Mima
Mima
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

چه دردیست در میان جمع بودن ولی ....

چه دردیست در میان جمع بودن

ولی در گوشه ای تنها نشستن....

نمی دانم آیا تو ام اینگونه ای؟! احساس تنهابودن در همه جا و با هر گروه و جمعی تنها نمیگذاردت!.

انگار همیشه منتظری! انگار که کسی دیگر قرار است بیاید و با او شروع کنی و تو گویی انگار که تمام افراد و آدمهایی که با انها مرتبطی و میشناسی به نحوی  بیگانه اند. میگویی، میخندی و حتی شادی و میگساری میکنی ولی همچنان تنهایی و احساس تنهایی میکنی!.

به ناگاه به آدمهای دور و برت خیره می شوی و در عین صحبت و گفتگو، با خود میگویی چقدر من از او دورم. در وجودت خلاءی پدید آر می گردد و ما بین خود و هرآنچه و هرانکس که می بینی و می شنوی، مرز بندی میکنی و همه را در آن سوی مرز، رها و به سمت مسیری نامعلوم در خیالات خود پرسه میزنی.

و از خود می پرسی؟

چه دردیست در میان جمع بودن ولی ......

چه دردیست در میان جمع بودنتنهاییبیگانه از جمعمنتظر کسی دیگرتگ بعدی را تو بگو
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید