Kquaakqu
Kquaakqu
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

الهه ی بی دردی

بی ربط ولی زیبا
بی ربط ولی زیبا

امروز میان زن های همسایه نشسته بودم و حرف هایشان را میشنیدم به این فکر میکردم که تو الان کجاهستی؟ احتمالا در خفن ترین جای ممکن خوش میگذراندی و عشق و حال جوانیت را میکردی . حتی به ذهنت نمیرسد که من اینجا باشم بین این زن ها و درد هایی که لابه لای حرفایشان میشود حس کرد .میتوانم برای درد زندگی هر کدامشان گریه کنم . اما من درسم را خیلی وقت پیش گرفته ام .نباید در درد های بقیه عمیق شوم . درد های خودم برای خودم بس است، هرکس برای درد های خود اشک دارد .

جمع هایی که تو درمیانشان بودی را دیده ام همیشه من مهمان تو بودم با دوستان تو بوده ام حرف های شمارا شنیدم و غم های ناچیزتان را دیدم.اما برای یک بار هم شده تو مهمان من باش با همکلامانم بگرد و درد هایشان را بشنو . زندگی در حوالی من را تجربه کن . گرانی که دم مردم را گرفته، زالوی کشورم را که ذره ذره روحم را از تنم بیرون میکشد را ببین . شاید نظرت در باره ی دردتغیر کرد .

در میان صحبت هاشان به این فکر میکنم همه مان همسایه هستیم درست در این نقطه از شهر زندگی میکنیم فخر فروشی یا ادعا معنایی ندارد . منطقه مان پایین شهر حساب میشود یاشاید منطقه ای که مردمش دستشان به دهانشان میرسد ؟؟مگر فرقی هم دارد ؟؟ همه مان از یک جاییم در یه حدود و باهم .

شاید یکی دیگر از دلایلی که جذب تو شدم بی دردی تو باشد . بالاخره هرکس یک طور عاشق میشود .فردی عاشق کوه درد میشود و من هم عاشق بی درد ها . میدانم تو هم درد داری ولی من تورا به عنوان الهه ی بی دردی برگزیدم . هر وقت که زندگی فشار اورد درد هایم سنگین شد یا دیگر نتوانستم از کنار درد های همسایه هامان بی تفات رد شوم پیش تو می ایم، گریه میکنم، گله میکنم ، فخر درد هایمان را میفروشم، حسودی میکنم ،جیغ میزنم، فریاد میکشم و فحش میدم و دوباره تورا ستایش میکنم و حسرت تورا میخورم . تو الهه ی بی دردی من هستی .

یاد استوری باران میافتم اینکه دوستش در امریکا برای تصویب شدن اینترنت ملی در ایران طوری ناراحت شده بود که اشک ریخته بود . انگار باید دوباره بگویم الهه ی بی درد من هردویمان اهل یک شهر هستیم اهل یک کشور.منطقه ای که احتمالا جزو جهان سوم حساب میشود . ادعا و فخری وجود ندارد همه مان دریک کشور زندگی میکنیم .

من درد های تورا میدانم مادرت را پوچی ات را . اما دردهای تو باز هم کمتر است، این درد های تو برای ارتباط برقرار کردن است، برای اینکه احساس کنم تو هم انسان هستی، ولی انسانی مرفح .

شاید ان پسر امریکایی گزینه ی ماسب تری برای الهه ی بی دردی باشد ولی من تو رابیشتر دوست دارم تو الههی من هستی در همه جا و همه چیز... عیب ندارد گاهی وقت هاتو بیا و برایم گله و شکایت کن .گریه کن ،جیغ بزن و خودت را خالی کن . عیبی ندارد .....


به این فکر میکنم ایا میتوانم به ان پسر امریکایی بگویم که تو هم میتوانی گله کنی برایم . ان وقت درد مان درحد ذات بشری گسترش میابد ولی خوشبختانه ادم های فضایی به زمین نیانده اند تا دوباره هردومان جزو سیاره زمین حساب شویم و حوالی یک سیاره باشیم اهل یک حوالی و در یک سطح . خدارا شکر که در همین جا به پایان رسیده است . اما تو پسر امریکایی گاهی تو هم میتوانی بیایی و گله کنی، جیغ داد راه بیندازی و گریه کنی.
اخرش نمیتوانم بی تفاوت از درد های دیگران بگذرم و عمیق میشوم . به گفته ی احسانو سهم خودم ار هر درد بر میدارم و میروم .

دردکواکواینترنت ملیبی دردیدلنوشته
میگن اسم اصلیت رو که بنویسی تعهد پیدا میکنی که بهتر باشی من مهلا حسینی هستم . کواکو و موکو اسم های دیگه ی منن. یه بخش بزرگ هویت من به کشوری که ازش مهاجرت کردم افغانستان مربوطه .خلاصه این منم⁦^_^⁩
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید