ویرگول
ورودثبت نام
Luna Sins
Luna Sins
Luna Sins
Luna Sins
خواندن ۳ دقیقه·۹ روز پیش

یلدا 1404

دیشب شب یلدا بود و چون همسرم نبود و رفته بود سفرکاری، قرار بود با خواهرا دخترونه خونه ما باشیم، دیروز صبح که بیدار شدم اولین پیامی که برام اومد این بود: چک شماره .... حساب ..... برگشت شد. چک ! من ک چکی برای این تاریخ به کسی ندادم ! فک کن فک کن باید یادت بیاد به کی چک دادی!
این اولین باری نبود که این پیامو میدیدم ، روزای پر ماجرا کم نداشتم ، پس دیدن این پیام اول صب خیلی نمیتونه روان منو بهم بریزه ، اما میتونه باعث بشه با سرعت جت حاضر بشم و خودمو به شرکت برسونم.

وقتی رسیدم دفتر سریع دسته چکمو نگاه کردم ، هرچی ته چکا رو میدیدم بیشتر امیدوار میشدم که اشتباهی شده ، عاخه اگه چک برگشت بشه باید حسابام مسدود میشد که نشده ، پس هنوز امیدی هست .

واااای بیمه! یهو یادم افتاد که حتما چک ضمانتی که به تامین اجتماعی دادم رو برگشت زدن، بابت ی سری بدهی ها که قسطی کرده بودم چک ضمانت سنگین ازم گرفته بودن، دو تا قسطشو دادم و سومی جنگ شد! و نتونستم سومی و چهارمی و پنجمی رو پاس کنم ، پس طبیعیه که تامین اجتماعی برگشتش زده.

خلاصه که فهمیدم وارد یک چالش جدید شدم. پولی ک تو حسابم بود رو زدم به حساب همسرم، بدهی اعتبار اسنپمو دادم که برای امشب اگه حسابم مسدود شد بتونم از اعتبارم خرید کنم .

طرفای ظهر بود که 5 تومن پول برام اومد، وسط این همه بی پولی ، این خودش معجزس برام ولی جرقه شادی تو قلبم خیلی دوام نیاورد، همون موقع پیام مسدودی حسابام اومد.یهو در یک لحظه شادی و غم رو باهم تجربه کردم ، دینگ دینگ دینگ شروع شد دونه دونه پیام مسدودی همه بانکایی ک حساب داشتم اومد برام .هر پیام ک میومد قلبم بیشتر فشرده میشد.

به هرحال هنوز امشب یلداست ، رسیدم خونه و خوشحال که خب الان میزنم اسنپ خریدای شب رو برام میاره ، جنسا رو انتخاب کردم رسیدم مرحله پرداخت ، ولی گزینه پرداخت از اعتبار غیر فعال بود ! باورم نمیشه ! تمام مدت قبل از مسدودی حسابم ی حسی بهم میگفت کیف پول اسنپو شارژ کن ولی من بهش گوش نکردم . اما اشکال نداره با همین چیزایی ک تو خونه هست ی چیزی درست میکنم .

رفتم تو اشپرخونه ، که چشمم خورد به ظرفای جمع شده روی سینک و ماشین ظرفشویی ک خراب شده ، پس باید سریع باشم و حداقل ظرفای بیرون ماشینو بشورم تا دخترا نرسیدن.

شیر اب رو باز کردم ، اب نمیومد، پمپ واحدمون خراب شده ! ای خدا از چند طرف عاخه .

احساس خیلی عجیبی داشتم ، از درون داغ بودم و حس میکردم دلم میخاد فقط گریه کنم ولی لبخند رو لبم بود، از همون لبخندا که وانمود میکنی بلدی اوضاع رو جمع کنی.

دیگه دلم مهمونی نمیخاست ، دلم فقط تنهایی و گریه میخاست. ولی باید ی کاری میکردم، من ک میدونم این مشکل بالاخره حل میشه پس با ناراحتیم نباید شب بقیه رو خراب کنم.
گوشیو برداشتم باید سریعتر مهمونی امشبو به خونه خواهرم جابجا میکردم.

تامین اجتماعیکیف پولچک برگشتییلدایادداشت روزانه
۰
۰
Luna Sins
Luna Sins
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید