کدامیک برای شما مهم تر است ، خوشبختی یا موفقیت؟ به گفته روانشناس دانیل گیلبرت ، که استاد روانشناسی در هاروارد است ، خوشبختی هدف نهایی تقریباً تمام تصمیماتی است که در زندگی می گیریم (گیلبرت ، 2010). گیلبرت پیشنهاد می کند که سنجش یک تصمیم خوب به این بستگی دارد که آیا این تصمیم برای ما لذت ، احساس رفاه ، شادمانی یا رضایت به همراه دارد.
محققان در چند سال گذشته تمرکز بیشتری بر شادمانی داشته اند و سرانجام علم به معنای واقعی به مقوله شادمانی توجه کرده است. طبق تحقیق انجام شده توسط دکتر سونیا لیوبومیرسکی. در کتاب رژیم شادی ، چهل درصد شادمانی ما واقعاً تحت کنترل قدرت ماست (لیوبومیرسکی ، اس. ، 2008). لیوبومیرسکی نزدیک به دو دهه است که در حال مطالعه شادی است و تحقیقات وی پیشرو در زمینه مطالعه علمی مداخلاتی است که میتواند شادمانی انسان را افزایش دهد.
اما کدام یک حرف اول را می زند - شادمانی یا موفقیت؟
حقیقت این است که شادمانی اغلب ذهنی است و اندازه گیری آن دشوار است. موفقیت غالباً با نمود بیرونی یا در مقایسه با سایر افراد سنجیده می شود. شادمانی معمولاً ویژگی یک فرد است در حالی که موفقیت را می توان به فرد یا گروه نسبت داد. شادمانی هدفی است که بسیاری از مردم آرزویش را دارند. اکثر افراد تمایل شدیدی به موفقیت در زندگی دارند و میل دارند باور کنند که با رسیدن به موفقیت به طور خودکار شادتر می شوند.
گرچه ممکن است ما هرگز با اطمینان 100٪ نتوانیم بگوییم که کدام یک مهم تر است ، اما می دانیم که موفقیت و شادمانی رابطه جدایی ناپذیری دارند.
به گفته لیوبومیرسکی و همکاران ، (2005) مطالعات متعددی نشان داده است که افراد شادمان بیشتر محتمل است که در چندین حوزه زندگی از جمله عملکرد شغلی ، سلامتی ، درآمد ، دوستی و حتی ازدواج موفق باشند.
پس از آن این سوال مطرح می شود که کدام یک اول ایجاد می شود ، شادمانی یا موفقیت؟ که شبیه سناریوی مرغ و تخم مرغ است.
اگر شادمانی حرف اول را می زند ، پس باید بفهمید چگونه شادمان باشید قبل از اینکه موفقیت شما رو به رشد باشد. در روی دیگر سکه ، ایده موفقیت قبل از شادمانی قرار دارد. چه چیزی لازم است تا واقعاً شادمان باشید؟ آیا برای شادمان بودن باید موفق باشید؟ به احتمال زیاد میلیون ها نفر در جهان وجود دارند که در این مورد با شما اختلاف نظر دارند زیرا موفقیت شادی را تضمین نمی کند. همان تعداد افراد وجود دارند که خود را خوشحال می دانند ، در حالی که لزوماً موفق نیستند ، همانطور که افراد موفق هنوز هم سعی می کنند بفهمند چگونه شادمان باشند.
پس چگونه این دو سازه به هم گره می خورند؟
طبق تئوری ستیز یا گریز، انسانها برای شادمان بودن برنامه ریزی نشده اند ، آنها برای بقا برنامه ریزی شده اند. واکنش ستیز یا گریز (به انگلیسی: Fight-or-Flight Response) یک واکنش فیزیولوژیک است که جانوران در پاسخ به ادراکاتشان نسبت به موقعیتهای خطرناک برای نجات از خود حمله یا فرار می کنند. بسیاری از ما می بینیم که با شتاب در زندگی پیش می رویم و در پی رسیدن به شادمانی هستیم. مسئله این است که ما هرگز کاملاً به آن نمی رسیم.
برای بسیاری از ما ، شادمانی چیزی است که آرزوی آن را داریم. شادمانی جایی است که روزی به آن می رسیم. چیزی که ما نمی توانیم تشخیص دهیم این است که شادمانی یک وضعیت ذهنی است و نه یک مقصد. ما می دانیم که شادمانی یک حالت ایستا نیست ، زیرا حتی شادمان ترین افراد نیز گاهی احساس غم می کنند.
تعریف شادمانی کار ساده ای نیست. همه آن را متفاوت تعریف می کنند. بعضی از افراد ممکن است در چیزهای کوچک و ساده مانند یک روز پیاده روی در پارک یا پختن نان شادی را پیدا کنند. افراد دیگر ممکن است شادمانی را بیشتر به صورت کیفیتی دست نیافتنی و یا دشوار تعریف کنند.
پژوهش های روانشناسی مثبت ، فرد شادمان را کسی تعریف می کند که اغلب احساسات مثبت مانند علاقه ، شادی و غرور را تجربه می کند و کمتر احساسات منفی مانند غم یا اضطراب به سراغش می آید. (لیوبومیرسکی و همکاران ، 2005). شادمانی همچنین به رضایت از زندگی ، قدردانی از زندگی و لحظات لذت بخش مربوط می شود. به طور کلی ، شادمانی به تجربه مثبت احساسات مربوط می شود.
