نوشتن داستان و نویسنده شدن همیشه دغدغه همه بوده حتا بچهها.
نوجوانان تخیل خیلی قویی دارند و حرفهای زیادی که دوست دارند آنها را بنویسند. حالا فرقی ندارد به چه صورت باشد. خاطره، گزارش، داستان، قصه، متن ادبی و....
در چند سالی که تجربه تدریس داستاننویسی را دارم حس میکنم برای بچهها و نوجوانان نوشتن و یاد دادن بسی سختتر است. آنها حوصله آدم بزرگها را ندارند. نه اشتباه نکنید حوصلهی چیزهای کم هیجان و طولانی را ندارند.
این است که حالا جملاتی را مینویسم که هر کدام به تنهایی ممکن است ساعتها نیاز به توضیح داشته باشد.
اما کوتاه و گزیده مینویسم برای نوجوانان که بخوانند و اگر کنجکاوشان کرد به دنبال بقیه مطلب بروند و در اصل نکتههایی که مینویسم درسهایی برای نویسنده شدن است.
دوست دارم برایم در مورد نکتهها بنویسید و اگر جملهای را نفهمیدید به من پیام بدهید تا توضیح دهم.
اما جملهی نخست.
2. در میان قالبهای نگارشی، قالب داستان متنی غیرمستقیمگو است.
3. در داستان، نتیجهگیری و پنداخلاقی به صورت آشکار وجود ندارد.
4. قصه و افسانه، متنهایی هستند که رویدادهای ذهنی و خیالی و آدمهایی به نام قهرمان در آن حضور دارند، ولی در داستان، رویدادها و آدمها، عینی و واقعنما هستند.
5. قصه و افسانه، آرزوی زندگی آرمانی و دلخواه آدمها در زمانهای خیالی و گذشتهاند. ولی داستان، برشی از زندگی آدمها در زمان معاصر است.
6. نوشتن داستان، فنی است که نیاز به آموزش و تمرین دارد.
7. برای نوشتن داستان، توانایی خواندن و نوشتن شرط لازم است.
8. بهترین آموزش برای داستاننویسی، خواندن داستان است.
9. داستاننویس باید چشم بینا و گوش شنوا داشته باشد.
10. داستاننویسی، استعداد فطری را میطلبد.
11. هنر و فن نویسندگی، به شرط علاقه و پیگیری، یادگرفتنی است.
12. ذوق، نوآوری، مطالعهی پیاپی و فراوان، آگاهی از مسایل انسانی و جامعهشناسی، داشتن نثری خوب از شرایط کار نویسندگی است.
13. مطالعهی زیاد و پیگیر، انگیزهای برای نوشتن میشود.
14. برای نوشتن داستان با درونمایهی علمی و یا فلسفی، داستاننویس باید از فلسفه و آن رشته علمی آگاهی کافی داشته باشد.
این جملات را میتوانید به صورت کامل در وب سایت من بخوانید.
behrangstory.ir