ویرگول
ورودثبت نام
ع.رامک
ع.رامکافسر آگاهی ( کارآگاه) سابق و حراست مدار امروز
ع.رامک
ع.رامک
خواندن ۵ دقیقه·۱ ماه پیش

خاطرات فراموش شده( تویوتا و504)

و اما دوست عزیز دیگری در ویرگول بنام جناب مهرداد قربانی ، در کامنتی محبت آمیز درخواست نوشتن خاطراتم در خصوص "تویوتا کرونا" را داشتند که اطاعت امر شد.

تویوتا کرونا
تویوتا کرونا

در سالهای متوالی خودروهایی داشته ام اما بیشتر خودروهای کلاسیک را می پسندم و تا کنون مدلها و سیستمهای متفاوتی از آنها را داشته ام که یکی از آنان خودروی سدان تویوتا کرونا و دیگری سدان پژو 504 بودند.

پژو 504
پژو 504

تویوتا را که خریداری کردم همه چیزش فابریک بود حتی قالپاقهایش! و هیچ گونه تصادف یا ضربه ای نداشت لذا هر از چند گاهی پلیس آن را متوقف میکرد و می پرسید :آیا خودرو فروشی است؟ که مسلما" با جواب منفی روبرو میشد . از قدرت تویوتا و تاب آوری آن اینکه : خودروی کرونای مذکور دارای لاستیکهای رادیال ضدیخ بودند که تیوب لس و بسیار نرم( اصل ژاپن) بودند و در زمستان اصلا" سر نمیخورد و در تابستان لاستیکها مثل آدامس به آسفالت میچسبیدند ولی با این وجود دوست داشتم موقع حرکت تیک آف کنم و به قدری با قدرت تیکاف میکرد که یک تعمیرکار که همسایه مان بود اصرار به خریدن خودرو میکرد وقتی علت اصرارش را پرسیدم . گفت: میبینم با این خودرو چه کارها میکنید و چه قدرتی دارد؟

یک روز شش نفری سوار بر خودرو شدیم تا به ویلای پدر خانمم برویم . در بین راه برادر خانمم گفت از فرعی بروید قطعه زمینی را ببینم میخواهم خریداری کنم. به نشانی که داده بود رفتیم . تکه زمینی در وسط بیابان کنار یک رود فصلی( کال) عمیق بود . بعد از رویت زمین برای بازگشت میبایست همۀ راه را برمیگشتیم و از بالای پل عبور میکردیم ولی من خودرو را به داخل رودخانه هدایت کردم و میخواستم از گدار و سربالائی آنطرف رود بالا بروم تاراه میانبر رفته باشم ، به کف رودخانه و مقابل سربالائی(گدار) که رسیدم یک چوپان که بالای گدار ایستاده بود فریاد زد : از این ور نیا گیر میکنی! گفتم: از کجا میدانی؟ گفت: تا به حال هر ماشینی خواسته اینجا رو بالا بیاد گیر کرده ..حتی دیروز یک سمند خالی از مسافر خواست بیاد بالا نتونست.! پوزخندی زدم و گفتم: سمند؟ تو تویوتا رو با سمند مقایسه میکنی؟ شانه بالا انداخت و گفت: خود دانی.! خانواده ام با حرفهای مرد مردد شدند و گفتند برگردیم . ولی من گفتم: این تویوتاست نه برگ چغندر.! و در ابتدای سربالائی قرار گرفتم خودرو را در دندۀ یک قرار داده وکلاچ را تا ته فشار دادم سپس در جا گاز دادم تا دور موتور به 4 یا 5 رسید. وقتی دور موتور خیلی زیاد شد ناگهان کلاچ را ول کردم و خودرو همچون تیری که از کمان برهد ، از جا کنده شد و با سرعت سربالائی را طی کرد و در نهایت و بالاترین نقطۀ گدار ، از روی خاکریزی که وجود داشت پرید و وارد دشت صاف شد و با یک بوق ممتد و دست تکان دادن برای چوپان که هاج و واج ما را نگاه میکرد آنجا را ترک نمودیم لکن نالۀ دامادمان بلند شد علت را که پرسیدم متوجه شدم در پرواز خودرو سرِ دامادمان به سقف ماشین خورده و عینکش شکسته است.

من عادت نداشتم هر روز آب و روغن خودروهایم را چک کنم و گاهی به ماهی یک بار هم میرسید که از روغن وآب آن خبر نگرفته باشم. یک روز داغ تابستان، ساعت 2 بعد از ظهر ( در عین گرما) و در هوای 45 درجه با سرعت در اتوبان به سمت منزل میرفتم تا به نهار برسم که ناگهان خودرو خاموش شد و ایستاد. پیاده که شدم بوی سوختگی فلز را حس کردم کاپوت را بالا زدم دیدم رادیاتور بسیار داغ کرده و نمیشود دست زد ..هر طور بود با یک دستمال درب رادیات را باز کردم یک قطره آب هم نداشت ، گیج روغن را کشیدم دیدم تمیز تمیز است و یک قطره روغن هم ندارد. موتور با صدای تیک تیک در حال سرد شدن بود ( در این مدت خودروی بیچاره همچون موتورسیکلت ها با هوا خنک میشده) گمان کردم موتور قفل کرده و دیگر روشن نخواهد شد اما وقتی مقداری آب در رادیاتور ریختم و کمی سرد شد استارت زدم با کمال تعجب روشن شد و به راهش ادامه داد.

در نهایت گول خوردم و تویوتای نازنین را بایک پراید عوض کردم. بعد از آن یک خودروی 504 از پدر خانمم خریداری کردم .خودروئی کم مصرف و بسیار نرم و راحت بود. دنده اش در بغل فرمان نصب شده و به راحتی قابل کنترل بود. خاطره ای که از آن خودرو دارم سرعت بسیار بالای آن است .یک روز پسرم خودروی پراید را میراند و من با 504 بودم در جاده قصد سرعت کردم و به 150 کیلومتر در ساعت رسیده بودم که به دوربینهای کنترل سرعت رسیده و سرعتم را کم کردم .چندی بعد که متوقف شدم پسرم در حالیکه ترسیده بود به من رسید و گفت: بابا هرچه میگازیدم بهت نمیرسیدم ترسیدم چون چیزی نمانده بود ماشینم از هم بپاشد.

در مقابل منزل باجناقم یک دور برگردان بود که همیشۀ خدا چند ماشین حول و حوش آن پارک میکردند و ما که بایستی دور میزدیم تا به منزل با جناق برویم همیشه باید چند بار جلو عقب میرفتیم تا دور میزدیم لکن با 504 که بودم برای اینکه زیاد معطل نکنم و ترافیک نشود در ابتدای دور برگردان ترمز را با پاشنه پای راستم تا ته فشار میدادم و دردندۀ یک با پنچۀ پا گاز میدادم و با پای چپ نیم کلاچ میگرفتم ..خودرو در حالیکه چرخهای جلویش قفل میشد باگردش چرخهای عقب سُر میخورد و ته آن در راستای خیابان قرار میگرفت و اینگونه در جا دور میزدم.

خودروی 504 را هم متاسفانه پدر خانمم به امانت گرفت و دیگر پس نداد ..خداوند رحمتش کند.

خودروتویوتا
۲۷
۹
ع.رامک
ع.رامک
افسر آگاهی ( کارآگاه) سابق و حراست مدار امروز
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید