مثل اون کارآفرینی که چند بار ورشکست شد ولی آخرش یه برند قوی ساخت.یا ورزشکاری که بارها زمین خورد، اما هربار محکمتر بلند شد. وینستون چرچیل یه جمله معروف داره که میگه:
> «موفقیت نهایی نیست، شکست مهلک نیست؛ این شجاعت ادامه دادنه که اهمیت داره.»
ولی واقعاً فقط شجاعته؟
توی دنیایی که خیلیها حتی شروع نمیکنن چون از شکست میترسن، یه سوال مهم پیش میاد:
اون اقلیتِ شکستناپذیر، دقیقاً چی کار متفاوتی میکنن؟
توی این مقاله میخوایم همین رو بفهمیم. قراره ببینیم چه ذهنیتی دارن، چه رفتاری، و چطور میتونیم ما هم مثل اونا فکر کنیم، عمل کنیم و با هر ضربه، قویتر بشیم.
برای خیلیا، شکست یعنی "خب دیگه همهچی خراب شد". ولی آدمای شکستناپذیر اینطوری فکر نمیکنن. براشون هر زمین خوردن یه فرصته. یه تجربه جدی برای یاد گرفتن. بلند میشن، خاکشونو میتکونن، نگاه میکنن ببینن چی یاد گرفتن بعد راه میرن جلو.
اونا فکر نمیکنن "یا باهوشی یا نیستی"، یا "یا بلدی یا نمیتونی یاد بگیری". میدونن که میتونن پیشرفت کنن. یاد بگیرن. بهتر شن. واسه همینه که از چالش نمیترسن، چون ته دلشون باور دارن میتونن خودشونو بالا بکشن.
زندگی همیشه روون نیست. گاهی زمین میخوری، میبری، ناامید میشی. ولی آدمای قوی، سریع خودشونو جمع میکنن. به جای اینکه توی شکست بمونن، تمرکزشونو میذارن رو راهحل. همینه که باعث میشه از خیلیا جلو بزنن.
اونا دقیق میدونن چی میخوان. ولی اگه یه مسیر جواب نده، عوضش میکنن. به یه راه گیر نمیکنن. مسیر رو باهوشانه میچینن. فقط به نتیجه فکر نمیکنن؛ حواسشون به راه رفتن هم هست.
همیشه در حال خوندن، دیدن، شنیدن و تمرینکردنن. براشون مهمه که چیزای جدید یاد بگیرن حتی از اشتباهات خودشون یا بقیه. اونا میدونن که هر چی بیشتر یاد بگیری، کمتر اشتباه میکنی و بهتر تصمیم میگیری.
همیشه یه نفر کنار خودشون دارن که وقت سختی کمکشون کنه. ممکنه منتور داشته باشن، یا یه دوست، یا یه همکار باتجربه. حرف میزنن، مشورت میگیرن، از تجربههای بقیه استفاده میکنن.
همه میترسن، عصبانی میشن، ناامید میشن. ولی فرق این آدما اینه که با احساساتشون دعوا نمیکنن بلکه میشناسنشون و مدیریتشون میکنن. همینه که وسط یه بحران هم آرومن و تصمیم درست میگیرن.
این مقاله یه نقشهی راه بود برای اینکه بفهمیم چرا بعضیا از شکست نمیترسن، یا بهتر بگم: با شکست قویتر میشن. اونا نگاهشون به دنیا، به خودشون، به رشد فرق داره. بلدن چطور از زمین خوردن درس بگیرن، خودشونو جمع کنن و دوباره از نو بسازن. تو هم میتونی این مهارتها رو توی خودت پرورش بدی. قدمبهقدم، بدون عجله. مهم اینه که بدونی شروع کردی.