Lonarkaid
Lonarkaid
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

و ورق خورد تقویم...

و ورق خورد تقویم
برگ برگ خزان پیشین
سیه شبی از جنس فراق
در کوچه پس‌کوچه‌ خاطرات
دل‌نوشته‎‌ خون آلود
اندر جوی آب
واژگان سرگردان
نهفته در بغض انار
تلاطم دریای دیدگان
خیره بر احوال خمار
روح خاک‌خورده
در پس سوگِ همچو کوهسار
بید مجنون سهل است،
خسته تر از اندوه ابر،
سرد تر از شانه سرو،
آرام تر از غنچه یار،
ساده تر از برگ درخت،
رایحه تنهاترین شعر نَفَس
هاله رخسار فروزنده ماه
دقیقه ای بیش در قیاس هرشب
با اندکی سوزش اشک
فال زندگانی برگرفت
قاصدک را فوت کرد...

یهویی، شب یلدا...؟؟

یلداماهشبفال
کفاره شراب خوری های بی حساب، هشیار در میانه مستان نشستن است.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید