Akio
Akio
خواندن ۶ دقیقه·۲ سال پیش

7فرشته (قسمت 2)

خب بچه ها این قسمت 2هستش دوتا شخصیت جدید میاد معرفیشون میکنم و لایک و کامنت یادتون نره

هیون 21
هیون 21
سوگ22
سوگ22

خب اینا یه گروه هستن اونم گروه 2نفره

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

از زبان کائون
صبح بیدار شدم دیشب زود خوابیدم ولی هوتوکه نهه راستش چند روزی بود با هم خیلی دعوا داشتیم سر چیزای کوچیک من زود بیدار شده بودم که میسو هم بیدار نیست ساعت 5صبح بود دقیقا هوتوکه ساعت 4خوابید چون پاشد رفت سرویس بهداشتی ما هم اتاقی بودیم یکم دراز کشیدم داشتم فک میکردم که دیدم هوتوکه پتو روش نییت هوا سرد بود فصل زمستان بود پتو روش کشیدم هوتوکه از خواعرم بهم نزدیک تر بود گرفتم خوابیدم
از زبان هوتوکه
بیدار شدم ساعت 7بود کائون خواب بوذ دیگه باید بیدار میشدیم پس پریدم رو کائون
(علامت هوتوکه+علامت کائون-)
ـ ایی دردم گرفت دختر چته
+خلم بیدار شو باید بریم هنرستان
ـ تو مگه ساعت 4نخوابیدی
+چراا ولی از هیجان نمیتونم بخوابم
ـ ای دختر از دست تو پاشو برو دست و صورتت رو بشور
+تو که ازم بزرگتر نیستی
ـ چرت نگو خر پاشو
+حیح
از رو کائون پاشدم دست و صورتمو شستم ینفرممو پوشیدم رفتم پایین
هوتوکه: وااای گشنمه
بورا: تو هم که فقط گشنته
هوتوکه: دارم میرم تیمارستان باید صبحانه بخورم تا راحت دعوا کنم
میسو: هوتوکه تو نباید دعوا کنی فهمیدی
یون: هوتوکه ول این کن
میسو: ببخشید من ازتون بزرگتر
یون: که چی هااا تو بزرگتری ولی نمیتونی بهمون بگی چیکار کنم یا نکنم
میسو: من ازتون بزرگترم و سرپرستی شما رو به عهده دارم
یون: چرت و پرت نگو تو فقط یه دوستی فهمیدی دوست میسو بهش سیلی زد
دایون: میسو داری چیکار میکنی دختر اروم باش
بورا: یون خوبی میسو تو خوبی
هوتوکه: دختراچتون شده چرا دارین سر چیزای الکی دعوا میکنید شما دوستای صمیمی نبودید چتون شده
کائون: میسو یون به خودتون بیاین چخبرتونه
یون محکم میسو رو بغل کرد
یون: میسو ببخشید
میسو: ببخشید چاگیا
بورا: افرین
دایون: بشینیم صبحانه بخوریم
کائون: هوتوکه اروم تر بخور خفه میشی
میسو: حیحیحیح
داشتم با سرحت صبحانه مبخوردم که سرفه کردم
کائون: دیدی گفتم بیا بگیر ابمیوه
هوتوکه: تنکیو ازش خوردم و رفتیم هنرستان رفتیم نشستیم که معلم اومد به احترامش بلند شدیم و نشستیم
معلم: خب بچه ها میدونین ساعت 6تا9کلاس موسیقی دارین و یه سوپرایز براتون داریم خب کتاباتون باز کنید زنگ خونه رد و رفتیم توی اتبوس توی راههیچ حرفی بینمون رد و بدل نشد
از زبان کائونتو اتبوس بودیم که من سکوت رو شکستم
کائون: خب بنظرتون سوپرایز چیه؟
دایون: حتما میخوان ساز جدید بدن
یون: شاید خوراکی های خوشمزه میدن
میسو: شاید ازمون میخوان اهنگ بخونیم دفعه اولی
بورا: شاید تا ساعت 12هس
آری: حتما میگن سر کلاس بخوابین
هوتوکه: من احتمالی ندارم عاا راستی آری خیلی بد شانسی
آری: هااا چرا
هوتوکه: چون وقتی تو نبودی یون و میسو دعوا کردن تو رفته بودی نون بخری??
آری: ایش من دیگه نون نمیخرم
میسو: اخه شا چتونه اصلا ناراحت نشدین دعوا کردیم
هوتوکه: چرا فقط ماLove دعوا
میسو خندید راستش گاهی اوقات عصبی میشم هوتوکه اصلا به من اهمیت نمیده اخه چرا واسه همینم تصمیم گرفتم باهاش حرف برنم
از زبان هوتوکه
رفتیم تو خونه ناهار رو خوردیم همه رفتن اتاق هاشون تا استراحت کنن و ساعت 6برن به کلاس
کائون: میگم هوتوکه تو گاهی اوقات خیلی با بقیه گرم میگیری و منو فراموش میکنی
هوتوکه: تو برای من خواصتی عشقم❤?
کائون: هووم خب بگیریم بخوابی
