در دلِ جنگل، هیچ صدایی بیعلت نیست.
هیاهو فقط حاصلِ باد و برگ نیست؛
گاهی پژواکِ چیزیست که ما هنوز جرأتِ دیدنش را نداریم.
جنگل، جهانِ بیرون نیست؛
جهانِ درونِ ماست.
هر صدایی که از دور میرسد،
یادآوریِ این حقیقت است که هیچ سکوتی مطلق نیست
و هیچ انسانی از مواجهه با خودش بینیاز نمیماند.
هیاهوی جنگل،
گاهی صدای ترسهای ماست که شکل طبیعت به خود گرفتهاند.
گاهی صدای تغییر است،
تغییری که پیش از آنکه در زندگیمان رخ دهد،
در آگاهیمان زمزمه میشود.
در میان آن صداها،
اگر لحظهای بایستیم،
میفهمیم که جهان همیشه پیش از آنکه چیزی را از ما بگیرد،
نشانهاش را میفرستد.
و پیش از آنکه چیزی را به ما بدهد،
آزمونش را.
هیاهوی جنگل،
دعوتیست به شنیدن.
نه شنیدنِ صداهای بیرون،
بلکه شنیدنِ آن حقیقتی که سالهاست
در لابهلای شلوغیِ ذهنمان گم شده.
شاید معنای زندگی همین باشد:
اینکه در میان تمام صداهای جهان،
آن صدایی را پیدا کنیم
که از خودِ واقعیمان میآید.
تو فقط بگو کدوم مسیر رو دوست داری 🌿