
مشاوره پیش از ازدواج: سؤالهایی که بهتر است قبل از «بله گفتن» از خودمان و همدیگر بپرسیم
بیشتر آدمها قبل از ازدواج دربارهی مراسم، خانه، مهریه و خرج زندگی صحبت میکنند؛ اما کمتر کسی دربارهی چیزهایی حرف میزند که بعدها واقعاً زندگی مشترک را میسازند یا خراب میکنند.
این مقاله کمک میکند قبل از ازدواج، چند سؤال مهم را از خودتان و شریک عاطفیتان بپرسید؛ سؤالهایی که روانشناسان در مشاوره پیش از ازدواج استفاده میکنند.
۱. وقتی حالم بد میشود، تو با من چهکار میکنی؟
ازدواج یعنی قرار است یکی از نزدیکترین آدمهای زندگی همدیگر باشید؛
اما سؤال مهم این است:
• وقتی ناراحت، مضطرب یا عصبی میشوم، تو نزدیک میشوی یا فاصله میگیری؟
• من در این موقعیت دوست دارم حرف بزنم یا تنها باشم؟
• اگر من ساکت شوم، تو چه برداشتی میکنی؟
خیلی از اختلافهای جدی، از همین تفاوتهای ساده شروع میشوند؛ یکی دنبال آرامش با حرف زدن است، یکی با سکوت.
۲. در دعوا چه شکلی میشویم؟
هیچ ازدواجی بدون اختلاف نیست؛ سؤال اصلی این نیست که دعوا میکنید یا نه، بلکه این است که چطور دعوا میکنید.
از خودتان بپرسید:
• وقتی اختلاف داریم، داد میزنم؟ قهر میکنم؟ یا حرف میزنم؟
• بعد از دعوا، زود آرام میشوم یا روزها در ذهنم ادامهاش میدهم؟
• معمولاً دنبال حل مسئلهام یا دنبال ثابت کردن اینکه حق با من است؟
اگر سبک دعوای شما خیلی با هم فرق دارد و دربارهاش حرف نزنید، بعد از ازدواج شدیدتر میشود.
۳. آیا برای ماندن در رابطه، از خودم میگذرم؟
یک سؤال خیلی مهم و کمتر پرسیدهشده:
• آیا برای اینکه رابطه خراب نشود، خواستههایم را قورت میدهم؟
• چقدر راحت میتوانم «نه» بگویم؟
• آیا از ترس از دست دادن طرف مقابلم، سکوت میکنم؟
ازدواجی که در آن یکی همیشه کوتاه بیاید، دیر یا زود پر از دلخوری میشود.
۴. وقتی اشتباه میکنم، با خودم و تو چه برخوردی دارم؟
همه اشتباه میکنیم؛ اما مهم است بدانیم با اشتباه چه میکنیم.
• وقتی اشتباه میکنی، من سرزنشت میکنم یا کمک میکنم درست شود؟
• وقتی اشتباه میکنم، خودم را له میکنم یا مسئولیت میپذیرم؟
• انتقاد برای من یعنی تخریب یا یعنی رشد؟
خیلیها در ظاهر مهرباناند اما در زمان خطا، سختگیر و بیرحم میشوند.
۵. از ازدواج چه انتظاری دارم؟
صادقانه جواب بدهید:
• فکر میکنم ازدواج باید من را خوشحال کند؟
• انتظار دارم همسرم جای خالیهای زندگیام را پر کند؟
• اگر عشق کم شود، فکر میکنم رابطه تمام شده؟
ازدواج سالم یعنی دو آدم مسئول که کنار هم رشد میکنند، نه دو نفر که منتظرند دیگری نجاتشان دهد.
۶. آیا میخواهم طرف مقابلم را تغییر بدهم؟
این سؤال خیلی تعیینکننده است:
• اگر همسرم همینطور که هست بماند، میتوانم با او زندگی کنم؟
• تغییر را انتخاب او میدانم یا وظیفهی خودم؟
• وقتی ناراضیام، بیشتر کنترل میکنم یا گفتوگو؟
بسیاری از ازدواجها نه بهخاطر نبود عشق، بلکه بهخاطر کنترلگری فرسوده میشوند.
۷. اگر روزی سخت شد، انتخابم چیست؟
ازدواج فقط روزهای خوب نیست.
از خودتان بپرسید:
• اگر رابطه وارد بحران شود، فرار میکنم یا کمک میگیرم؟
• آیا مشاوره رفتن را ضعف میدانم یا مسئولیتپذیری؟
• تا کجا برای حفظ رابطه تلاش میکنم؟
حرف آخر