هوتوکه: باشه
گرفتیم خوابیدیم الار گوشیم به صدا دارومد بیدار شدم ساعت 5:30بود کائون رو بیدار کردم
بورا: وااای من گشنمه بصبرین مت یه چی کوفت کنم
هوتوکه؛: منممم هنوز زوده
کائون: ایش کوفت کنین بیاین
ما دونفر تند خوردیم با بقیه رفتیم
آری: وااای خیلی خوشحالممم
دایون: منممم
یون: انقدر حرف نزنین شما هم
و کل راه با دعوا تمام شد رسیدیم رفتیم داخل که معلم اومد
معلم: بچه هاا بشینین سر جاتون که سوپرایزمون امادس
بورا: الان از ذوق میمیرمم
همه: ماهم
درست میدیدم باور نمیشد اونا دو تا از بزرگترین و بهترین ایدل ها هستن که یه گروه دو نفره هستن هیون و سونگ هممون که از شدت خوشحالی و تعجب خفه بودیم
سونگ: های بچه ها منو که میشناسید
هیون: منم که میشناسید ?
معلم: بلهه بفرماید بشینید بچه هاااا
همه: ب... ب... ب... بله
معلم: اب بخورید که میخوان صحبت کنن
همه اب خوردن و سونگ شروع به حرف زدن کرد
سونگ: خب بچه ها من از هنرستان شما خیلی شنیدم و اومدم که ببینم در چه حد هستید پس اول نوبت به نوبت اکیپتون میاد و اهنگ میخونید باید اکیپتون اسم داشته باشه اوکی؟
همه: اوکییی
سونگ: خب اسم گروهتون رو بگین و اینجا مینویسم و صدا میکنم
هتوکه: واای کائون دیدی
کائون: هووم خیلی حرف نزن اوک
هتوکه: هوم
سونگ: گروهIOP
گروهKURرو همه رو خوند که نوبت گروه خوشگل ما شد
سونگ: گروهDTS
هممون بلند شدیم یه اهنگ که بورا نوشته بود رو خوندیم به اسم«حال بارون»
آری: حالم بارونه نباشی خونه ازت دل کندن مگه اسونه
میسو: با تو ارامش برام میمونه چه حالی دارم خدا میدونه
یون: هرچی که دارمو دارو ندارمو به پای عشق تو باید بزارموو
دایون ابرم بدون تو باید ببارمووو
کائون: تو اسمون شدی تنها ستارموو
هوتوکه: فدای خنده هات بشم فدای گریه هات کار دلم شده زندگی تو هوات
بورا: اخر قصمون میمیرم بجات میخوام بهت بگم تموم من برات
کائون: فدای خنده هات بشم فدای گریه هات کار دلم شده زندگی تو هوات
و.......
نویسنده: لایک یا کامنت نزارید جرتون میدم نگا کنید بخاطر شما چقدر از مغزم استفاده کرمااا
هتوکه: خب چطور بودد؟؟؟
سوک: عالیی بود ولی میخوام فقط کائون و هتوکه بخونن
کائون: چیی ببخشید ولی این اهنگو بورا نوشته و باید هممون بخونیم ما بدون هم نمیخونیم
سونگ: واقعا میخواین کنسرت رو بزارین کنار؟
هوتوکه و کائون: ارهههههه
سونگ: خب باشه این کارتو بگیرین نظرتون عوض شد بهم بگین
هوتوکه: اوک
سونگ رف ما هم رفتیم خونمون
میسو: بچه هاا من دیگه نمیخوام بخونمم
همه: چیییییییی
میسو: اره دبگه باید برم پیش خانوادم مادم مرده چطوری ادامه بدم سخته
یون: میخره بازی در نیار لطفااا ازت خواهش میکنم
دایون: زر نزن تو یه خواننده میشی فهمیدییییی
اری: ورتو پرت نگو میسو خواهش میکنم احمق نشو لطفااااا
بورا: تو که مارو ول نمیکنی هاااا تروخدااا بموووون
هوتوکه: لطفااااا خواهش میکنمممم تروخدااااا
کائون: یعنی توی احمق میخوای تمام سختیا تمام استعدادتو الکی هدر بدی هاااا میخوای وست راه ولمون کنی چطور میتونیی
میسو: خبببب بزارین فک کنم
بدو بدو رف تو اتاقش و درو بس ما هم غذا خوردیم برا اونم بردیم و خوابیدیم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خب خب اینم قسمت 2 قسمت بعد قسمت اخر هس من سر این قسمت خیلی تلاش کردم پس لطفا لایک و کامنت و فالو کنید و به دوستانتون معرفیم کنیددد
نویسنده 1:Akio
نویسنده 2:دینا






دختر
ای روز های خوش کوتاه ، آیا فقط برای ثبت در تاریخ آمده اید ؟
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید