امروز رمان کیمیاگر رو با صدای گرم محسن نامجو شنیدم
اسمش کیمیاگر بود
چقدر الهام بخش و جذاب بود
اگر خوندیدش یا شنیدینش مژده که فیلمش هم داره ساخته میشه و اگر هم نشنیدینش یعنی یه فرصت دارید تا این رمان رو گوش کنید و احساس خیلی بهتری پیدا کنید
داستان کیمیا گر یه پسره ساده روستاییه که یه جهانگرد میشه گنج پیدا میکنه و با یه دختر مسلمون هم احتمالا ازدواج کنه
ماجراجویی هاش دنیا رو طور دیگه ای معنی میکنه برامون
از وقتی گوشش دادم به همه چیز بیشتر احترام میزارم حتی سنگ هم برام هویت داره شان و مقام داره
همه مسیرشون رو به سمت کمال طی میکنن و هرچقدر بخوای کامل تر شی رنج بیشتری میکشی
سنگ هایی که خالص پاک و شفافن سنگ هایی هستن که بیشترین گرما فشار و سختی رو تحمل کردن
سنگ هایی که سفت و محکم هستن و پی خونه های مارو تشکیل میدن سختی زیادی کشیدن وزن یک کوه رو روی خودشون تحمل کردن تا انقدر سفت شدن که اسایش یک سقف امن رو برای ما بیارن
میتونستن خیلی راحت و شل باشن
میتونستن گل باشن پای یه درخت تبدیل بشن به میوه یا شاخه یا ساقه و بعد خیلی چیزای دیگه اما انتخاب کردن که محکم بشن سفت مثل سنگ
انقدر سفت و محکم که وقتی میخوای بهشون بگی مثل چی هستن ناچار باز اسم خودشونو میاری
تاحالا اینطوری به دنیا نگاه کردی؟
تاحالا برای بقیه چیزا ارزش قائل شدی ؟ تاحالا از اتیش ممنون شدی که میسوزونه؟ یا از چوب تشکر کردی که اتیش میگیره؟؟
کتاب کیمیا گر میتونه درک جدیدی از دنیای اطراف به ادم بده خیلی پیشنهاد میکنم که بخونیدش
اگر فایل صوتیشو پیدا نکردید تو فن پیج های نامجو توی تلگرام گیرمیاد
خوشحال شدم این تجربه رو با شما به اشتراک گذاشتم
اگه نظری دارید خیلی خوشحال میشم تو کامنتا ببینمش