تعریف موفقیت نیز می تواند چالش برانگیز باشد. فرهنگ لغت موفقیت را چنین تعریف می کند:
"واقعیت کسب ثروت ، احترام یا شهرت."
با این حال ، این تعریف از بسیاری جهات کوتاه است. موفقیت بسیار بیشتر از موفقیت مالی است زیرا شما باید در زمینه های دیگر زندگی مانند عشق و رابطه ، سلامتی و موارد دیگر نیز احساس موفقیت کنید.
بهترین تعریف از موفقیت ممکن است تعریف استفان کاوی باشد که اظهار داشت موفقیت عمیقا مسئله ای فردی است: "اگر آنچه را که می خواهید در مراسم تشییع جنازه در مورد شما گفته شود به دقت بررسی کنید ، تعریف خود را از موفقیت خواهید یافت."
فکر کردن در مورد اینکه چگونه زندگی و ایده موفقیت خود را در بستر مرگ به بهترین شکل تعریف می کنید ، ممکن است در حقیقت بهترین راه برای شفاف سازی ایده موفقیت شما باشد.
موفقیت و ثروت مالی لزوماً برابر با شادمانی و امنیت نیست.
اگر از نظر مالی موفق باشید ، اما در زندگی شخصی خود مفلوک باشید ،کمک زیادی به سطح شادی شما نمی کند. از طرف دیگر ، شما ممکن است از زندگی شخصی یا روابط دیگر خود فوق العاده راضی باشید ، اما همچنان با موفقیت دست و پنجه نرم کنید یا از نظر مالی با مشکل روبرو باشید.
هر دوی این شاخص ها به تعبیری بهم پیوسته اند. شادمانی بر میزان موفقیت شما تأثیر می گذارد و میزان موفقیت شما روی شادمانی شما تأثیر می گذارد.
دستاوردهای ما هدف تعیین شده خود را دارند. وقتی به آنها دست می یابیم ، احساس شادمانی می کنیم اما این شادمانی اغلب دوام نمی آورد. پس از برآورده شدن این شرط ، ما به دنبال هدف بعدی هستیم تا آن را دنبال کنیم.
آنچه ممکن است سرانجام کشف کنیم این است که شادمانی اصلاً مربوط به تعیین اهداف و دستیابی به آنها نیست بلکه از یافتن حس خوشبختی و لذت در درون خود و زندگی روزمره ایجاد می شود. موفقیت لزوما شادی ایجاد نمی کند ، اما شادمانی می تواند موفقیت را ایجاد کند.
کسانی که فوق العاده خوشحال هستند حتی ممکن است با نگرش مثبت و اشتیاق خود موفقیت را به سوی خود جلب کنند.
در یک آزمایش، برای پی بردن به این که آیا هیجان های مثبت پزشکان می تواند باعث تشخیص صحیح بیماری شود، سه محقق تصمیم گرفتند روی گروهی از پزشکان تحقیق کنند. نتیجه این بود که پزشکان شاد خیلی سریع تر بیماری را تشخیص دادند و خلاقیت بیشتری داشتند. نکته جالب این پژوهش این بود که برای افزایش روحیه این پزشکان، به ایشان جایزه نقدی، قول ارتقای مقام و یا تعطیلات اضافی داده نشده بود. چیزی که روحیه آن ها را دوبرابر موثرتر و دو برابر خلاق تر کرد، این بود که درست قبل از شروع کار به ایشان یک آب نبات چوبی هدیه دادند. حتی به ایشان آب نبات ها را ندادند که بخورند، تا مطمئن شوند که سطح بالای قند خودن تاثیری در مطالعه ندارد. این پژوهش نشان می دهد کمترین حالت مثبت اندیشی و شادمانی می تواند به شخص مزیت رقابتی جدی بدهد.
شادمانی و موفقیت به یک معنا به هم پیوند می خورند. شادمانی بر میزان موفقیت شما تأثیر می گذارد و میزان موفقیت شما روی شادمانی شما تأثیر می گذارد. خوشبختی در واقع انتخابی است که می توانید انتخاب کنید.
متاسفانه بسیاری از ما چنان در تلاش برای پیشروی غرق شده ایم که فراموش می کنیم می توانیم لحظه ای شاد باشیم. می توانید ساعتی از روز خود را اختصاص دهید تا به سادگی قدم بزنید و از طبیعت لذت ببرید. می توانید دوستی را در آغوش بگیرید یا برای صرف یک فنجان چای بنشینید.
وقتی صحبت از رابطه بین شادمانی و موفقیت می شود ، می توان حدس زد که موفقیت چیزی است که دنبال می کنیم در حالی که شادمانی چیزی است که در درون خود ایجاد می کنیم.
در پایان ، ما همیشه نمی توانیم شرایط خارجی خود را کنترل کنیم زیرا زندگی همیشه در حال تغییر است. تنها چیزی که می توانیم در مورد آن صحبت کنیم وضعیت روحی و روانی ما است. چه باور داشته باشید که شادمانی موفقیت را به خود جذب می کند یا نه ، انتخاب شادی کاری است که می توانید هر روز انجام دهید.
بهنام براتی - کوچ توسعه فردی و سازمانی
*برداشت آزاد از مقاله لزلی ریوپل و کتاب مزیت شادمانی نوشته شان آکور