dreamy
dreamy
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

رویای شیرین

نام فیک: #رویای شیرین
شخصیت: ا/ت ، همه اعضا
ژانر: عاشقانه،غمگین،کمدی،دوستانه
در حال عاپ...?
نام فیک: #رویای شیرین شخصیت: ا/ت ، همه اعضا ژانر: عاشقانه،غمگین،کمدی،دوستانه در حال عاپ...?


#رویای_شیرین
#Part2
چشمام و باز کردم یادم اومد که یکم پیش چی شده بود از رو تخت بلند شدم حالم از خودم میخورد به حال خودم خندم گرفته بود که همچین زندگی دارم فکر میکردم قراره زندگیم بهتر بشه میخواستم از ایران نرم دلم برای مادرم می‌سوخت ولی اینطوری فایده نداشت گوشیم و از رو میز برداشتم و به امیر پیام دادم
ا.ت: قبوله میام
+ اوکی عزیزم وسیله هاتو جمع کن میگم کی بیای
امیر از من ۵ سال بزرگ تر بود همون موقع که دیدمش فهمیدم که چقدر آدم خوبیه خانواده ش خیلی پولدار بودن و تو کره زندگی می‌کردن
وسیله هامو جمع کردم ی گوشه‌ گذاشتم تا کسی نبینه ساعت و نگاه کردم ۱۲ بود معلوم نیست چند ساعت خوابیدم اما اینقدر خوابم میومد و بدنم درد میکرد که دوباره خوابم برد
¥دختر قشنگم بلند شو،پاشو دیشب چیزی نخوردی باید بری گ ددددسرکار
ا/ت: باشه
از جام پاشدم و دست و صورتمو شستم نمی‌خواستم قیافه بابامو ببینم واسه همین مامانم غذامو‌نو ظرف گذاشت و رفتم صبح ها اکثرا امیر میومد دنبالم
ا/ت: سلام صبح بخیر
_صورتت چیشده ؟ باز دعوا کردی
ا/ت: چیز خاصی نیست نگران نباش
بعض داشت گلومو‌ چنگ میزد اما هیچوقت دوست نداشتم جلو کسی گریه کنم حتی عزیز ترین کسم‌ که امیر بود
دستامو و گرفت و بغلم کرد
_نگران نباش همه چی بزودی تموم میشه برای ۵ صبح بلیط گرفتم امشب آماده باش
ا/ت: واقعا ازت ممنونم هیچوقت لطفتو فراموش نمیکنم
_ای بابا اینکارارو برای همسر آینده کردم کاری نبود که
ا/ت: اینطوری نگو خندم میگیره!
_چیه مگه نمی‌خوای باهام ازدواج کنی؟
ا/ت:معلومه که باهات ازدواج میکنم ی عروسی بزرگ میگیریم؟
_هچی تو بگی
ا/ت:حالا فعلا برو دیرم شد
امروز آخرین روز کاریم بود اینجا و خیلی دوست داشتم کارکنانش برام مثل خانواده بودن مخصوصا عسل مثل خواهر بود برام دور شدن ازشون سخت بود
کارام که تموم شد رفتم دفتر مدیر و استعفا دادم و بعد امیر اومد دنبالم
_عشقم همه چیو آماده کن ۴ بیا بریم
ا/ت: باشه
رسیدم خونه منتظر داد زدنای بابام بودم ولی نبود از بابام بدم میومد اما دوسش داشتم زندگی ما قبلاً خیلی بهتر بود قبل اینکه برادرم بمیره!
•_________________•
#ad_dreamy

کره جنوبیبی تی اسرمانbts
های من دریمی هستم و رمان مینویسم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید