تک گویی
بعضی قصهها طوری نوشته میشوند که انگار راوی اول شخص با خودش حرف میزند یا اینکه ممکن است در میان جمع حاضر باشد اما فقط او حرف بزند.
حرفهای او بیشتر به درددل شبیه است. گاهی زمان هم در روایت او شکسته میشود؛ یعنی اتفاقات به صورت پس و پیش به ذهن راوی میرسد و او هم آنها را به زبان میآورد. به این روایت درونی یا مونولوگ گفته میشود.
قصۀ « شوهر آمریکایی» از جلال آلاحمد از آغاز تا پایان تکگویی زنی است که ماجرای زندگی با شوهر آمریکاییاش را برای دیگران تعریف میکند:
آخر فکرش را بکنید، آدم دیپلمه باشد،خوشگل باشد _ میبینید که ... _ پاپاش محترم باشد، نان و آبش هم مرتب باشد، کلاس انگلیسی هم رفته باشد و به هر صورت مجبور نباشد به هر مردی بسازد، آنوقت اینجوری؟
اصلا مگر میشود باور کرد؟
این همه جوان درسخوانده توی مملکت ریخته، این همه مهندس و دکتر... اما آخر آن خاک بر سرها هم میروند زنهای فرنگی میگیرند...