یکی را سخت بدان ترجیح میدهم. وقایع داستان پرواز شبانه در آمریکای جنوبی میگذرد، در دورانی که هوانوردی تجاری، کاری قهرمانانه بود. قهرمان این اثر به خلبانها میآموزد که از مرگ نهراسند و به مأموریتهایشان وفادار باشند.
· خلبان جنگ
اگزوپری رمان خلبان جنگ را در ۱۹۴۰ میلادی نوشت. این اثر، روایت آمیخته با رنج و فشارهای روحی اگزوپری است. زمانی که او در مقام خلبان شناسایی در نبرد فرانسه در ۱۹۴۰ میلادی مشغول به خدمت بود، با روحیه شاعرانهای که داشت، خاطراتش از بیمها، ناامیدیها، شهامتها و پایداریها در مقابل خطر مرگ و جراحت سالهای سیاه جنگ را ثبت کرد. وی در این رمان، تجربه ماهها پرواز خود را در شرح یک مأموریت هراسآور بر فراز شهر آرس در فرانسه خلاصه میکند.
· سفر بیبازگشت
سرانجام هواپیمای اگزوپری در پروازی اکتشافی بر فراز دریای مدیترانه در ۳۱ ژانویه ۱۹۴۴ میلادی سقوط کرد و باعث مرگش شد. این نویسنده نامدار با اینکه عمری کوتاه داشت اما آثار وی به خاطر جنبههای عمیق انسانی مخاطبان زیادی در سراسر جهان دارد. همچنین باید گفت: دلیل سقوط هواپیمای اگزوپری هیچگاه مشخص نشد اما در اواخر قرن بیستم و پس از پیدا شدن لاشه هواپیمایش معلوم شد که برخلاف ادعاهای پیشین، او هدف آلمانها واقع نشده است زیرا روی هواپیما اثری از تیر دیده نمیشود و احتمال زیاد میرود که سقوط هواپیما به دلیل نقص فنی بوده است. ۵۴ سال بعد، یک ماهیگیر در جنوب مارسی، هنگام ماهیگیری دستبندی نقرهای را پیدا کرد که روی آن، نام اگزوپری و همسرش حک شده بود. ۲ سال بعد از آن یک غواص در همان حوالی قطعات باقیمانده یک هواپیمای P-۳۸ را پیدا کرد که در فاصله چند هزار مترمربع خرد شده و ریخته بودند. نهایتاً در ۲۰۰۴، میلادی نیروی هوایی فرانسه تأیید کرد که هواپیمای یافته شده، مربوط به اگزوپری بوده و سقوط او قطعی است.