مهندسی شیمی خوانده ام.پس طبعا به هر آنچه به فرایند و فراورده مربوط میشود توجه خاصی دارم.تا یک سال پیش در دفتر برنامه ریزی ام به دنبال "تیک خوردن" اهدافم بوده ام.و این تنها معیار من برای فهمیدن نمره موفقیتم بود.هر چه تیک ها بیشتر.موفق تر.
اما امسال،برای اولین بار،در صفحه اول دفترم،تنها یک جمله را نوشتم.
"سالِ لذت بردن از فرایندِ انجامِ درستِ کار".
جمله ی سنگینی بود. و میدانم چقدر سخت است تلاش کنی و به نتیجه نهایی نرسانیَش.
اما یک چیز را خوب میدانم.
اینکه "فرایندِ انجامِ درستِ کار" در اکثر موارد به "فراورده" ختم میشود.
و اینکه "درست کار کردن" لذتی دارد که صرفا"کار کردن" ندارد.
و این ماجرا که سالهاست در ذهن من مانده است.
ماجرای محصلی که از استاد خود پرسیده بود "چه کنیم که درس خواندن را دوست داشته باشیم؟"
و استاد فهمیده ای که گفته بود:"فقط خوب بخوانید.".....